رنج‌های ورتر جوان

... و خداوند بیش از همه وقتی خوشبختمان می‌کند که ما را به غفلت‌های خوشمان وامی‌گذارد.... این، دید ورتر در مسائل تربیتی است. و برای همین هم دختربچه را از این خیال خرافی که اگر مردی ببوسدش، ریش درخواهد آورد، بیرون نمی‌آورد. گوته، یک بار دیگر و با این پس‌زمینه‌ی فکری که انسان‌ها همیشه تاب پذیرش واقعیت و حقیقت را -خاصه اگر که ناگوار باشد- ندارند و در پیش رنج‌های بزرگ گاه ناخواسته به وهم و امیدی واهی پناه می‌برند، بر سر همین مطلب برمی‌گردد، آن هم در سال‌های پیری‌اش، و با وام‌گرفتن گزین‌گفته‌ای از قابوس‌نامه در دیوان غربی-شرقی خود، آن‌جا که می‌گوید:

از چه خدای را سپاس می‌گزارم؟
از آن‌که درد را از دانش جدا کرد.
چه، اگر بیمار هم چندان می‌دانست که پزشک،
امید از دست می‌داد.


این‌که دانایی در ضمن می‌تواند سرچشمه‌ی رنج نیز باشد و انسان‌ها گاه از آگاهی به خودفریبی و غفلت پناه می‌برند، از بن‌مایه‌های ادبیات جهانی است و به همین مفهوم مولوی بزرگ نیز داستانی در دفتر اول مثنوی خود آورده است، و آن حدیثی است درباره‌ی پیامبر که در روزی بارانی برای خاکسپاری یکی از یارانش به گورستان می‌رود، اما سپس چون به خانه برمی‌گردد، عایشه بر و جامه‌ی او را -به‌رغم باران- خشک می‌یابد. پاسخ پیامبر به پرسش شگفت‌آلود او چنین است:

گفت این از بهر تسکین غم است
كز مصیبت بر نژاد آدم است
گر بر آن آتش بماندی آدمی
بس خرابی درفتادی و کمی
این جهان ویران شدی اندر زمان
حرص‌ها بیرون شدی از مردمان
اُستن این عالم ای جان، غفلت است
هوشیاری این جهان را آفت است



پی‌نوشت مترجم بر #رنج‌های_ورتر_جوان، #یوهان_ولفگانگ_فون‌گوته، مترجم #محمود_حدادی، #نشر_ماهی، صص ۲۱۴ و ۲۱۵

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

#سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز

اصلا نتونستم با ترجمه‌ی کتاب ارتباط برقرار کنم. بخش‌های کمی از کتاب به نظرم خوب بود. امتیاز: ۲ از ۱۰.

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

قهرمان کیست؟ آن که حرف آخر را می‌زند. آیا می‌توان به قهرمانی فکر کرد که قبل مرگ‌اش حرفی نزند؟ وانهادن ختم کلام/ حرف آخر (امتناع از درگیر شدن در یک مشاجره) از یک اخلاق ضدقهرمانانه نشأت می‌گیرد: اخلاق ابراهیم او که تا پایان قربان‌گری‌ای که به آن ملزم شده هیچ حرفی نمی‌زند.

#سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، ص ۲۲۶

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

بدخلقی از حسادت ما، از نخوت ما، نشأت می‌گیرد، ناخشنودی از خود را به ناخشنودی از دیگران تسری دادن است، و اموراتی از این دست. "ورتر می‌گوید، آدمی را نشان‌ام بدهید که صداقت و شرافت کتمان بدخلقی خود را داشته باشد، آن را در تنهایی خود تاب بیاورد، بی آن که عیش اطرافیان خود را منغص کند!"

#سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، ص ۱۸۵

نكات و اعمال شب و روز  ٢١  محرم (۶ و ۷ مرداد)

شيخ «مفيد» -رضوان اللّه عليه-در كتاب «حدائق الرياض» در ضمن اعمال ماه محرم آورده است:

«شب  ٢١  محرم از سال سوم هجرت كه پنجشنبه بود، شب عروسى فاطمه، دختر رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و عليها-با امير مؤمنان-عليه السّلام-بود. از اين‌رو، مستحب است انسان اين روز را براى سپاسگزارى از خداوند متعال و آگاهى از اجتماع حجت خدا و برگزيده‌ى او، روزه بدارد.»

راويان اماميه در نحوه‌ى اين عروسى مقدس، احاديث بااهميتى را نقل كرده‌اند.

ما فقط به ذكر يك روايت آن‌هم از طريق «خطيب» ،

ادامه نوشته

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

ژید: (درباره‌ی همسرش) "همچون همیشه، برای درک آن‌چه با تو فرق دارد باید عاشق‌اش باشی."

نقل شده در #سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، ص ۱۵۰

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

برای قرار ملاقاتی که مرا به شوق آورده، با دقت به سر و وضع‌ام می‌رسم: آرایش (toilette) می‌کنم. این واژه البته بر جلب توجه دلالت دارد؛ toilette سوای کاربردی که در اشاره به دست‌شویی دارد، همچنین به معنای "آماده کردن زندانی محکوم به مرگ پیش از بردن‌اش به پای چوبه‌ی دار" است؛ و همچنین به این معنا: "پوشش چرب و شفافی که قصاب‌ها برای پوشاندن بخش‌های خاصی از گوشت به کار می‌برند." انگار که، در پایان هر آرایشی، در بطن همان هیجانی که ایجاد می‌کند، همیشه تنی سلاخی‌شده، مومیایی‌شده، جلاخورده وجود دارد، سنگ‌شده همچون تن یک قربانی. من، با لباس پوشاندن به خود، همان‌چه را که خودخواسته تباه خواهد شد آذین می‌بندم.

#سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، ص ۱۴۲

اعمال روز عاشورا (۲۷ تیر)

شهادت سيّد الشهدا عليه السّلام،و روز مصيب و حزن ائمه طاهرين عليهم السّلام و شيعيان ايشان است،

و در اين روز سزاوار است شيعيان مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند،و براى خاني خود چيزى ذخيره نكنند،و مشغول گريه و نوحه و مصيبت‏ باشند،و عزادارى حضرت امام حسين عليه السّلام را بر پا كنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتى كه در ماتم عزيزترين اولاد و اقوام خود اشتغال مى‏ورزند،و آن حضرت را به زيارت عاشورا كه پس از اين در باب زيارات‏ بيايد،زيارت كنند. و در نفرين و لعن بر قاتلان آن حضرت سعى نمايند. و يكديگر را در مصيبت آن وجود مقدّس به اين جملات تعزيت گويند:أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ

ادامه نوشته

اعمال شب عاشورا (۲۶ تیر)

سيّد در كتاب«اقبال»براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار با فضيلتهاى فراوان روايت كرده،از جمله‏ صدر ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره حمد سه مرتبه سوره توحيد خوانده،و بعد از پايان صد ركعت هفتاد مرتبه بگويد:سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ منزّه است خدا،و سپاس خداى را،و نيست معبودى جز خدا،و خدا بزرگتر است،و جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى‏ برتر بزرگ.و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده.و نيز چهار ركعت نماز در آخر شب كه در هر ركعت پس از سوره حمد،هركدام از آية الكرسى و سوره‏هاى توحيد و فلق،و ناس را ده مرتبه بخواند،و پس

ادامه نوشته

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

گوته: "ما خود شیاطین خویش‌ایم، خود را از بهشت خویش بیرون می‌کنیم" (ورتر، یادداشت‌ها).

نقل شده در #سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، ص ۹۲

سخن عاشق گزیده‌گویه‌ها

روان‌پریش با ترس از سقوط سر می‌کند - انواع روان‌پریشی‌ها صرفاً دفاعی در برابر این ترس‌اند. اما «ترس بیمارگونه از سقوط ترس از آشوبی است که پیش از این به تجربه در آمده (رنج ازلی) ... لحظاتی هست که یک بیمار نیاز دارد به او بگویند سقوط، که ترس از آن زندگی‌اش را جهنم کرده، پیش از این رخ داده.» به نظر می‌رسد، اضطراب عاشق هم این‌گونه است: این ترسِ از ماتمی است که پیش‌تر پدید آمده، ماتمی از آغاز عشق، از همان اولین لحظه که «مفتون» شدم. یک نفر باید باشد که به من بگوید: «دیگر نگران نباش - تو پیش از این او را از دست داده‌ای.»

#سخن_عاشق #گزیده‌گویه‌ها، #رولان_بارت، ترجمه از فرانسه به انگلیسی: #ریچارد_هوارد، ترجمه از انگلیسی: #پیام_یزدانجو، #نشر_مرکز، صص ۴۰ و ۴۱

سوگ مادر

#سوگ_مادر، #شاهرخ_مسکوب، به کوشش #حسن_کامشاد، #نشر_نی

متن کتاب یادداشت‌هایی از شاه‌رخ مسکوب است که در ارتباط با مادرش است، بیش‌تر در سوگ و فراغ مادر. متون را حسن کام‌شاد دوست قدیمی شاه‌رخ مسکوب جمع‌آوری کرده. امتیاز: ۳ از ۱۰.

سوگ مادر

آدمیزاد یک بار به دنیا می‌آید اما در هر جدایی یک بار تازه می‌میرد. مرگ دردی است که درمانش را با خود دارد، چون وقتی برسد دیگر دردی نمی‌ماند تا درمانی بخواهد. اما جدایی:
دردی‌ست غیرِ مُردن، کان را دوا نباشد
پس من چگونه گویم کاین درد را دوا کن

خواب و خاموشی


#سوگ_مادر، #شاهرخ_مسکوب،
به کوشش #حسن_کامشاد، #نشر_نی، ص ۱۲۶

سوگ مادر

به یاد می‌آورم که مادرم پرستو را از هر پرنده‌ای بیش‌تر دوست دارد، زمین‌گیر نیست، مهاجر است و در فصل‌های سال سفر می‌کند، با زمان همراه و مثل آب در آن روان است ولی آشیانه را از یاد نمی‌برد و هر بهار سوار بر بال فصل بازمی‌گردد.

#سوگ_مادر، #شاهرخ_مسکوب،
به کوشش #حسن_کامشاد، #نشر_نی، ص ۱۲۵

قصه‌های امیرعلی ۳

#قصه‌های_امیرعلی_۳، #امیرعلی_نبویان، #نقش‌ونگار

کتاب شامل داستان‌های کوتاه طنز است که البته طنز کتاب به جز موارد خیلی کمی برای من جذاب نبود. اصرار نویسنده در دو سه‌ جای کتاب بر اظهار دانش ریاضی‌اش آزاردهنده بود. نوع نگارش تکراری و مصنوعی است. امتیاز: ۲ از ۱۰.

قصه‌های امیرعلی ۳

حتماً بين اقوام و آشنایان شما افرادی وجود دارند که در جمع‌های مفرح خانوادگی هنرنمایی می‌کنند؛ شعر می‌خوانند، ساز می‌زنند، آواز می‌خوانند و ...
و لابد میان آن عزیزان یک عده آدم بی‌استعداد هم وجود دارند که آنچه را شما از هنر در حافظه خود اندوخته‌اید به یغما می‌برند و اعصاب‌تان را منهدم می‌کنند. عموماً دسته اول با کلی خواهش و تمنا روی صحنه می‌روند، اما گروه دوم کاملاً داوطلبانه اقدام می‌کنند و این یعنی اثبات این نظریه که حاصل ضرب «لیاقت» در «خودنمایی» مقداری است ثابت که «آدمیزاد» نامیده می‌شود.

#قصه‌های_امیرعلی_۳، #امیرعلی_نبویان، #نقش‌ونگار، ص ۱۳۸

قصه‌های امیرعلی ۳

یکی از عادات تقریباً روزمره بنی‌آدم آن است که حیوان‌ها را می‌خورد. راستش من گیاه‌خوار نیستم، اما سر و شکل و ریخت و قیافه غذا برایم بسیار مهم است، و به زبان ساده‌تر دوست ندارم سر سفره یا هر بار که در ماهی‌تابه یا قابلمه‌ای را بر می‌دارم، چشمم به جنازه یک جانور درسته بیفتد با شکمی متورم و غنی شده از دانه‌های انار و آلوچه با دست و پایی خشکیده رو به آسمان خدا، یا هیکل نخراشیده یک ماهی خوابیده در آب نارنج با چشمانی مات و ورقلنبیده.
ضمن ادای احترام به آب احتمالی جاری شده از لوچه مبارک شما و بدوبی‌راه‌های به حق‌تان نسبت به ذائقه کور و سلیقه نابه‌سامان غذایی حقیر، عرض می‌شود که بنده مثلاً کباب کوبیده را ترجیح می‌دهم، چون پس از پروسه نسبتاً پیچیده فرآوری‌اش، لااقل چهره معصوم آن مرحوم مغفور قابل تصور نیست و موقع خوردنش بع‌بع مستانه آن سر به هوای شکمو توی گوش آدم نمی‌پیچد، که به قول رندی "اگر کمتر چریده بود بیشتر می‌ماند."

#قصه‌های_امیرعلی_۳، #امیرعلی_نبویان، #نقش‌ونگار، ص ۱۱۲

فضيلت روزه‌ى روز نهم ماه محرم (۲۶ تیر)

رَأَيْنَاهُ فِي كِتَابِ دُسْتُورِ الْمُذَكِّرِينَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ‏

در كتاب «دستور المذكرين» به نقل از «ابن عباس» آمده است:

إِذَا رَأَيْتَ هِلَالَ الْمُحَرَّمِ فَأَعْدِدْ فَإِذَا أَصْبَحْتَ مِنْ تَاسِعِهِ‏ فَأَصْبِحْ صَائِماً قَالَ قُلْتُ كَذَلِكَ كَانَ يَصُومُ مُحَمَّدٌ ص قَالَ نَعَم‏

«هرگاه هلال ماه محرم را ديدى، روزها را بشمار، وقتى روز نهم فرا رسيد، آن روز را روزه بدار.» راوى از او مى‌پرسد: «آيا حضرت محمد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-اين روز را روزه مى‌داشت؟» «ابن عباس» پاسخ داد: «آرى.»

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

قصه‌های امیرعلی ۳

با کمال شرمساری و تأسف اعلام می‌کنم بنده به شباهت.های بامزه‌ای بین زن گرفتن‌های جدید با خطوط تلفن همراه دائمی و اعتباری دست یافته‌ام. بارزترین آنها این است که در گذشته معمولاً والدین برای آدم زن می‌گرفتند -مثل خرید خطوط دائمی- و امروزه اغلب جوانان، خود دست به کار می‌شوند - مثل خرید خطوط اعتباری.
در حوزه تلفن‌های دائمی، شما زندگی را آغاز می‌کنید و برای پرداخت قبض آخر ماه، روی کرامت خدای متعال، سخاوت پدر و کمی هم صرفه‌جویی و البته، جیب خودتان حساب می‌کنید، اما در مورد موبایل‌های اعتباری، تا شما همان اول، وجه را به حساب واریز نکنید، عشق، یک طرفه است و باید منتظر بنشینید که شاید با شما تماسی حاصل شود. ضمناً آشکار است که شما خیلی راحت‌تر قید خطوط اعتباری را می‌زنید یا شاید اصلاً زبانم لال، چند تا از آنها داشته باشید.
این مکاشفه در شباهت‌ها، آنگاه باورنکردنی‌تر می‌شود که می‌بینید برخی دارندگان تلفن‌های دائمی هم (یعنی کسانی که قدیم‌ها زن گرفته‌اند) رویم به دیوار، بدشان نمی‌آید سر پیری... ، بگذریم.
اما بدون تردید، آنچه در تشابه این دو مقوله، شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد آن است که دارندگان خطوط اعتباری (یعنی آنان که تازه زن گرفته‌اند) نمی‌توانند مقتضیات، معضلات و برخی بسته‌های پیشنهادی خانمان برانداز اپراتور را به پدر و مادرهای‌شان حالی کنند و والدین هم همان توقع "دائمی" را از آنان دارند، که شدنی نیست.

#قصه‌های_امیرعلی_۳، #امیرعلی_نبویان، #نقش‌ونگار، صص ۹۲ و ۹۳

قصه‌های امیرعلی ۳

یکی از وظایف مهم پدرومادرها انتخاب نام نیک برای فرزندان‌شان است. بدیهی است غیر از مفهوم پسندیده و خاطره خوش احتمالی که آن اسم به یاد آدم می‌آورد باید با ظاهر و باطن صاحب آن نام تناسب داشته باشد؛ پس با توجه به اینکه عموماً زمان نامگذاری، بدو تولد نوزادی است که آینده‌ای قابل پیش‌بینی ندارد عرض می‌شود انتخاب برخی اسامی، ریسک بالایی خواهد داشت؛ مثل زلفعلی، رعنا، رستم، زیبا و امثالهم! بدین ترتیب توصیه می‌شود والدین عزیز که علاقه‌مندند دلبندان‌شان چنین نام‌های خطرناکی داشته باشند، عجالتاً یک اسم معمولی روی بچه های‌شان بگذارند و بعد از تجلّی مفهوم، اجابت توقع و حصول شرایط، تغییرش دهند یا اینکه اصلاً یک پرده پایین‌تر بگیرند تا گند قضیه درنیاید و بعدها فرزندان‌شان مضحکه اذهان بیمار نشوند؛ مثلاً سهراب را به جای رستم انتخاب کنند یا مانند آن.
شنیده‌ام میان اقوام و قبایل بشر، سرخپوست‌ها به بهترین شکل ممکن، قال قضیه را کنده‌اند و برمبنای ماجراها یا پلان‌های ماندگار تولد فرزندشان آنها را نامگذاری می‌کنند؛ مانند غروب آفتاب، مادیان خسته، ریل راه‌آهن و غیره.
راستش در این فکرم که اگر چنین رسمی اینجا هم برپا می‌شد احتمالاً نام مردم سرزمینم چنین می‌بود: آقا بوق نزن اینجا زایشگاست، آخه چرا دو قلوی ۱، آخه چرا دو قلویِ ۲، ترافیک چراغِ جهان کودک، و غیره!

#قصه‌های_امیرعلی_۳، #امیرعلی_نبویان، #نقش‌ونگار، صص ۵۱ و ۵۲

روز سوم محرم (۲۰ تیر)

روزى است كه حضرت يوسف عليه السّلام از زندان آزاد شد،هركه آن روز را روزه بگيرد،حق تعالى كارهاى مشكل را بر او آسان كند و اندوه را از او برطرف سازد،و در روايت نبوى آمده:دعايش اجابت شود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

روز اول محرم (۱۸ تیر)

در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

جودی دمدمی ۶ /  دور دنیا در هشت روز و نصفی

#جودی_دمدمی_/_۶ #دور_دنیا_در_هشت_روز_و_نصفی، #مگان_مک‌_دونالد، مترجم: #محبوبه_نجف‌خانی، #افق #کتاب‌های_فندق

ترجمه‌ی کتاب ضعیف است، تصاویر عالی هستند، بعد از چند جلد از مجموعه‌ی جودی دمدمی داستان تکراری شده. به نظرم کتاب فقط برای کودکان جذابه. امتیاز: ۱ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

جودی دختری ماجراجو و پر جنب‌وجوش و کمی بد‌اخلاق است. او دوست دارد همیشه کارهای هیجان‌انگیز را هم‌راه برادرش "استینک" و حیوان خانه‌گی‌اش "موشی" تجربه کند. ام‌روز یک دانش‌آموز جدید با یک دفتر یادداشت و مدادی پشت گوش و دو تا ساعت مچی با لباس‌های عجیب یک دفعه وارد سالن غذاخوری مدرسه شد و کنار جودی و دوست‌های صمیمی‌اش نشست.
او که خودش را "ایمی نیمی" و خبرنگار معرفی کرد از جودی و فرانک و راکی سوالات عجیبی درباره‌ی مدرسه پرسید و همه را توی دفترچه‌اش یادداشت کرد. دوست‌های جودی می‌گویند که او دقیقا مثل جودی رفتار می‌کند و چند چیز مشترک هم بینشان پیدا کردند. اما جودی که اصلا از آن دختر خوشش نیامده، حرف آن‌ها را قبول نمی‌کند. تا این که چند روز بعد "ایمی نیمی" هم به او گفت که ما با هم شباهت‌هایی داریم، مثل قافیه‌دار بودن اسمشان یا علاقه‌ی شدیدشان به آدامس و از او خواست با هم دوست بشوند و جودی وارد انجمن بزرگ او بشود که قرار است در آن‌جا کارهای بزرگی انجام دهند، از آن طرف هم جودی باید با دوستان صمیمی قبلی‌اش، راکی و فرانک به سفر دور دنیا برود که حالا بین این ماجرا گیر کرده که انجمن را انتخاب کند یا سفر را...

اعمال شب اول محرم

شب اوّل سید در اقبال براى این شب چند نماز ذکر فرموده :

اوّل : صد رکعت در هر رکعت حمد و توحید بخواند .

دوّم : دو رکعت در رکعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یس .

سوّم : دو رکعت در هر رکعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

ادامه نوشته

۷ مرداد مرداد روز،جشن مردادگان

امرداد به معنی بی مرگی و جاودانگی

7 مرداد؛ جشن امردادگان
امرداد نام ششمين و به عبارتي هفتمين و آخرين امشاسپندان است. در آئين زرتشت، خرداد و امرداد، امشاسپندان “كمال” و “دوام” در جهان مينوي و پرستاران آب و گياه در جهان خاكي ، همواره در كنار هم جاي دارند.

واژه امرداد كه اوستايي آن “امرتات” ameretat است ، از سه بخش درست شده است : “ا+ مر+ تات”. بخش نخست پيشوند نفي است ؛ بخش دو، از ريشه مصدري “مر” mar به معني “مرگ” است و جزء سوم پسوند

ادامه نوشته

اعمال روز آخر ذی الحجه

[روز پایان ذی‌الحجه] آخرین روز سال اعراب است. سید در کتاب «اقبال» براساس یک روایت ذکر کرده است که دو رکعت نماز بخوان و در هر رکعت سوره «حَمد» «یک مرتبه» و «ده مرتبه» «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» و «ده مرتبه» «آیت‌الکرسی» و پس از نماز بگو:

اللّٰهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِى هٰذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسِيتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ وَدَعَوْتَنِى إِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائِى عَلَيْكَ، اللّٰهُمَّ فَإِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِى، وَمَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِى إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّى، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِى مِنْكَ يَا كَرِيمُ.

خدایا، آنچه در این سال انجام دادم، از عملی که مرا از آن

ادامه نوشته

۱۵ تیر جشن خام خواری

طرفداران رژیم خام خواری اعتقاد دارند که این رژیم متعلق به دوران ماقبل تاریخ است

۱۵ تیر مصادف با جشن خام خواری

انسانها برای حفظ و یا بازگرداندن سلامت بدن خود از رژیمهای مختلف غذایی استفاده میکنند. رژیم گیاهخواری و خام خواری دو نوع از این رژیم ها هستند.

جشن خام خواری
در گاه شمار ایرانی 15 تیر برابر است با �جشن خام خواری� یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه،

ادامه نوشته

روز ٢٩  ذى حجه (۱۶ تیر)

شيخ «مفيد» -رضوان اللّه جلّ جلاله عليه- در كتاب «حدائق الرياض» در ضمن اعمال  ٢٩  ذى حجه آورده است: «روزه داشتن اين روز براى سپاسگزارى از خداوند متعال كه با از بين بردن دشمن خود و دشمن رسولش، گرفتارى دوستان خود را برطرف نمود، مستحب است.» بنابراين، شايسته است انسان در اين روز به اندازه‌ى نعمت هلاكت آن دشمن خدا، به شادمانى بپردازد و اعمالى را كه مورد رضا و پسند خدا است انجام دهد و از خداوند سبحان سپاسگزارى نموده و در برابر نيكى و احسانى كه كرده، به مدح و ثناى او بپردازد؛ زيرا آن دشمن خدا، دشمن بزرگى بود. بنابراين، بندگان نيز بايد با انجام اعمال بزرگ، با اهميت، فراوان و نيك، از خداوند-جلّ جلاله-

ادامه نوشته

روز 27 ذو الحجه (14 تیر)

در روز  ٢٧  ذى حجه، «مروان» كشته شد و حكومت «بنى اميه» به كلى از بين رفت.بنابراين، مقتضاى اين مطلب نزد اهل بصيرت و آنان كه از ديد باطنى و عنايات الهى برخوردارند، آن است كه در اين روز نيز به شادمانى پرداخته و آن را روزه بگيرند و نماز شكر به‌جا آورند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

جودی به کالج می‌رود

#جودی_به_کالج_می‌رود، #مگان_مک‌دونالد، مترجم: #محبوبه_نجف‌خانی، #افق #کتاب‌های_فندق

بعد از خواندن چند قسمت از کتاب‌های جودی دم‌دمی احساس می‌کنم کف‌گیر مگان مک‌دونالد به ته‌دیگ خورده و داستان‌ها گیرایی کمی دارند و تکرار می‌شوند. شیطنت‌های استینک را دوست دارم هرچند تکراری شده. ترجمه‌ی کتاب هم ضعیف است. امتیاز: ۲ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

یک روز صبح که هیچ تفاوتی هم با روزهای دیگر ندارد، جودی به مدرسه می‌رود. اما یک چیز سر جایش نیست! آقای تاد در مدرسه حضور ندارد و قرار است خانم بورمرد جای او را پر کند و به جودی و هم‌کلاسی‌هایش درس بدهد. اما جودی اصلا از معلم جدید خوشش نمی‌آید. او فقط آقای تاد را دوست دارد و از این‌که خانم بورمرد جایش را گرفته بسیار ناراحت است. اما این تازه آغاز ماجراست...
وقتی خانم معلم جدید شروع به درس دادن ریاضی می‌کند متوجه می‌شود که او در این درس بسیار ضعیف است. به‌همین‌دلیل یادداشتی برای پدر و مادر او می‌فرستد تا در جریان قرار بگیرند و از آن‌ها می‌خواهد که برای جودی معلم خصوصی بگیرند. بعد از این اتفاق که چندان هم برای جودی خوش‌آیند نیست، قرار می‌شود که او به کلاس جبرانی ریاضی برود؛ اما نه در مدرسه، در کالج! جایی که یک دانش‌جو به نام کلوئه منتظر جودی است تا روزهای پرماجرایی را با هم بگذرانند. جو کالج برای جودی جذاب است و جودی همیشه از کالج حرف می‌زند. وقتی آقای تاد به مدرسه برمی‌گردد قرار می‌شود که همه‌ی بچه‌ها به دیدن کالج بروند.