فضيلت روزه‌ى روز نهم ماه محرم (6 مرداد)

رَأَيْنَاهُ فِي كِتَابِ دُسْتُورِ الْمُذَكِّرِينَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ‏

در كتاب «دستور المذكرين» به نقل از «ابن عباس» آمده است:

إِذَا رَأَيْتَ هِلَالَ الْمُحَرَّمِ فَأَعْدِدْ فَإِذَا أَصْبَحْتَ مِنْ تَاسِعِهِ‏ فَأَصْبِحْ صَائِماً قَالَ قُلْتُ كَذَلِكَ كَانَ يَصُومُ مُحَمَّدٌ ص قَالَ نَعَم‏

«هرگاه هلال ماه محرم را ديدى، روزها را بشمار، وقتى روز نهم فرا رسيد، آن روز را روزه بدار.» راوى از او مى‌پرسد: «آيا حضرت محمد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-اين روز را روزه مى‌داشت؟» «ابن عباس» پاسخ داد: «آرى.»

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

فکر کردن، بی‌درنگ و بادرنگ

کودکان افسرده‌ای که با یک نوشیدنی انرژی‌زا درمان می‌شدند طی دوره‌ای سه‌ماهه بهبود چشمگیری یافتند.

این عنوان خبری را من خودم ساختم، اما واقعیتی که گزارش می‌دهد حقیقت دارد: اگر شما گروهی از کودکان افسرده را برای مدتی با یک نوشابه انرژی‌زا تحت درمان قرار دهید، از نظر بالینی بهبود چشمگیری نشان خواهند داد. همچنین کودکان افسرده‌ای که روزانه برای مدتی روی کله خود می‌ایستند یا روزانه بیست دقیقه گربه‌ای را بغل می‌کنند نیز چنین پیشرفتی را نشان می‌دهند. بیشترِ خوانندگانِ چنین عناوینی به طور خودکار چنین استنباط می‌کنند که نوشابه انرژی‌زا یا بغل کردن گربه علت بهبود آنان است، اما این نتیجه‌گیری کاملاً بی‌اساس است. کودکان افسرده گروهی هستند کرانگین؛ آنان از بیشتر کودکان دیگر افسرده‌ترند و گروه‌های کرانگین با گذر زمان به میانگین برمی‌گردند. همبستگی میان اندازه‌های افسردگی در آزمایش‌های پی در پی کمتر از کامل است، بنابراین پسروی به میانگین رخ خواهد داد: کودکان افسرده در طول زمان تا اندازه‌ای بهبود می‌یابند، حتی اگر گربه‌ای را بغل نکنند و نوشابه انرژی‌زایی ننوشند. برای این‌که دریابید نوشابه انرژی‌زا یا هر درمان دیگری کارساز است، باید گروهی از بیماران را که به این روش درمان شده‌اند با یک "گروه کنترلی" که با این روش درمان نشده‌اند (یا به آنان دارونما داده شده) مقایسه کنید. انتظار این است که گروه کنترلی فقط با پسروی بهبود یابند، و هدف آزمایش باید تعیین این امر باشد که آیا در بیمارانی که درمان شده‌اند پیشرفتی فراتر از آنچه پسروی توضیح می‌دهد هم مشاهده می‌شود یا نه.


#فکر_کردن،_بی‌درنگ_و_بادرنگ، #دانیل_کاهنمن، ترجمه #حسین_علیجانی_رنانی و #جمشید_پرویزیان، #انتشارات_ققنوس، صص ۲۶۲ و ۲۶۳

فکر کردن، بی‌درنگ و بادرنگ

نگاهی به تصویر سه مرد بیندازید و به پرسشی که در پی آن می‌آید پاسخ دهید.

بنا بر آنچه در اینجا چاپ شده، آیا شکل سمت راست بزرگ‌تر از شکل سمت چپ است؟

پاسخ بدیهی فوراً به ذهن می‌رسد: شکل سمت راست بزرگ‌تر است. اما اگر از خط‌کش کمک بگیرید می‌فهمید که در حقیقت این شکل‌ها دقیقاً هم‌اندازه‌اند. دریافت شما از اندازه نسبی این شکل‌ها تحت تسلط توهمی قدرتمند است؛ توهمی که به خوبی فرایند جانشینی را نشان می‌دهد.
راهرویی که این شکل‌ها در آن دیده می‌شوند به صورت ژرف‌نما کشیده شده است و به نظر به ژرفای صفحه می‌رود. سامانه ادراکی شما این تصویر را خودکارانه منظره‌ای سه‌بعدی تفسیر می‌کند، و نه چون تصویری که روی سطحی صاف چاپ شده است. در این تفسیر سه‌بعدی، شخص راست هم دورتر و هم بزرگ‌تر از شخص چپ است. برای بیشتر ما، این دریافت از اندازه سه‌بعدی گریزناپذیر است. فقط هنرمندان تجسمی و عکاسان باتجربه به مهارتی رسیده‌اند که می‌توانند طرح رسم‌شده را به شکل شیئی روی صفحه ببینند. اما برای بقیه ما، جانشینی رخ می‌دهد: دریافت سه‌بعدی حاکم تعیین می‌کند که داوری دوبعدی ما چه باشد. این توهم به دلیل دریابش سه‌بعدی رخ می‌دهد.
آنچه در این‌جا رخ داد نه بدفهمی یک پرسش، بلکه توهمی واقعی بود. شما می‌دانستید که پرسش دربارۀ اندازۀ شکل‌های تصویر بود به همان صورتی که چاپ شده‌اند. اگر از شما پرسیده بودند که اندازه شکل‌ها را تخمین بزنید، ما به تجربه می‌دانیم که پاسخ شما به سانتیمتر خواهد بود، نه متر. شما درباره پرسش دچار سردرگمی نشدید، اما تحت تأثیر پاسخ به پرسشی قرار گرفتید که از شما نپرسیده بودند: "این سه مرد چه اندازه‌اند؟" گام اساسی در این دریابش -جانشینی اندازه سه‌بعدی به جای دوبعدی- خودکارانه رخ داد. خود تصویر سرنخ‌هایی دارد که تفسیری سه‌بعدی پیش می‌نهند. این سرنخ‌ها به کار مورد نظر -داوری دربارۀ اندازه شكل‌ها- ربطی نداشتند و شما باید آنها را نادیده می‌گرفتید، اما نتوانستید. سوگیری مرتبط با این دریابش این است که چیزهایی که روی صفحه دورتر به نظر می‌آیند بزرگ‌تر نیز به نظر می‌رسند. همان‌طور که این مثال نشان می‌دهد، داوری بر پایه جانشینی ناگزیر سوگیرانه خواهد بود، آن هم از راه‌هایی که پیش‌بینی‌پذیر است. در مورد حاضر، این امر چنان در ژرفای سامانه ادراکی شما رخ می‌دهد که عملاً نمی‌توانید جلوِ آن را بگیرید.

#فکر_کردن،_بی‌درنگ_و_بادرنگ، #دانیل_کاهنمن، ترجمه #حسین_علیجانی_رنانی و #جمشید_پرویزیان، #انتشارات_ققنوس، صص ۱۴۸-۱۵۰

فکر کردن، بی‌درنگ و بادرنگ

در اوایل کارم در جایگاه استادی، به آزمون کتبی دانشجویان به شکل مرسوم نمره می‌دادم. هر بار پاسخ نامه‌ای بر می‌داشتم و تمام پاسخ‌های دانشجو را پشت سر هم می‌خواندم و به ترتیب نمره می‌دادم. سپس نمره کل را محاسبه می‌کردم و به سراغ دانشجوی بعدی می‌رفتم. سرانجام روزی متوجه شدم که ارزیابی‌های من از تمام پاسخ‌های هر پاسخ‌نامه چقدر یکدست‌اند. کم‌کم مشکوک شدم که مبادا روش نمره‌دهی‌ام متأثر از اثر هاله باشد، و مبادا اولین پاسخی که به آن نمره می‌دهم اثر نامتناسبی بر نمره کل بگذارد. چرایی آن ساز و کار ساده‌ای داشت: اگر من به اولین پاسخ نمره بالایی داده بودم، وقتی در پاسخ‌های بعدی با عبارتی مبهم یا دوپهلو رو به رو می‌شدم به آن دانشجو آسان می‌گرفتم. این با عقل جور در می‌آمد. حتماً دانشجویی که از اولین پاسخ نمرهٔ بالایی کسب کرده، در دومی اشتباه مضحکی نمی‌کند! اما در روشی که من به کار می‌بردم یک جای کار به شدت می‌لنگید. اگر دانشجویی پاسخ دو پرسش را، یک پاسخ را خوب و دیگری را بد، داده بود، بسته به این‌که من کدام پاسخ را اول بخوانم، به نمره‌های کل بسیار متفاوتی می‌رسیدم. من به دانشجویانم گفته بودم که هر دو پرسش وزن یکسانی دارند، اما در عمل این‌گونه نبود. زیرا پاسخ اولی بسیار بیشتر از دومی بر نمرۀ نهایی تأثیر می‌گذاشت. این درست نبود.
روشی نو برگزیدم. به جای خواندن پشت سر هم هر پاسخ‌نامه، ابتدا پاسخ همه دانشجویان را به پرسش اول نمره می‌دادم، سپس به سراغ بعدی می‌رفتم. برای این‌که مطمئن شوم هنگام خواندن پاسخ دوم دچار سوگیری (حتی ناخودآگاه) نخواهم شد، همۀ نمرات را در پشت پاسخ‌نامه می‌نوشتم. پس از این تغییر روش، به سرعت متوجه نکته نگران‌کننده‌ای شدم: اکنون اطمینان من به نمره دادنم بسیار کمتر از قبل شده بود. دلیلش این بود که مدام نگران می‌شدم، و این نگرانی برایم تازگی داشت. وقتی با پاسخ دانشجو به پرسش دوم ناامید می‌شدم و برای ثبت نمره پایین به پشت پاسخ‌نامه می‌رفتم، گاهی می‌دیدم که به پاسخ اول همان دانشجو نمره بالایی داده بودم. همچنین متوجه شدم که گاهی برای کاستن از این ناهمخوانی وسوسه می‌شدم که نمره‌ای را که هنوز ننوشته بودم تغییر دهم، و نیز دریافتم که پیروی از قاعده ساده مقاومت در برابر آن وسوسه کاری است دشوار. غالباً نمراتی که به پاسخ‌های یک دانشجو داده بودم تفاوت زیادی با هم داشتند. این نبود انسجام مرا دچار دودلی و ناراحتی کرد.
اکنون کمتر از قبل از نمره‌هایم راضی و مطمئن بودم، اما فهمیدم که این علامت خوبی است، نشانی از برتری روش تازه‌ام. آن هماهنگی که پیش‌تر از آن بهره‌مند بودم دروغین بود؛ دروغی که باعث ایجاد آسانی شناختی می‌شد، و سامانه ۲* من نیز سرخوش از این بود که با تنبلی نمره نهایی را پذیرفته است. اگر اجازه می‌دادم که، شديداً تحت تأثیر پرسش اول، پرسش‌های بعدی را ارزیابی کنم، مواجهه با این ناملایمت را برای خود نمی‌خریدم که ببینم دانشجویی بعضی از پرسش‌ها را بسیار خوب پاسخ داده و بعضی را بد. ناهماهنگی ناخوشایندی که پس از روی آوردنم به رویه تازه آشکار شد حقیقی بود: زیرا هم نشان‌دهندۀ این بود که با هیچ پرسش یگانه‌ای نمی‌توان دانسته‌های دانشجو را اندازه گرفت و هم نشان‌دهنده بی‌اساسی روش نمره دادنم.

*. دو سامانه در ذهن:
● سامانه ۱ سریع و خودکار عمل می‌کند، بی‌هیچ کنترل خودخواسته و بی‌زحمت یا با اندکی زحمت.
● سامانه ۲ توجه را به فعالیت‌های ذهنی پرزحمت، مانند محاسبات پیچیده، اختصاص می‌دهد. عملیات‌های سامانهٔ ۲ اغلب با تجربۀ ذهنی کنشگری، انتخاب، و تمرکز مرتبط‌اند.


#فکر_کردن،_بی‌درنگ_و_بادرنگ، #دانیل_کاهنمن، ترجمه #حسین_علیجانی_رنانی و #جمشید_پرویزیان، #انتشارات_ققنوس، صص ۱۲۴ و ۱۲۵

روز سوم محرم (31 تیر)

روزى است كه حضرت يوسف عليه السّلام از زندان آزاد شد،هركه آن روز را روزه بگيرد،حق تعالى كارهاى مشكل را بر او آسان كند و اندوه را از او برطرف سازد،و در روايت نبوى آمده:دعايش اجابت شود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

روز اول محرم (29 تیر)

در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

اعمال شب اول محرم (28 تیر)

شب اوّل سید در اقبال براى این شب چند نماز ذکر فرموده :

اوّل : صد رکعت در هر رکعت حمد و توحید بخواند .

دوّم : دو رکعت در رکعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یس .

سوّم : دو رکعت در هر رکعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

و نیز سید براى هلال این ماه دعاء مَبْسُوطى ذکر فرموده و اگر ممکن شود احیا بدارد این شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

غارهای فراموشی

#غارهای_فراموشی، #جان_کریستوفر، مترجم: #حسین_ابراهیمی_(الوند)، #کتابهای_بنفشه، #واحد_کودکان_و_نوجوانان_مؤسسه_انتشارات_قدیانی

داستان کتاب به نظرم داستانی استعاری بود که در آن تعابیری چون میوه‌ی جاودانه‌‌گی و میوه‌ی دانایی به شکلی وجود داشت. البته این کتاب جان کریستوفر هم برای مخاطب نوجوان نوشته شده بود. امتیاز: ۵ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

سال ۲۰۶۸ است و دو دوست به نام‌های مارتی و استیو در یک شهر که با نام حُباب شناخته می‌شود در سطح ماه زنده‌گی می‌کنند. آن‌ها اجازه دارند تا با مه‌پیما (خودروهای ماه‌پیما) در منطقه‌ی مجاز سواری کنند. در یکی از این گردش‌ها متوجه می‌شوند که راننده‌ی مه‌پیما یادش رفته کلیدی که به آن‌ها اجازه می‌دهد از منطقه‌ی مجاز گردش خارج شده و به نواحی دیگر ماه وارد شوند را بردارد. آن‌ها این فرصت بادآورده را از دست نمی‌دهند و به منطقه‌ای می‌روند که یکی از اولین‌ ایست‌گاه‌های ماه در آن قرار دارد و در آن ایست‌گاه متروک، دفترچهٔ خاطرات اندرو ثرگود را می‌یابند که سال‌ها پیش در ماه ناپدید شده‌ است. در آن دفترچه مختصات مکانی را می‌یابند که ثرگود ادعا کرده در آنجا یک گُل بزرگ را دیده‌ است. پس از کمی مشاجره به آن‌جا می‌روند و مه‌پیمای آن‌ها در غاری سقوط می‌کند که در آن گیاهان عجیبی وجود دارند که همه‌گی به‌دست یک هوش برتر بیگانه کنترل می‌شود. در آن غار اکسیژن زیادی وجود دارد و می‌توانند به‌راحتی تنفس کنند و مردی را می‌بینند که سال‌هاست در آن غار زنده‌گی کرده ولی پیر نشده‌ است. در آن غار تمام مواد غذایی مورد نیاز از میوه‌های مختلف وجود دارد، و هر چیزی که می‌خواهند پس از اندکی برای آن‌ها فراهم می‌شود. به تدریج متوجه می‌شوند که موجود بیگانه در حال اثر گذاشتن بر مغز آن‌هاست و به فکر چاره می‌افتند. در انتها آن‌ها با تحت تاثیر قرار دادن ثرگود از طریق یادآوری خاطرات نوجوانی‌اش، راه فرار را از او یاد می‌گیرند و از غار خارج می‌شوند، البته خود ثرگود با اصرار به غار برمی‌گردد؛ بچه‌ها هم تصمیم می‌گیرند از موضوع با هیچ‌کس صحبتی نکنند.

شمشیر ارواح

#شمشیر_ارواح، #رمان‌های_سه‌گانه‌_جان_کریستوفر_(مجموعه_اول)، #جان_کریستوفر، مترجم: #حسین_ابراهیمی_(اِلوند)، #کتابهای_بنفشه، #واحد_کودکان_و_نوجوانان_مؤسسه_انتشارات_قدیانی

شمشیر ارواح رمانی تخیلی است که مخاطب اصلی‌اش نوجوانان هستند. داستان کتاب روان و خوب است. امتیاز: ۵ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

لوک بعد از کشتن برادرش، شهریار شهر وینچستر شده و به دنبال دست‌یابی به پیروزی و از میان برداشتن سنت‌هاست؛ لوک بر خلاف سنت‌های گذشته‌گان به هانس کوتوله مقام جنگ‌جویی می‌دهد. در این میان بلادون شاهزاده خانم ولش به وینچستر می‌آید. لوک از شهریاری خلع می‌شود و به شهر کلان گاثلن می‌رود و در آن‌جا اقدام به ساخت مسلسل می‌کند تا بتواند شهر را دوباره فتح کند ولی وقتی می‌بیند که مردم حاضرند بمیرند ولی شهر را به او تسلیم نکنند شهر وینچستر را رها می‌کند و به کلان گاثلن برمی‌گردد و سیمرو (شهریار کلان گاثلن) لوک را به عنوان پسر خود اعلام می‌کند و عملا اداره‌ی شهر را به لوک می‌سپارد. پیش‌بین‌ها هم در شهر به آموزش علوم می‌پردازند و شهر کلان گاثلن از همه نظر پیش‌رفت می‌کند.

اعمال روز آخر ذی الحجه (28 تیر)

[روز پایان ذی‌الحجه] آخرین روز سال اعراب است. سید در کتاب «اقبال» براساس یک روایت ذکر کرده است که دو رکعت نماز بخوان و در هر رکعت سوره «حَمد» «یک مرتبه» و «ده مرتبه» «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» و «ده مرتبه» «آیت‌الکرسی» و پس از نماز بگو:

اللّٰهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِى هٰذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسِيتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ وَدَعَوْتَنِى إِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائِى عَلَيْكَ، اللّٰهُمَّ فَإِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِى، وَمَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِى إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّى، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِى مِنْكَ يَا كَرِيمُ.

خدایا، آنچه در این سال انجام دادم، از عملی که مرا از آن نهی کردی و به آن راضی نبودی و من آن را فراموش کردم، ولی تو فراموشش ننمودی و پس از گستاخی‌ام بر تو، مرا به توبه دعوت کردی، خدایا من از تو آمرزش می‌خواهم، پس مرا بیامرز و آنچه انجام دادم از عملی که به تو نزدیکم کند، از من قبول کن و امیدم را از خودت قطع مکن، ای بزرگ‌منش مهمان‌نواز.

چون این را بگویی، شیطان فریاد می‌زند: وای بر من آنچه در این سال بر ضدّ او رنج بردم، همه را خراب کرد و سالی که گذشت برای او گواهی می‌دهد که سالش را به خیر پایان داد.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

روز ٢٩  ذى حجه (27 تیر)

شيخ «مفيد» -رضوان اللّه جلّ جلاله عليه- در كتاب «حدائق الرياض» در ضمن اعمال  ٢٩  ذى حجه آورده است: «روزه داشتن اين روز براى سپاسگزارى از خداوند متعال كه با از بين بردن دشمن خود و دشمن رسولش، گرفتارى دوستان خود را برطرف نمود، مستحب است.» بنابراين، شايسته است انسان در اين روز به اندازه‌ى نعمت هلاكت آن دشمن خدا، به شادمانى بپردازد و اعمالى را كه مورد رضا و پسند خدا است انجام دهد و از خداوند سبحان سپاسگزارى نموده و در برابر نيكى و احسانى كه كرده، به مدح و ثناى او بپردازد؛ زيرا آن دشمن خدا، دشمن بزرگى بود. بنابراين، بندگان نيز بايد با انجام اعمال بزرگ، با اهميت، فراوان و نيك، از خداوند-جلّ جلاله-سپاسگزارى نمايند. چه نيكو است انسان به لحاظ منتّى كه خداوند در اين روز ارزانى داشته، با آن به نيكى مصاحبت نموده و در پايان آن، ويژگى‌هاى والاى آن را متذكر شود و لازمه‌ى اين مطلب آن است كه دشمنى تو با دشمنان خدا، براى خدا و رسول او و به اندازه‌ى دشمنى آنان با خدا و رسول باشد و نيز دشمنى تو با دشمنان اولياى خدا به قدر بد رفتارى آنان با دوستان خدا و به اندازه‌ى ضررى كه بر آنان وارد كرده‌اند، باشد، نه اين كه براى دنياى فانى و يا اغراض پوچ ديگر با آنان دشمنى ورزى. وقتى پايان اين روز فرا رسيد، اين روز را نيز با آدابى كه پيش از اين در روزهاى شادى يادآور شديم، به پايان بر.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

شمشیر ارواح

چیزی مغز را فریب می‌دهد که مغز از فریب آن احساس رضایت کند.

#شمشیر_ارواح، #رمان‌های_سه‌گانه‌_جان_کریستوفر_(مجموعه_اول)، #جان_کریستوفر، مترجم: #حسین_ابراهیمی_(اِلوند)، #کتابهای_بنفشه، #واحد_کودکان_و_نوجوانان_مؤسسه_انتشارات_قدیانی، ص ۱۱۳

روز 27 ذو الحجه (25 تیر)

در روز  ٢٧  ذى حجه، «مروان» كشته شد و حكومت «بنى اميه» به كلى از بين رفت.بنابراين، مقتضاى اين مطلب نزد اهل بصيرت و آنان كه از ديد باطنى و عنايات الهى برخوردارند، آن است كه در اين روز نيز به شادمانى پرداخته و آن را روزه بگيرند و نماز شكر به‌جا آورند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

روز 26 ذو الحجه (24 تیر)

در روز  ٢۶  ذى حجه يكى از دشمنان اهل بيت پيامبر-عليهم السّلام-كشته شده است. بنابراين، مقتضاى اين مطلب نزد اهل بصيرت و آنان كه از ديد باطنى و عنايات الهى برخوردارند، آن است كه در اين روز نيز به شادمانى پرداخته و آن را روزه بگيرند و نماز شكر به‌جا آورند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

روز بيست ‏و پنجم ذو الحجه (23 تیر)

روز بس شريفى است،و روزى است كه سوره«هل اتى»در حق اهل بيت نازل شد براى اينكه سه روز روزه گرفتند و افطارى خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار نمودند!و سزاوار است شيعيان اهل بيت در اين ايام به ويژه در روزه داشتن اين روز پيروى از مولايان خود كنند.از آنجا كه بعضى از علما اين روز را روز مباهله مى‏دانند،مناسب است زيارت جامعه و دعاى مباهله را نيز در اين روز بخوانند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

شب بیست و پنجم ذو الحجه (22 تیر)

روز بيست‏ و پنجم روز بس شريفى است،و روزى است كه سوره«هل اتى»در حق اهل بيت نازل شد براى اينكه سه روز روزه گرفتند و افطارى خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار نمودند!و سزاوار است شيعيان اهل بيت در اين ايام به ويژه در شب‏ بيست ‏و پنجم در دادن صدقه به مساكين و ايتام،و سعى در اطعام ايشان، پيروى از مولايان خود كنند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

آن‌سوی سرزمینهای شعله‌ور

#آن‌سوی_سرزمینهای_شعله‌ور، #رمان‌های_سه‌گانه‌_جان_کریستوفر_(مجموعه_اول)، #جان_کریستوفر، مترجم: #حسین_ابراهیمی_(اِلوند)، #کتابهای_بنفشه، #واحد_کودکان_و_نوجوانان_مؤسسه_انتشارات_قدیانی

آن‌سوی سرزمین‌های شعله‌ور رمانی تخیلی است که مخاطب اصلی‌اش نوجوانان هستند. داستان کتاب روان و خوب است. امتیاز: ۵ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

قهرمان داستان (لوک پری که اکنون جانشین شهریار نیز شده است) به عنوان نماینده‌ی برادرش که شهریار است با عده‌ای از سپاهیان به آن‌سوی سرزمین‌های شعله‌ور که تاکنون کسی نتوانسته برود می‌رود و در آن‌جا با مردمی ملاقات می‌کند که اداب‌ورسوم متفاوتی دارند و از دست‌گاه‌هایی هرچند ابتدایی استفاده می‌کنند و به پلیمف‌ها مقام می‌دهند. شهریار آن‌جا با توجه به شجاعتی که لوک در کشتن هیولا از خودش نشان می‌دهد باارزش‌ترین چیزی که در زنده‌گی دارد یعنی دخترش را به لوک می‌بخشد. پس از بازگشت از آن‌سوی سرزمین‌های شعله‌ور (که البته در راه چیزی نمانده بود به عنوان قربانی برای قبیله‌ای وحشی که سالی دو بار برای زنانشان مردی را قربانی می‌کردند کشته شود و خدمت‌کارش نجاتش داد) با اتهامی مبنی بر کشتن هم‌سر برادرش مواجه می‌شود و برای رهایی از مرگ، برادرش را به مبارزه می‌خواند و او را می‌کشد و با فریاد مردم به عنوان شهریار انتخاب می‌گردد.

شهریار آینده

#شهریار_آینده، #رمان‌های_سه‌گانه‌_جان_کریستوفر_(مجموعه_اول)، #جان_کریستوفر، مترجم: #حسین_ابراهیمی_(اِلوند)، #کتابهای_بنفشه، #واحد_کودکان_و_نوجوانان_مؤسسه_انتشارات_قدیانی

شهریار آینده رمانی تخیلی است که مخاطب اصلی‌اش نوجوانان هستند. داستان کتاب روان و خوب است. امتیاز: ۵ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان در زمانی می‌گذرد که زمین صنعتی بر اثر اتفاقی مبهم از بین رفته و همه‌ی انسان‌ها به زنده‌گی قرون وسطی بازگشته‌اند. در این میان افرادی از ساده‌لوحی انسان‌ها استفاده کرده، و دلیل این نابودی را استفاده از ماشین نشان می‌دهند. حتی به‌زبان‌آوردن کلمه‌ی ماشین ممنوع می‌شود؛ ارواحی ناشناخته بر انسان‌ها حکومت می‌کنند. پیش‌بین‌ها که برای کوچک‌ترین استفاده از دست‌گاه حکم اعدام را در نظر گرفته‌اند خود کسانی هستند که از دست‌گاه به‌طور پنهانی استفاده می‌کنند.
داستان درباره‌ی پسر نوجوانی به نام «لوک پری» است که علاقه‌ی فراوانی به جنگ و جنگ‌آوری دارد و سرنوشت، او را در این راه قرار می‌دهد. در این زمان عامه‌ی مردم از ترس بلاهایی که دست‌گاه‌ها بر سر انسان‌ها آورده‌اند از تمامی آن‌ها دوری می‌جویند و هرگونه نزدیکی به هر نوع دست‌گاه را با اعدام پاسخ می‌گویند. در این زمان مردم به ارواح عقیده دارند و کسانی به نام پیش‌بین وظیفه‌ی ارتباط با ارواح را بر عهده دارند. قهرمان داستان به وسیله پیش‌گویی پیش‌بین به عنوان شهریار آینده لقب می‌گیرد بدون آن‌که از خانواده اشراف‌زادگان باشد. اما این پیش‌بینی در مرحله‌ی اول به شکست می‌انجامد و شهریار آینده از شهر خود فرار می‌کند...

فضیلت و اعمال روز مباهله (22 تیر)

بنابر اشهر روزى است كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله با نصاراى نجران مباهله كرد،و پيش از مباهله عبا بر دوش‏ مبارك گرفت،و حضرت امير المؤمنين و فاطمه و حسن و حسين عليهم السّلام را زير عبا جا داد و گفت:پروردگارا هر پيامبرى را اهل بيتى‏ بوده،كه مخصوص‏ترين خلق نسبت به او بودند،خدايا اينان اهل بيت منند،از ايشان شك و گناه را برطرف ساز،و پاك كن‏ ايشان را پاك كردنى كامل،پس جبرائيل نازل شد،و آيه تطهير را در شأن ايشان فرود آورد،آنگاه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله آن چهار بزرگوار را براى مباهله به بيرون برد،چون نگاه نصارى بر ايشان افتاد،و حقيقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده كردند، جرأت بر مباهله را از دست داده،و استدعاى مصالحه و قبول جزيه كردند.در اين روز حضرت امير المؤمنين عليه السّلام در حال ركوع انگشتر خود را به سائل داد،و آيه«انّما وليكم اللّه»در شأن آن حضرت نازل گشت.در هر صورت اين روز داراى شرافت بسيارى‏ است،و در آن چند عمل وارد است:اوّل:غسل.دوّم:روزه گرفتن.سوّم:خواندن دو ركعت نماز،كه در وقت و كيفيت‏ و ثواب مانند نماز روز عيد غدير است،و اينكه«آية الكرسى»در نماز مباهله بايد تا«هم فيها خالدون»خوانده شود.چهارم:خواندن‏ دعاى مباهله مى‏باشد،كه شبيه به دعاى سحر ماه رمضان است،و شيخ طوسى و سيّد ابن طاووس نقل كرده‏اند،ولى بين‏ روايات آن دو بزرگوار اختلاف زيادى است،و من روايت شيخ طوسى را در كتاب«مصباح»برگزيده‏ام كه‏ فرموده است: دعاى روز مباهله همراه با فضيلت آن،از حضرت صادق عليه السّلام روايت شده،و آن دعا اين است:اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلالِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلالِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ

ادامه نوشته

اعمال روز عید غدیر (16 تیر)

روز عيد غدير،و»عيد اللّه اكبر«،و عيد آل محمّد عليهم السّلام و عظيم‏ترين عيد است،و حق تعالى هيچ پيامبرى را مبعوث‏ نفرموده جز آنكه اين روز را عيد كرده و حرمت آن را دانسته.نام اين روز در آسمان روز»عهد معهود«و در زمين روز»ميثاق‏ مأخوذ«و»جمع مشهود«است.روايت شده كه از امام صادق عليه السّلام پرسيدند،آيا مسلمانان را غير از جمعه و قربان و فطر عيدى‏ هست؟فرمود:آرى عيدى است كه حرمتش از همه اعياد بيشتر است،راوى گفت:كدام عيد است؟حضرت فرمود: روزى است كه حضرت رسول صلى اللّه عليه و آله امير المؤمنين عليه السّلام را به جانشينى خود نصب فرمود،و اعلام كرد:هركه من مولا و آقاى اويم،پس‏ على مولا و آقا و پيشواى اوست،و آن روز هيجدهم،ذو الحجّه است،راوى گفت:در آن روز چه كارى بايد انجام داد؟فرمود بايد روزه بداريد،و عبادت كنيد،و محمّد و آل محمّد عليهم السّلام را ياد آريد،و بر ايشان صلوات فرستيد،رسول خدا صلى اللّه عليه و آله امير المؤمنين عليه السّلام‏ را وصيت كرد،كه اين روز را عيد گرداند،و هر پيامبرى به جانشينى خويش وصيت مى‏كرد،كه اين روز را عيد كند. در حديث ابن ابى نصر بزنطر از حضرت رضا عليه السّلام آمده:اى پسر ابى نصر هر كجا باشى،بكوش روز عيد غدير نزد قبر مطهّر حضرت‏ امير المؤمنين عليه السّلام حاضر شوى،به درستى‏كه در اين روز،خدا مى‏آمرزد،از هر مرد و زن مؤمن گناه شصت سال ايشان را،و از آتش دوزخ آزاد مى‏كند،دو برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب فطر آزاد كرده،و پرداخت يك درهم در اين روز به برادران مؤمن،برابر هزار درهم در اوقات ديگر است،و در اين روز به برادران مؤمن احسان كن،و هر مرد و زن مومن‏ را شاد گردان،به خدا سوگند،اگر مردم فضيلت اين روز را چنان‏كه بايد بدانند،هرآينه هر روز فرشتگان با ايشان ده مرتبه‏ مصافحه كنند.در هر صورت بزرگداشت اين روز شريف لازم است،و اعمال آن چندچيز است: اوّل:روزه كه كفّاره شصت سال گناه است،و در حديثى است روزه اين روز برابر روزه تمامى عمر دنيا و معادل با صد حج و صد عمره است.دوّم:غسل.سوّم:زيارت امير مؤمنان عليه السّلام

ادامه نوشته

۷ مرداد مرداد روز،جشن مردادگان

امرداد به معنی بی مرگی و جاودانگی

7 مرداد؛ جشن امردادگان
امرداد نام ششمين و به عبارتي هفتمين و آخرين امشاسپندان است. در آئين زرتشت، خرداد و امرداد، امشاسپندان “كمال” و “دوام” در جهان مينوي و پرستاران آب و گياه در جهان خاكي ، همواره در كنار هم جاي دارند.

واژه امرداد كه اوستايي آن “امرتات” ameretat است ، از سه بخش درست شده است : “ا+ مر+ تات”. بخش نخست پيشوند نفي است ؛ بخش دو، از ريشه مصدري “مر” mar به معني “مرگ” است و جزء سوم پسوند “تات” است به معناي “كاملي” ، “رسايي” و “سالمي” . بنابراين “امرتات” (امرداد=مرداد) يعني بي مرگي (ناميرايي=جاودانگي=دوام جاودان) .

اين نام در اوستا، به ويژه گاتها صفتي است از براي اهورامزدا، يعني مظهر زوال ناپذيري و پايندگي خداوند است. اما در جهان خاكي نگهباني و سرپرستي گياه و رستني با وي مي باشد.

روز هفتم هر ماه ، امرداد نام دارد و مطابق معمول روز هفتم از ماه امرداد، جشن امردادگان برگزار مي شد كه در دوران باستان و

ادامه نوشته

۱۵ تیر جشن خام خواری

طرفداران رژیم خام خواری اعتقاد دارند که این رژیم متعلق به دوران ماقبل تاریخ است

۱۵ تیر مصادف با جشن خام خواری

انسانها برای حفظ و یا بازگرداندن سلامت بدن خود از رژیمهای مختلف غذایی استفاده میکنند. رژیم گیاهخواری و خام خواری دو نوع از این رژیم ها هستند.

جشن خام خواری
در گاه شمار ایرانی 15 تیر برابر است با �جشن خام خواری� یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، �عمس� یا �غفس� یا �خواره�، جشنی از جشن�های سُغد باستان بوده و از مراسم این جشن، دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی �ها را می� توان نام برد. به همین دلیل در این مطلب درباره رژیم خام خواری و گیاه خواری توضیحاتی خواهیم داد.

رژیم غذایی خام خواری

تعریف دقیقی از رژیم خام خواری وجود ندارد و در جاهای مختلف از مواد غذایی متفاوتی استفاده می شود. آنچه بین تمام انواع رژیم های خام خواری

ادامه نوشته

اعمال شب عید غدیر (15 تیر)

شب عيد غدير و شب بسيار با شرافتى است،سيّد ابن طاووس در كتاب»اقبال«دوازده ركعت نماز با يك سلام به كيفيتى مخصوص براى اين شب همراه با دعاهايى روايت كرده است.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

آخرین روز یک محکوم

#آخرین_روز_یک_محکوم، #ویکتور_هوگو، مترجم: #محمد_قاضی، #انتشارات_هدایت، #انتشارات_نور_فاطمه

احساسات مردی که به اعدام محکوم شده است در کتاب به خوبی توصیف شده است، به‌خصوص جایی که با دخترش ملاقات می‌کند. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

مردی که در قرن نوزدهم در فرانسه محکوم به مرگ به‌وسیله‌ی گیوتین شده‌ است، در حالی که منتظر اعدام است، اندیشه، تفکرات، احساسات و ترس خود را درباره‌ی اعدام می‌نویسد. نوشته‌ی او تغییر روحیه‌ی او را نسبت به جهان خارج از سلول زندان در طول مدت زندانش نشان می‌دهد و زندگیش را در زندان توصیف می‌کند، داستان با ورود یک کشیش به زندان برای طلب بخشش و توبه توسط زندانی و گفت‌وگوهایی که بین آن‌ها به وقوع می‌پیوندد، ادامه می‌یابد. کشیش نام او را آن‌طور که دیگران صدا می‌زدند (همچون جنایت‌کار، قاتل، مجرم و ...) صدا نمی‌کند، اما به‌طور مبهمی اشاره می‌کند که او کسی را کشته است.
در روز اعدام او دختر سه ساله‌ی خود را برای آخرین بار می‌بیند، اما دخترش به وی می‌گوید که پدرش مرده است.
در این رمان، فردی که به اعدام محکوم شده‌ است به شدت خواستار عفو و بخشش مردم است تا بتواند بار دیگر هم‌چون یک شهروند خوب و به دور از جرم و جنایت به زنده‌گی خود در کنار دخترش ادامه دهد، چرا که دخترش اکنون به جز او کسی را در این دنیا ندارد؛ اما مردم به شدت از وی متنفر هستند و خواستار آن هستند که هر چه زودتر او اعدام شود.

یادداشت‌های زیرزمین

برای زن، در عشق و محبت رستاخیز وجود او نهفته است، نجات واقعی او از هرگونه فساد و تباهی است، تولد مجدد اوست و اساساً او به هیچ‌وجه نخواهد توانست، خود را بیابد و ماهیتش را آشکار کند، جز در عشق.

#یادداشت‌های_زیرزمین، #فئودور_داستایوسکی، مترجم: #رحمت_الهی، #مؤسسه_انتشارات_امیرکبیر، ص ۲۳۴

یادداشت‌های زیرزمین

#یادداشت‌های_زیرزمین، #فئودور_داستایوسکی، مترجم: #رحمت_الهی، #مؤسسه_انتشارات_امیرکبیر

کتاب از زبان یک مرد پریشان‌احوال نوشته شده است. در هنرمندی و توانایی داستایوسکی که توانسته چنین خوب به گوشه‌گوشه‌ی ذهن عجیب‌وغریب این فرد سر بکشد و روحیات این فرد را بنویسد شکی نیست ولی کتاب در کل جذاب نبود، به جز چند فصل انتهایی کتاب که دختر وارد داستان شد. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستایوسکی در یادداشت‌های زیرزمین از زبان مردی سخن می‌گوید که از آگاهیِ زیاد نسبت به سایر مردم عادی، به کنج انزوای زیرزمینش خزیده و گویی مقابل فلاکت روزگار و جهالت مردم مشغول طغیانی منفعلانه است. زیرزمین در اینجا نمادی از بریده‌گی از اجتماع و بیگانه‌گی است.
او نسبت به همه‌چیز، شکایت دارد. خودش را از دیگران جدا می‌داند و در مقابل تمام رفتارهای انسان‌های اطرافش و روشن‌بینی‌های دروغین طغیان می‌کند. طغیانی منفعلانه که تنها در اعتراض و نوشتنِ یادداشت‌هایش در کنج همان زیرزمین خلاصه می‌شود. او رنج می‌کشد و دلیل رنج کشیدنش را دانستنِ بیش از حد می‌داند. و از همین رو خودش را در بخشی به یک موش تشبیه می‌کند که در میان این مردم به ناچار به گوشه‌ای خزیده و پناه برده است.
همان‌طور که داستایوسکی پیش از شروع رمان می‌گوید، در بخشِ اول کتاب یعنی زیرزمین، مرد زیرزمین سعی در معرفی خودش به ما دارد. ولی او هرچه‌قدر که بیش‌تر از خودش می‌گوید ما کم‌تر او را می‌شناسیم. ما به حرف‌های او اعتماد زیادی نداریم زیرا آن‌قدر گفته‌هایش پارادوکسی و متناقض است که ما تا آخر نمی‌توانیم هویتِ ثابت و مشخصی را به او نسبت بدهیم.
شاید حتی خودش هم از این هویت مشخص دوری می‌کند. او کیست؟ خودش هم نمی‌داند. زیرا تمام حرف‌هایش ضد و نقیض است. برای مثال او لحظه‌ای خود را موجود خبیثی می‌داند، در صورتی که لحظه‌ی بعد این موضوع را رد می‌کند و می‌گوید که آزارش به مورچه هم نمی‌رسد. او از طرفی پارانویید دارد و همین‌طور شخصی سادومازوخیسمی است. چرا که بعضی اوقات عمدا موجب آزار دیگران می‌شود، و از طرفی سعی دارد خودش را خوار و خفیف نشان دهد، و گویا از این‌که دیگران او را تحقیر کنند لذت می‌برد. انگار که این مورد تحقیر واقع شدن هدف اوست.
از دیگر خصایص عجیب او این است که از همان ابتدا خود را موجود بیمار و ضعیفی نشان می‌دهد که درد‌های جسمی زیادی دارد ولی حتی از دکتر رفتن هم طفره می‌رود.

یادداشت‌های زیرزمین

در خاطره‌های هر انسانی، چیزهایی وجود دارد که نمی‌تواند آن‌ها را به همه کس بگوید، بلکه خیلی که به خودش فشار بیاورد. می‌تواند آن‌ها را فقط به دوستان نزدیکش بگوید و اقرار کند. مطالب دیگری نیز وجود دارند که آن‌ها را حتی به دوستان نزدیکش نیز آشکار نخواهد کرد و از ایشان هم پنهان می‌دارد و فقط به خودش می‌تواند بگوید و آن‌ها را بداند و در حافظه‌اش تکرار کند. آن‌هم فقط در زیر قفل و مهر خاموشی و بالاخره مطالب دیگر نیز وجود دارد که انسان حتی از آنکه آن‌ها را به خودش نیز اقرار کند و بگوید می‌هراسد و این گونه مطالب در مغز هر انسان متفکر و تربیت‌شده و فهمیده‌ای وجود دارد و به مقدار قابل ملاحظه‌ای هم وجود دارد یعنی کم‌کم جمع می‌شود، به‌طوری که می‌توان گفت: هرچه این انسان بیشتر "تربیت‌شده" باشد، به‌همان نسبت از این قبیل مطالب نگفتنی بیشتر دارد.

#یادداشت‌های_زیرزمین، #فئودور_داستایوسکی، مترجم: #رحمت_الهی، #مؤسسه_انتشارات_امیرکبیر، صص ۸۴ و ۸۵

اعمال روز عید قربان (8 تیر)

روز عيد قربان است كه بسيار شريف است،و اعمال آن چند چيز است:اوّل:غسل،كه در اين روز مستحبّ مؤكدّ است،و بعضى از علما آن را واجب دانسته‏اند.دوّم:نماز عيد،به همان صورت كه در عيد فطر ذكر شد،اما در اين روز،مستحبّ‏ است پس از نماز از گوشت قربانى افطار شود.سوم:خواندن دعاهايى كه پيش از نماز عيد و بعد از آن وارد شده،و آن دعاها در كتاب«اقبال»آمده و شايد بهترين دعاهاى اين روز،دعاى چهل‏وهشتم صحيفه كامله سجاديه باشد،كه اوّل آن:«اللّهمّ‏ هذا يوم مبارك»است،و دعاى چهل‏وششم:«يا من يرحم من لا يرحمه العباد»را نيز بخواند.چهارم:خواندن دعاى ندبه است، كه بعد از اين ان شاء اللّه خواهد آمد.پنجم:قربانى كردن است كه مستحبّ مؤكدّ مى‏باشد.ششم:خواندن تكبيرات‏ است براى كسى‏كه در منى باشد،در پى پانزده نماز كه نخستين آنها نماز ظهر روز عيد است،و آخر آنها نماز صبح روز سيزدهم،و كسانى‏كه در سايز شهرها هستند،پس از ده نماز،از نماز ظهر عيد تا صبح دوازدهم بخوانند،و تكبيرات بر وفق روايت صحيح‏ كتاب«كافى»اين است:اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لِلَّهِ الْحَمْدُ اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا هَدَانَا اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى مَا رَزَقَنَا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَبْلانَا .خدا بزرگتر است،خدا بزرگتر است،معبودى جز خدا نيست،خدا بزرگتر است،خدا بزرگتر است،تنها براى اوست سپاس،خدا بزرگتر است،بر آنچه ما را هدايت فرمود،خدا بزرگتر است بر آنچه به ما روزى داد از چهارپايان بى‏زبان و سپاس خداى را بر آنچه ما را آزمود.و مستحب است تكرار اين تكبيرات به دنبال نمازها به قدر امكان،و خواندن آن پس از نمازهاى مستحب.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

اعمال شب عید قربان (7 تیر)

از شبهاى پربركت و از چهار شبى است كه شب ‏زنده ‏دارى در آنها مستحبّ است و درهاى آسمان در اين شب باز است،و زيارت حضرت سيّد الشهدا عليه السّلام،و دعاى«يا دائم الفضل على البريّة»كه در اعمال شب جمعه گذشت در اين شب مستحبّ است.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

اعمال روز عرفه (7 تیر)

روز عرفه و از اعياد بزرگ است،گرچه به اسم عيد ناميده نشده و روزى است كه خدا بندگانش را به عبادت و طاعت‏ خويش دعوت كرده و سفره‏هاى جود و احسانش را براى آنان گسترده،و شيطان در اين روز خوارتر و حقيرتر،و رانده‏تر و خشمناك‏تر از روزهاى ديگر است،و روايت شده كه حضرت زين العابدين عليه السّلام در روز عرفه صداى سائلى را شنيد كه از مردم درخواست‏ كمك مى‏كرد،به او فرمود:واى بر تو،آيا در اين روز از غير خدا درخواست مى‏كنى؟!و حال آنكه براى بچه‏هاى در رحم،در اين روز اميد مى‏رود،كه فضل خدا شامل حالشان گردد،و سعادتمند شوند.و براى اين روز چند عمل وارد است: اوّل:غسل.دوم:زيارت حضرت سيد الشّهداء عليه السّلام كه برابر هزار حج و هزار عمره و هزار جهاد و بلكه افضل از اين است،و روايات‏ در كثرت فضيلت زيارت آن حضرت در اين روز متواتر است[يعنى از افراد بسيارى نقل شده است]و اگر كسى در اين روز توفيق يابد،كه زير قبّه مقدّسه آن حضرت باشد،ثوابش كمتر از كسى‏كه در عرفات باشد نيست،بلكه بيشتر و بيشتر است،و كيفيت زيارت آن حضرت بعد از اين در باب زيارات ان شاء اللّه تعالى مى‏آيد.سوم:پس از نماز عصر،پيش‏ از آنكه مشغول خواندن دعاهاى عرفه شود،در زير آسمان دو ركعت نماز بجا آورد،و به گناهانش نزد خدا اعتراف و اقرار نمايد،تا به ثواب عرفات دست يابد،و گناهانش آمرزيدكه گردد،آنگاه به اعمال و دعاهاى عرفه كه از ائمه طاهره عليهم السّلام روايت‏ شده است مشغول گردد،و آن اعمال و ادعيه بيشتر از ان است كه به طور كامل در اين مختصر ذكر شود ولى به اندازه‏اى‏ كه اين كتاب گنجايش آن را داشته باشد نقل مى‏كنيم. شيخ كفعمى در كتاب�مصباح�فرموده:براى كسى‏كه از دعا خواندن ضعف پيدا نكند روزه روز عرفه مستحب است،و پيش‏ از زوال[رسيدن آفتاب به وقت شرعى ظهر]غسل استحباب دارد،و همچنين زيارت امام حسين عليه السّلام در روزوشب عرفه مستحبّ‏ است.و چون وقت زوال رسيد،زير آسمان رود،و نماز ظهر را با ركوع و سجود نيكو بجا آورد،و چون از نماز ظهروعصر فارغ شود،دو ركعت نماز بخواند،در ركعت اول پس

ادامه نوشته