آلن دو باتن فیلسوف و مجری توانمند سوئیسی که سالهاست در انگلستان زندگی می‌کند، خود را متعهد به پیوند فلسفه با زندگی همه مردم می‌داند؛ از اینرو حتی تحصیلات آکادمیک فلسفه را رها کرد تا بتواند برای مردم، برای بهبود کیفیت زندگی‌شان، کتاب‌هایی با زمینه‌های فلسفی و داستانی بنویسد. آلن نویسندگی را در بیست و سه سالگی شروع کرد. اولین کتابش جستارهایی در باب عشق است که قصد معرفی آن را دارم.زمانیکه این کتاب را شروع کردم، متوجه شدم باید خوشحال باشم که فلسفه را با معنای راحت و آن شکلی که در زندگی من و همه نزدیکان من جاری است می‌خوانم و مزه مزه می‌کنم. طعم شیرین احساسات در قالب یک رویداد فلسفی به نام عشق. حالتی که همه آدم‌ها، قطعا لحظاتی را در آن سیر و سفر کرده‌اند و هرازگاهی به آن برمی‌گردند و مرورش می‌کنند. این کتاب را که می‌خوانید بدنبال یک راهکار تازه و عجیب برای عاشقی‌هایتان نباشید. این کتاب صرفا شرح وضعیت یک زوج عاشق در لایه‌هایی است که همه ما نمی‌بینیم یا کمتر می‌بینیم. تحلیل روابط و احساسات است بدون در نظر گرفتن درستی و غلطی. آنچه ممکن است بارها برای همه اتفاق بیفتد بدون قضاوت و بدون پیش‌بینی. شاید بتوان گفت از جمله‌ها کتاب‌های واقعی است که در زمینه عشق نوشته‌شده است. فلسفه و حقیقت دوست‌داشتن دیگران در کنار احساساتی عمیق به نام عشق.
سرفصل‌ها را که بخوانید تقریبا می‌توانید متوجه منظور من و البته سیر کلی داستان شوید. چند سرفصل با نام‌های متفاوت‌تر از بقیه می‌بینیم: مارکسیسم، عشق و لیبرالیسم، تروریسم رمانتیک! هدف نویسنده از بیان این سری عناوین احتمالا تاثیرگذاری فرهنگ سیاسی در تمام رفتارهای فردی و جمعی من جمله عشق و عاشقی بوده یا اینکه سعی در بیان و تاکید حضور فلسفه در فهوای کتاب داشته‌است.
قصه از هم‌نشینی یک دختر و پسر جوان شروع می‌شود که در هواپیما با یکدیگر همسفر هستند و فورا نسبت به یکدیگر احساسات خاصی پیدا می‌کنند و در نهایت عاشق هم می‌شوند.
خواندن این کتاب را توصیه می‌کنم نه فقط برای آنهایی که عاشق شده‌اند یا از یک رابطه عاشقانه بیرون آمده‌اند، بلکه برای همه، چرا که ما احساساتی نهفته در وجودمان داریم که منجر به رفتارهایی از ما می‌شوند و کمتر می‌دانیم علتشان چیست؛ که اگر بدانیم شاید بتوانیم این بنیان رفتاری را کمی کنترل کنیم و به کیفیت زندگی خودمان در مرحله اول و سپس به کیفیت زندگی اطرافیانمان و بالاخص زوج عاشقانه خودمان اضافه کنیم.
در این معرفی سعی بر عدم توضیح داستان دارم و بطور خلاصه از میان فصل‌های برگزیده‌ام برایتان نقل‌قولی می‌آورم؛ تا لذت و جذابیت داستان را از بین نبرده باشم.
تقدیرگرایی عاشقانه:
وقتی عاشق می‌شویم تصادف‌های طبیعی زندگی را، پشت حجابی از هدفمندی پنهان می‌کنیم. هرچند اگر منصفانه قضاوت کنیم، ملاقات با ناجی‌مان کاملا تصادفی و ناگزیر غیرممکن است، اما باز اصرار می‌ورزیم که این رخداد از ازل در طوماری ثبت شده‌بود و اینک در زیر گنبد مینایی به آهستگی از هم باز می‌شود. سرنوشتی می‌بافیم تا از اضطراب ناشی از این واقعیت که هر حکمتی در زندگی‌مان هرچند اندک، ساخته خود ماست، نجات پیدا کنیم که طوماری وجود ندارد.
مارکسیسم:
شاید به این دلیل است که بنیان نوعی عشق خاص، ناشی از تمایلی است که می‌خواهیم از خویشتن و ضعف‌هایمان در وابستگی به زیبایی و اصالت برهیم. ولی در مقابل اگر معشوق، عاشق ما شد، مجبوریم به خود بیاییم و از این رو چیزهایی به یادمان می‌آید که در وهله نخست ما را به سوی عشق کشانده بوده. چه بسا از ابتدا هم خواسته‌مان عشق نبوده، شاید به سادگی تمایل داشته‌ایم به کسی باور داشته باشیم ولی چگونه می‌توانیم به معشوق باور داشته‌باشیم در حالیکه او نیز ما را باور دارد؟
من،تایید
بدون عشق، قابلیت دارا بودن هویت را از دست می‌دهیم، در عشق تاییدی مدام از “خود” ما وجود دارد. شگفت نیست که، مرکزیت تمام ادیان تصور خداوندی است که قادر است در هر حال ما را ببیند: دیده شدن موجب این اطمینان است که وجود داریم، چه بهتر از آنکه در این حالت با خداوند یا همسری سروکار داشته باشیم که “عاشق” ما باشد. اگر با افرادی محصور باشیم که به یاد نمی‌آورند کی هستیم، کسانی که اغلب داستان زندکی‌مان را برایشان تعریف می‌کنیم و به کرات فراموش می‌کنند چندبار ازدواج کرده‌ایم؟ چند فرزند داریم و یا ناممان برارد، بیل، کارتین یا کاترینا است، پس امن تر نیست برای پرهیز از خطر نامرئی بودن، به آغوش کسی پناه ببریم که هویت ما را دقیقا در خاطر دارد؟
اگر بعد از خواندن این کتاب احساس کردید، تازه چراغ آگاهی‌تان در باب عشق روشن شده‌است کتاب بعدی دوباتن به نام سیر عشق را بخوانید.
کتابی که من خواندم منتشرشده توسط نشر نیلوفر در بهار ۹۷ با قیمت ۱۸۵۰۰ تومان است.
منبع: http://mag.jeekobook.com