۱۰ مهر مهر روز،جشن مهرگان

مهرگان

Mehregan Table Persian Festival of Autumn in Holland Photo by Persian Dutch Network 2011.jpg

میز �مهرگان� در جشن مهرگان ایرانیان هلند، ۲۰۱۱

ادامه نوشته

روز دهم ربیع الثانی (۱۱ مهر)

شيخ مفيد فرموده كه در روز دهم ماه ربيع الثانى سنه دويست و سى و دو حضرت امام حسن عسكرى عليه السلام متولّد شده است و روز شريف بسيار مباركى است و مستحب است كه به شكر اين نعمت عظمى روزه بدارند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان, حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

سرباز خوب

#سرباز_خوب، #فورد_مادوکس_فورد، ترجمه: #زهرا_نصراللهی، نشر #نشر_نون

اصلا با کتاب ارتباط برقرار نکردم، نوع روایت خسته‌کننده است و موضوع داستان برای من اصلا جذاب نبود. رمان به شکل غیرخطی روایت شده است. امتیاز: ۰ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

سروان ادوارد اشبرنهام، مردی خوش‌تیپ، پول‌دار! و کارآزموده‌ی خدمت است و به نظر می‌رسد که یک «سرباز خوب»، ایده‌آل و تجلی ارزش‌های طبقه‌ی اجتماعی ثروتمند در انگلیس باشد. اما برای خالق این شخصیت، فورد مادوکس فورد، او هم‌چنین، بیان‌گر فساد در هسته و اصل جامعه است. در زیر ظاهر جذاب و اتوکشیده‌ی اشبرنهام، ذهن و روحی زبده در خیانت کمین کرده است. اشبرنهام در طول نه سال دوستی با مردی آمریکایی و هم‌رده با خود به نام جان داول، رابطه‌ی مخفیانه‌ای با هم‌سر او، فلورانس، داشته و برخلاف داول، هم‌سر اشبرنهام کاملا از این موضوع باخبر بوده.

فرشته سکوت کرد

#فرشته_سکوت_کرد، #هاینریش_بُل، ترجمه: #سعید_فرهودی، نشر #نشر_نون

«فرشته سکوت کرد» نوشته‌ی هاینریش بل، نویسنده‌ی آلمانی برنده‌ی جایزه‌ی نوبل، رمانی درباره‌ی زنده‌گی پس از جنگ جهانی دوم در آلمان است. این کتاب اولین رمان بل بود که نوشته شد، اما تا مدت‌ها پس از مرگ او منتشر نشد. بل در این رمان، به جای روایت خود جنگ، به پی‌آمدهای روانی و اجتماعی آن می‌پردازد. شخصیت‌های داستان تلاش می‌کنند تا در دنیایی که تمام ارزش‌هایش نابود شده، جرقه‌ای از انسانیت و عشق را دوباره زنده کنند. رمان با زبانی روان و واقع‌گرایانه، تنهایی و پوچی زنده‌گی انسان‌های پس از جنگ را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که چه‌طور در این دنیای بی‌رحم، فرشته‌ی امید نیز سکوت کرده است.
این رمان تلخ و جذاب را خیلی سخت می‌توان کنار گذاشت و در چند نوبت خواند. از همین رمان اول بل می‌توان به نبوغ خاص او در نوشتن پی برد. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان از انتهای جنگ جهانی دوم و تسلیم آلمان آغاز می‌شود و قهرمان آن هانس اشنیتزلر، یک سرباز فراری است که به شهر ویران‌شده‌ی خود بازمی‌گردد. شهر بر اثر بمباران‌ها به تلی از خاک و آوار تبدیل شده و زنده‌گی به سختی و کندی در آن جریان دارد. هانس در این ویرانه‌ها به دنبال نان، سرپناه و از همه مهم‌تر، به دنبال انسانیت و عشق گم‌شده است.
او به دنبال بیوه‌ی هم‌رزمش، الیزابت گومپرتز، می‌گردد تا وصیت‌نامه‌ی شوهرش که کشته شده را به او تحویل دهد. در طول این جست‌وجو، هانس با افراد دیگری روبرو می‌شود که هرکدام زخم‌های عمیق جنگ را بر دوش می‌کشند.

سرباز خوب

همان‌طور که می‌دانید، اگرچه زن‌ها به آن صورت حس تعهدی نسبت به ناحیه، شهر یا شغل و حرفه‌ای ندارند _هرچند شاید آن‌ها به‌کل هیچ نوع حس همکاری و وحدتی ندارند،_ با همه‌ی این حرف‌ها، حس غریزی زنانگی شدیدی دارند که آن‌ها را با هم متحد می‌کند. البته شاید زنی شوهر یا عشق زن دیگری را از او بگیرد و تصاحب کند، ولی وقتی بیشتر فکر می‌کنم می‌بینم یک زن وقتی چنین کاری می‌کند که مطمئن باشد آن زن روزگار شوهرش را سیاه کرده. مطمئنم اگر او بداند آن مرد رفتاری وحشیانه با زنش دارد با آن حس غریزی‌اش نسبت به زنانی که رنج می‌برند او را سر جایش می‌نشاند. من کلاً کاری به این چیزها ندارم. شاید درست باشند، شاید هم نباشند.

#سرباز_خوب، #فورد_مادوکس_فورد، ترجمه: #زهرا_نصراللهی، نشر #نشر_نون، صص ۲۴۸ و ۲۴۹

سرباز خوب

هیچ بهشتی در این دنیا وجود ندارد برای آدم‌هایی که می‌توانند با کسانی که دوست دارند باشند و در سایه، در زیر زمزمه‌های برگ‌های زیتون، به آرامش برسند و به آنچه دوست دارند دست پیدا کنند؟ یا زندگی همه‌ی آدم‌ها شبیه زندگی ما آدم‌های خوب است، در هم شکسته، به‌هم‌ریخته، پر از درد و خالی از احساس و خیال؟ یعنی زندگی همان چیزهایی است که با جیغ‌ها، با حماقت‌ها، با مرگ‌ها و با دردها آمیخته است؟ کدام لعنتی این را می‌داند؟

#سرباز_خوب، #فورد_مادوکس_فورد، ترجمه: #زهرا_نصراللهی، نشر #نشر_نون، ص ۲۴۲

ماروین نارنجی و سؤال عجیب

#ماروین_نارنجی_و_سؤال_عجیب، #لوییس_سکر، ترجمه‌ی #سپیده_شهیدی، نشر #منظومه_خرد

روش حل مشکل ماروین و برخورد خانواده‌اش با مشکل به نظرم بسیار آموزنده است. کتاب برای کودکان و بزرگ‌سالانی که کودک دارند و یا به دلیل شغلشان با کودکان سروکار دارند کتاب مفیدیست. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

ماروین، پسری با موهای نارنجی، به خاطر شایعه‌ای در مورد این‌که انگشتش را در بینی می‌کند، از سوی هم‌کلاسی‌هایش مسخره می‌شود و برای اثبات بی‌گناهی خود، تحقیقی کلاسی انجام می‌دهد و با این کار اعتمادبه‌نفس و شجاعت اخلاقی را به هم‌سن‌وسالانش می‌آموزد.

مدرسه‌ای که پر از گاو شد

#مدرسه‌ای_که_پر_از_گاو_شد، #لوییس_ساکر، مترجم: #مهدی_با_تقوا، نشر #رسپینا

کتاب خوبی بود ولی انتظار بیش‌تری از لوییس ساکر داشتم. هر چه به آخر کتاب نزدیک‌تر می‌شه داستان قوی‌تر و جذاب‌تر می‌شه. امتیاز: ۵ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

مدرسه‌ی وی ساید مدرسه‌ای سی طبقه است و در هر طبقه‌ی آن یک کلاس وجود دارد. لوییس، ناظم مدرسه است و سعی در برقراری نظم و انضباط در مدرسه دارد. بچه‌های این مدرسه دانش‌آموزانی، شلوغ، بازی‌گوش و مثل بقیه‌ی دانش‌آموزان دیگر مدرسه‌ها هستند. آن‌ها برای تلف‌کردن وقت کلاس حاضر به انجام هر کاری هستند؛ گاه دروغ می‌گویند، گاهی برای گم‌راه کردن معلم دست به دامن خواهرهای خیالی خویش می‌شوند و بعضی اوقات برای فرار از کلاس درس به زیرزمین پناه برده و دچار دردسر می‌شوند. بچه‌های این مدرسه حاضرند هرکاری بکنند تا مجبور به چشیدن دست‌پخت آشپز مدرسه نشوند. اما همه‌ی این ماجراها با حمله‌ی چندین گاو به مدرسه و ساکن شدن آنها در طبقه‌های مختلف ساختمان پایان می‌یابد.

دعای آغاز ماه ربیع الثانی

در كتاب «المختصر من المنتخب» آمده است: «دعاى آغاز ماه ربيع الآخر به اين صورت است: «أللّهمّ أنت إله كلّ شىء [حىّ]، و خالق كلّ شىء [حىّ]، و مالك كلّ شىء و ربّ خداوندا، تو معبود هر چيز، آفريننده‌ى هر چيز [زنده]، مالك هر چيز و پروردگار هر چيز هستى، به دستاويز استوار، كلّ شىء، أسألك بالعروة الوثقى، و الغاية و المنتهى، و بما خالفت به بين و غايت و منتهاى [خشنودى تو]و به [آن اسم‌هاى تو كه]به واسطه‌ى آن‌ها ميان روشنايى‌ها و تاريكى‌ها والأنوار و الظّلمات، و الجنّة و النّار، و الدّنيا و الآخرة، و بأعظم أسمائك فى بهشت و جهنم و دنيا اسم‌هايتو آخرت ناسازگارى ايجاد كردى و به بزرگ‌ترين اسم‌هايت كه در لوح محفوظ و به اللّوح

ادامه نوشته

اعمال روز هفدهم روز مولود حضرت رسول (۱۹ شهریور)

بنا بر مشهور بين علماى اماميّه، روز ولادت با سعادت حضرت خاتم انبيا محمّد بن عبد اللّه صلّى اللّه و عليه و آله است، و معروف است كه ولادت با سعادتش در مكّه معظمه، در خانه خود آن حضرت، در روز جمعه هنگام طلوع فجر در عام الفيل در ايام سلطنت انو شيروان واقع شد، و همچنين در اين روز شريف در سال هشتاد و سه ولادت حضرت صادق عليه السّلام اتفاق افتاد، و باعث فزونى فضل و شرافت اين روز گرديد.
در هر صورت اين روز، روز بسيار شريفى است و براى آن چند عمل وارد است: اوّل: غسل.
دوم: روزه گرفتن كه براى آن فضيلت بسيارى است، و روايت شده هركه اين روز را، روزه بدارد، خدا ثواب روزه

ادامه نوشته

شب 17 ربیع الاول (۱۸ شهریور)

«ابو بكر محمد بن حسن بن زياد» معروف به «نقاش» در جلد  ۴۵  كتاب «شفاء الصدور» در تفسير سوره‌ى بنى اسرائيل (اسراء) ، ضمن نقل داستان معراج پيامبر اكرم -صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-آورده است: «گفته شده است: در شب  ١٧  ربيع الاول ، يك سال پيش از هجرت، پيامبر-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-به معراج برده شد.»

اگر اين روايت صحيح باشد، شايسته است انسان اين شب را بزرگ داشته و آن را مراعات نموده و حقوق يادشده‌ى آن را با انجام اعمال ستوده، ادا كند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

مدرسه‌ای که پر از گاو شد

لوییس گفت: یه بار مجبورم کرد آدامسم رو بچپونم توی دماغم، چون داشتم سر کلاسش اونو می‌جویدم...
دی دی پرسید: تو چطور می‌تونستی دماغت رو سر کلاس بجوی...

#مدرسه‌ای_که_پر_از_گاو_شد، #لوییس_ساکر، مترجم: #مهدی_با_تقوا، نشر #رسپینا، ص ۱۱۶

روز چهاردهم ربیع الاول (۱۶ شهریور)

شيخ «مفيد» -رحمه اللّه-در ضمن اعمال روز  ١۴  ربيع الاول آورده است:

«در روز  ١۴  ربيع الاول سال  ۶۴  ه‍. ق، ملحد ملعون «يزيد بن معاويه» -كه خداوند او و تمام كسانى كه در مصايبى كه او بر خاندان رسول وارد كرد و راه آن را گشود، با او موافقت نموده و از آن خشنود گرديده و او را در برابر كردارش سرزنش نكردند، لعنت كند-به هلاكت رسيد.»

بنابراين اين روز، روز پرداخت صدقه و كوشش در ستايش و سپاسگزارى از خداوند است.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

ماروین نارنجی و شاهزاده گمشده

#ماروین_نارنجی_و_شاهزاده_گمشده، #لوییس_سکر، ترجمه‌ی #راحله_پورآذر، نشر #منظومه_خرد

به نظرم داستان برای مخاطبان کودک جذاب و گیراست. دغدغه‌ی ذهنی خیلی از کودکان این است که شاید خانواده‌ی واقعیشان همین خانواده‌ای که با آن‌ها زنده‌گی می‌کنند نیست و این کتاب از زاویه‌ی جالبی به این موضوع نگاه کرده‌. به خصوص پایان داستان کمی غیرمنتظره است. امتیاز: ۴ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

ماروین به دلیل تفاوت‌هایی که در شکل ظاهری با خانواده دارد و ضمنا چپ‌دست است و برخی شباهت‌ها که با شاه‌زاده‌ی گم‌شده‌ی شامپون دارد، تصور می‌کند که هنگام تولد دزدیده شده است. او ماجرای پیچیده‌ای را در ذهن خود خلق می‌کند تا آن‌جا که با اعلام پادشاه شامپون و اقامت او در هتلی در واشنگتن برای تشخیص هویت فرزند گم‌شده‌اش، ماروین هم از خانواده‌اش می‌خواهد که او را به آن‌جا ببرند. هتل پر از کودکانی است که مانند ماروین تصور می‌کنند شاه‌زاده هستند. ماروین با آن که در آزمون اول که آزمون گروه خونی است موفق می‌شود ولی زمانی که به خانواده‌ی خود فکر می‌کند تصمیم می‌گیرد آزمون مرحله‌ی دوم را ندهد و پیش خانواده‌اش برگردد.

روز دوازدهم ربیع الاول (۱۴ شهریور)

به قول جناب كلينى،و مسعودى،و مشهور بين عامّه،ولادت رسول خدا صلّى اللّه و عليه و آله در اين روز بوده،و در آن دو ركعت نماز مستحبّ است كه در ركعت اول پس از سوره حمد سه مرتبه سوره كافرون و در ركعت دوم سه مرتبه سوره توحيد خوانده مى‏شود،و در اين روز رسول خدا صلّى اللّه و عليه و آله به مدينه وارد شدند،و شيخ فرموده:در چنين روزى در سال صد و سى ‏و دو حكومت‏ بنى مروان به پايان رسيد.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان, حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

روز دهم ربیع الاول (۱۲ شهریور)

شيخ مفيد -رضوان اللّه جلّ جلاله عليه-در كتاب حدائق الرياض در ضمن اعمال ماه ربيع الاول آورده است: در روز دهم ربيع الاول ، پيامبر اكرم-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-با امّ المؤمنين خديجه بنت خويلد -رضى اللّه عنها-ازدواج نمود، در حالى كه خديجه ۴١  ساله بود و پيامبر  ٢۵  سال داشت. ازاين‌رو، مستحب است انسان اين روز را براى سپاسگزارى از خداوند متعال به خاطر جمع بين رسول خود و حضرت خديجه كه زنى شايسته، خشنود از خدا و مورد پسند [پاكيزه]بود، روزه بدارد.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

پسری که آبرویش رفت!

#پسری_که_آبرویش_رفت!، #لوئیس_سکِر، ترجمه‌ی #پروین_علی‌پور، نشر #نشر_چشمه

داستان کتاب به دغدغه‌های بچه‌های نوجوان در زمینه‌ی دوستی و دوستی‌های نوجوان‌ها در مدرسه می‌پردازد. ترجمه کمی خشک است و گاهی کلمات عجیب و غریب در کتاب دیده می‌شود. موضوع کتاب برای خواننده‌ی بزرگ‌سال جذاب نیست. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

"دیوید"، فقط برای آن که نشان دهد جسور و نترس است، به چند نفر از دانش‌آموزان شرور مدرسه کمک می‌کند تا عصای خانم مسنی به نام "بی‌فیلد" را بدزدند. و این شروع تمام دردسرهایش است. مشکل بزرگ این است که هرآنچه تمام آن گروه با هم بر سر پیرزن آورده‌اند، مشابهش برای دیوید اتفاق می‌افتد. او که به راستی باور کرده دچار نفرین شده، تمام جرات و جسارت خویش را از دست می‌دهد. دیوید که ذاتا پسر بدجنسی نیست؛ در قلب خویش از آن‌چه با خانم بی‌فیلد کرده‌اند متاسف است. "دیوید" کم‌کم از دوستان شرور خویش فاصله گرفته و با چند نفر دیگر دوست می‌شود. دوستان جدید وی سعی در کمک به او و باطل کردن نفرین دارند. اما سرانجام دیوید به این نتیجه می‌رسد که به‌ترین راه، عذرخواهی از خانم پیر است و خانم پیر هم از او می‌خواهد که برای بخشیدنش عصایش را برگرداند. بنابراین دیوید هم‌راه با دوستان جدیدش، راهی منزل سردسته‌ی بچه‌های ناآرام شده و پس از درگیری شدیدی عصا را پس گرفته و به خانم بی‌فیلد بازمی‌گرداند. پیرزن که به خوبی درک کرده دیوید چه پسر حساس و مهربانی است، او و دوستانش را به منزلش دعوت کرده و چند ساعتی آن‌ها را سرگرم می‌کند.

روز نهم ربیع الاول (۱۱ شهریور)

روز عيد بزرگ است،و روز عيد بقر است،و براى آن شرح مفصلى است كه در جاى خود ذكر شده.در روايتى‏ آمده:هركه در اين روز چيزى انفاق كند،گناهانش آمرزيده می ‏شود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان, حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

پسری که آبرویش رفت!

مگر زندگی، همه‌اش همین نیست؟ همه‌مان تظاهر می‌کنیم که آدم‌های خیلی مهم و باشخصیتی هستیم. برای خودمان دکتر می‌شویم، قاضی می‌شویم، هنرمند می‌شویم. سعی می‌کنیم رفتار آبرومندانه‌ای داشته باشیم. ولی در عین حال، واقعاً می‌دانیم که هر آن، ممکن است اتفاق غیرمنتظره‌ای مثل... پایین افتادن شلوار بیفتد که آبروی‌مان پاک بریزد و شخصیت‌مان زیر سؤال برود!

#پسری_که_آبرویش_رفت!، #لوئیس_سکِر، ترجمه‌ی #پروین_علی‌پور، نشر #نشر_چشمه، ص ۱۵۶

پسری که آبرویش رفت!

قرار نیست که همه، همیشه‌ی خدا شاد باشند! به نظر من خیلی کم پیدا می‌شود کسی که همیشه خوشحال باشد. احتمالاً آدم برای رسیدن به شادی، گاهی مجبور است غم را تحمل کند. گاهی وقت‌ها آدم خیال می‌کند که اگر به فلان خواسته‌اش برسد، حسابی خوشحال می‌شود. ولی وقتی بِهِش می‌رسد، اصلاً خوشحال نمی‌شود. ممکن است آدم وقتی در جست‌وجوی چیزی است، خوشحال‌تر از موقعی باشد که واقعاً آن را به دست آورده است.

#پسری_که_آبرویش_رفت!، #لوئیس_سکِر، ترجمه‌ی #پروین_علی‌پور، نشر #نشر_چشمه، ص ۱۲۸

درآمدی بر تاریخ ریاضیات مسلمانان

#درآمدی_بر_تاریخ_ریاضیات_مسلمانان، #علی_عبدالله_دفاع، ترجمه #مرتضی_قدیمی، نشر #پژوهشگاه_علوم_انسانی_و_مطالعات_فرهنگی

کتاب خیلی خشک و رسمی نوشته شده و متن کتاب گاهی جانب‌دارانه و متمایل به اسلام و اعراب است. امتیاز: ۰ از ۱۰.

روز هشتم ربیع الاول (۱۰ شهریور)

سال دويست ‏وشصت شهادت حضرت عسگرى عليه السّلام واقع شد،و حضرت صاحب الامر صلوات اللّه عليه به منصب جليل‏ امامت نايل گرديد،زيارت اين دو بزرگوار در اين روز بسيار مناسب است.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان, حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

درآمدی بر تاریخ ریاضیات مسلمانان

شریف‌الدین بیهقی در کتاب تاریخ حکماء و الاسلام از محمد بغدادی نقل می‌کند:
عمر خیام قبل از مرگش درحالی‌که به سجده رفته بود گفت: «پروردگارا تو می‌دانی که من در حد توانم تو را شناختم پس مرا ببخش که شناختم از تو، تنها وسیله‌ای است که مرا به تو نزدیک می‌کند.»

#درآمدی_بر_تاریخ_ریاضیات_مسلمانان، #علی_عبدالله_دفاع، ترجمه #مرتضی_قدیمی، نشر #پژوهشگاه_علوم_انسانی_و_مطالعات_فرهنگی، ص ۱۸۸

روز اول ربیع الاول

علما فرموده‏ اند،براى شكر نعمت سلامتى رسول خدا و امير المؤمنين صلوات اللّه عليهما،مستحبّ است روزه بدارند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان, حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا