هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس

"هری پاتر و شاه‌زاده‌ی دورگه" ششمین کتاب از مجموعه‌ی هفت‌جلدی "هری پاتر" است. قلم نویسنده و داستان در این قسمت به پخته‌گی به‌تری نسبت به جلدهای قبلی رسیده ولی روند داستان خیلی کند شده که به نظرم ضعف این جلد نسبت به جلدهای قبلیست. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

پس از بازگشت لرد ولدمورت، جمعی از جادوگران گروهی را به ریاست آلبوس دامبلدور تاسیس می‌کنند. هری با دامبلدور کلاس خصوصی دارد و در این کلاس‌ها با گذشته‌ی تام ماروولو ریدل آشنا می‌شود و معلوم می‌شود که ولدمورت هفت جان پیچ دارد که پیش از آن دوتایشان نابود شده‌اند. استاد جادوی سیاه این سال، اسنیپ است و استاد قدیمی‌ای درس معجون‌سازی را تدریس می‌کند. در این قسمت بسیاری از رازها و روابط آشکار می‌شود.
در کتاب هری پاتر و شاه‌زاده‌ی دورگه رون با لاوندر براون رابطه‌ی عاشقانه‌ پیدا می‌کند که موجب قهر کردن هرمیون با او می‌شود. هری در این سال کتاب معجون‌سازی دست دومی پیدا می‌کند که صاحب قبلی آن شخصی به نام "شاه‌زاده‌ی دورگه" است. هری با کمک یادداشت‌های حاشیه‌ی کتاب که شاه‌زاده برای خودش نوشته است موفق می‌شود در درس معجون‌سازی شاگرد اول شود. هری به جینی ویزلی علاقه‌مند می‌شود اما روابطشان روابط عادی شاگردان مدرسه‌ای است و جینی هم دوست‌پسر خودش را دارد و عضو تیم کوییدیچ گریفیندور شده است. در پایان داستان هری و دامبلدور که برای یافتن یکی از جان پیچ‌ها به بیرون قلعه‌ی هاگوارتز رفته بودند، با دیدن علامت شوم به هاگوارتز باز می‌گردند و دراکو مالفوی که مرگ‌خواران را به قلعه راه داده بود دامبلدور را خلع سلاح می‌کند و سرانجام آلبوس دامبلدور توسط سیوروس اسنیپ کشته می‌شود و معلوم می‌شود که شاه‌زاده‌ی دورگه همان سیوروس اسنیپ بوده است.

هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

همون‌طوری که قبلاً بهت نشون داده‌م منم مثل بغل دستیم اشتباه می‌کنم. البته چون من خیلی باهوش‌تر از اکثر مردم هستم ... البته باید منو ببخشی ... اشتباه‌هام هم به همون نسبت عظیم‌تره.

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس، ص ۲۶۳

هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

بخشیدن کسانی که اشتباه کردن آسون‌تر از بخشیدن کسانیه که درست می‌گفتن.

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس، ص ۱۳۰

شب پانزدهم ذو القعده (3 خرداد)

شب مبارکى است خداوند نظر رحمت مى فرماید بر بندگان مؤ منین خود و کسى که در این شب به طاعت حق تعالى مشغول باشد از براى او باشد اجر صد نفر سائح یعنى روزه دار ملازم مسجد که معصیت نکرده باشد خدا را طرفة العینى چنانکه در روایت نبوى صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله است پس این شب را مغتنم شمار و مشغول کن خود را به طاعت و عبادت و نماز و طلب حاجات از خدا همانا روایت شده که هر که سؤال کند در این شب حاجتى از خداوند تعالى به او عطا خواهد شد.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

۶ خرداد خرداد روز،جشن خردادگان

ششمین روز از خرداد ماه ، مصادف است با جشن خردادگان

نياكان ما در اين روز به سرچشمه ها يا كنار رودها و ساحل درياها مي رفتند پس از ستايش اهورامزدا روز را با شادي و سرور با خانواده و دوستان مي گذرانده و به يكديگر گل نيلوفر يا ياس پيشكش مي نمودند.

6 خرداد ؛ مصادف با جشن خردادگان

در دوران باستان در سرزمين ما در روز ششم از ماه خرداد، به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشني برگزار مي شده به نام خردادگان.خرداد پنجمين امشاسپند از شش امشاسپند در آيين ايرانيان باستان است.

مفهوم امشاسپند خرداد:

خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.

ادامه نوشته

دعای رویت هلال ماه ذی القعده

يكى از اعمال آغازين براى بهره‌بردارى از فضايل و فوايد اين ماه، اهتمام به مشاهده‌ى هلال آن و خواندن دعايى است كه هنگام مشاهده‌ى هلال قرائت مى‌شود؛ زيرا چنان‌كه گفته خواهد شد، اوقاتى در اين ماه هست كه خداوند-جلّ جلاله- كرامت‌هاى خود را به بندگان ارزانى داشته و به آنان روى نمايد. البته من تاكنون دعاى خاصّى براى هنگام رؤيت هلال اين ماه نيافته‌ام. بنابراين، هركس خواست، مى‌تواند دعايى را كه ما اكنون انشا و ذكر مى‌كنيم و خداوند-كه مالك همه‌ى اشيا است-بر قلم ما جارى مى‌سازد بخواند، به اين صورت كه بگويد:

اللهم إن هذا شهر ذي القعدة من الأشهر التي أمرت بتعظيمها و جعلت فيها من أسرار العبادات ما شهد بتكريمها

خداوندا، اين ماه ذيقعده از ماه‌هايى است كه به بزرگداشت آن فرمان داده‌اى و اسرار عباداتى كه در آن نهاده‌اى گواه بر تكريم آن است،

و قد شرفتنا بأن جعلت لنا طريقا إلى مشاهدة هلاله و معرفة حق إقباله و لم تحجبه عنا بالغيوم و حوادث السماء

و ما را به واسطه‌ى اين‌كه راهى براى مشاهده‌ى هلال اين ماه و شناخت حق روى آوردن و ورود آن قرار دادى، گرامى داشتى و به واسطه‌ى ابرها و ديگر حوادث آسمانى

و لا حجبتنا عنه بما يمنع أبصارنا من الضياء فأسألك أن تتم ما ابتدأت من النعم الباطنة و الظاهرة

ادامه نوشته

مدیریت عمومی (ویراست سوم)

هیچ مدیری همیشه تصمیمهای درست نمی‌گیرد، مع‌هذا مدیران اثربخش اغلب مواقع تصمیمهای مناسب می‌گیرند و وقتی که تصمیم بدی اتخاذ می‌کنند، معمولاً به سرعت به اشتباه خود پی می‌برند و سپس تصمیمهای خوبی می‌گیرند تا با کمترین هزینه و زیان ممکن برای سازمان، آن تصمیم بد را جبران نمایند.

#مدیریت_عمومی_(ویراست_سوم)، #دکتر_علی_علاقه‌بند، #نشر_روان، ص ۲۸

هری پاتر و محفل ققنوس (جلد اول)

#هری_پاتر_و_محفل_ققنوس_(جلد_اول)، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس

از بین تمام قسمت‌های "هری پاتر" که تا حالا خوندم "هری پاتر و محفل ققنوس" به نظرم از همه تلخ‌تره و کم‌تر مناسب سن نوجوانانه. روحیات و رفتارهای "هری پاتر"، "هرمیون" و تا حدودی "رون" در این قسمت تغییر کرده و مدام شاهد غرغر و بداخلاقی "هری پاتر" هستیم و "هرمیون" و "رون" به نسبت کم‌تر ولی اون‌ها هم تغییرات رفتاری داشتند، نگاه خیلی خوش‌بینانه می‌تونه این باشه که یه دفعه دچار تغییرات دوران بلوغ شدند و نویسنده تا این حد ریزبین و دقیق بوده که البته باز هم نمی‌تونم قبول کنم چون دختر و پسرها منطقا نباید هر دو در یک‌زمان دچار این تغییرات شده باشند. در کل فضای داستان اعصاب‌خردکن و اذیت‌کننده است. بعد از خوندن چند قسمت از هری پاتر به این نتیجه رسیدم که ضعفی در داستان‌های هری پاتر وجود داره که گاهی شخصیت‌ها به شکل افراطی خیلی باهوش و عاقل هستند و گاهی کندذهن و کاملا گیج؛ گاهی شخصیت‌ها در مورد چیزی که باید حرف بزنند به شکل آزاردهنده‌ای حرف نمی‌زنند و سکوت می‌کنند و این مساله مشکلات زیادی براشون درست می‌کنه و .... امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

بعد از سپری کردن تعطیلاتی کسل‌کننده در کنار خانواده‌ی دورسلی و بی‌خبری از دنیای جادو، ذهن هری درگیر این می‌شود که با وجود بازگشت ولدمورت چه به سر دنیای سحر و جادو می‌آید؟
سال پنجم حضور هری در هاگوارتز با اتفاقاتی از قبیل: فاصله گرفتن دانش‌آموزان از او، سوالاتی که برای او درباره‌ی رابطه‌ی پدر و پدرخوانده‌اش به وجود می‌آید، معلم جدیدی که برای تدریس درس دفاع در برابر جادوی سیاه آمده و با قوانین جدیدش آسایش را از همه‌ی مدرسه گرفته، تغییرات در تیم کوویدیچ، روش جدید و سختی که برای برگزاری امتحانات مدرسه در پیش گرفته شده و اعتراضاتی که توسط دانش‌آموزان در پی این تغییرات صورت گرفته؛ اما همه‌ی این‌ها در برابر تهدید بزرگی که سر راهش بود، یعنی بازگشت ولدمورت، هیچ بود! تهدیدی که نه وزارت سحروجادو و نه باقی قدرت‌ها نمی‌توانستند جلوی آن را بگیرند.
از آن‌جایی که معلم جدید خانم آمبریج هرگونه تدریس دفاع در برابر جادوی سیاه را غدقن کرده، هرمیون ابتدا هری را راضی به تدریس این درس به صورت پنهانی و سپس بقیه‌ی دانش‌آموزان را تشویق به فراگیری این دانش می‌کند و از آن‌ها می‌خواهد به هری اعتماد کنند و برگه‌ای که در آن موافقت کامل خود با تشکیل این کلاس اعلام کرده‌اند را امضا کنند.
آنها اسم خود را «ارتش دامبلدور» می‌گذارند و شروع به تمرین می‌کنند تا این‌که آمبریج از فعالیت آنها باخبر می‌شود و قوانین سخت‌تری برای مدرسه درنظر می‌گیرد.
هری از وجود اتاقی در مدرسه به نام اتاق نیازمندی‌ها مطلع می‌شود و این‌بار مصمم‌تر از همیشه کلاس‌های دفاع در برابر جادوی سیاه را ادامه می‌دهد.
اسنیپ به درخواست دامبلدور به هری آموزش می‌دهد تا از هرگونه دخالتی در افکار و خاطراتش جلوگیری کند و هری در طی این تمرین‌ها متوجه حقایقی درباره‌ی زنده‌گی خودش و پدر و مادرش می‌شود.
هر روزی که می‌گذرد، اوضاع سخت‌تر می‌شود.

۱۵ اردی‌بهشت جشن میانه بهار/جشن بهاربد

پانزدهم اردیبهشت یا روز «دی به مهر» در ماه اردیبهشت، یکی از جشن‌های ایرانی به نام جشن میانه‌ی بهار یا جشن بهاربد است که به معنای میانه‌ی فصل سبز یا میانه‌ی بهار می باشد.

زمانی که کهن‌ترین گاه‌شماری شناخته‌شده ایرانی روایی داشته و اکنون هم کم و بیش نشانه‌هایی از آن بر جای مانده است، ابتدای بهار و میانه‌ی هر یک از فصل‌های سال با شادمانی و سرور جشن گرفته می‌شد.

البته بدلیل اینکه ماه های فصل بهار ۳۱ روزه است، میانه‌ی بهار برابر با شانزدهم اردیبهشت می باشد. اما در قدیم و حتی امروزه، عملا پانزدهمین روز ماه دوم هر فصل به عنوان میانه‌ی آن فصل شناخته می‌شود.

جشن میانه بهار

ادامه نوشته

هری پاتر و جام آتش (جلد اول)

#هری_پاتر_و_جام_آتش_(جلد_اول)، #جی.کی.رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس

روند داستان در این قسمت از مجموعه‌ی هری‌ پاتر کندتر پیش می‌ره. اخلاق‌مداری بیش از حد هری‌ پاتر در داستان در نگاه اول غیرواقعی به نظر می‌رسه هر چند کاملا درکش می‌کنم و در دنیای واقعی چنین فردی را دیده‌ام. هرمیون جزو به‌ترین دوست‌هایی که در کتاب‌ها خوندمه ولی دوستی مثل هرمیون هیچ‌وقت ندیده‌ام. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان کتاب «هری پاتر و جام آتش» درباره‌ی مسابقه‌ای بزرگ و نفس‌گیر بین مدرسه‌ی هاگوارتز و دو مدرسه‌ی جادوگری دیگر است. در این مسابقه تنها سه نفر حق شرکت دارند و باید حداقل هجده سال داشته باشند ولی به طرز عجیبی نام هری پاتر نیز برای شرکت در این مسابقه خوانده می‌شود. این مسابقه مرگ‌بار است و «دامبلدور»، مدیر مدرسه‌ی علوم و فنون جادوگری هاگوارتز و استادان دیگر تمایل به شرکت هری در این مسابقه را ندارند ولی هیچ‌کس نمی‌تواند از قوانین دنیای جادوگری سرپیچی کند. حریفان هری پاتر در این مسابقه ویکتور کرام از مدرسه‌ی دورمسترانگ، فلور دلاکور از مدرسه‌ی بوباتون و سدریک دیگوری از مدرسه‌ی هاگوارتز هستند که دانش‌آموزانی بسیار قوی و شاخص هستند. در این مسابقه اتفاقات غم‌انگیزی می‌افتد و سدریک دیگوری به دست «لرد ولدمورت» کشته می‌شود. در این کتاب از مجموعه‌ی هری پاتر «ولدمورت» لرد سیاه خبیث به شکل فیزیکی خود برمی‌گردد و با هری پاتر روبه‌رو می‌شود.

۱۰ اردی‌بهشت جشن چهلم نوروز

روز دهم اردیبهشت ماه، روزی است که در سالنامه باستانی ایرانی به نام آبان روز، جشن چهلم نوروز شناخته می شد. این جشن زیبا در مناطق مرکزی ایران برگزار می شد که نام دیگر آن جشن چلمو است.
بعدها جشن چهلم نوروز در شیراز در کنار حوض ماهی سعدیه برپا می شد. باوری عامیانه در بین مردم وجود داشت که در این روز یک ماهی سر از آب بیرون می آورد که انگشتری زرین همراه خود دارد که نشانه ی بخت و اقبال است.
در استان کرمان و فارس در روز نهم اردیبهشت ماه با حضور مردم در دامنه کوهها، کنار چشمه ها و دشت و دمن برگزار می شد. هم اکنون نیز این آیین در شهر

ادامه نوشته