هری پاتر و یادگاران مرگ

#هری_پاتر_و_یادگاران_مرگ، #جی._کی.رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس

این قسمت از کتاب، قسمت هفتم و آخر از مجموعه‌ی هری پاتر است که مثل قسمت ششم (هری پاتر و شاه‌زاده‌ی دورگه) روند کندی داشت. در این قسمت هم نویسنده شگفت‌زده‌مان می‌کنه و یک‌باره می‌فهمیم شخصیتی که منفی است در اصل شخصیت خوب و مثبتی است؛ این کار را اصلا نمی‌پسندم که جی.کی.رولینگ علاقه‌ی زیادی به این کار بی‌ربط داره. در فیلم هری پاتر تلفظ هرمیون به شکل هرماینی گفته شده که ظاهرا درست‌تره ولی من بر اساس کتاب در تمام قسمت‌ها هرمیون نوشتم. امتیاز: ۴ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

ولدمورت قصد دارد که هری پاتر را به دلیل بی‌اثر شدن جادوی باستانی مادرش در روز تولد هفده ساله‌گی‌اش در همان روز تولد به قتل برساند.
از طرفی هری به هم‌راه رون و هرمیون به دنبال جان‌پیچ‌های ولدمورت (گنجینه‌هایی که ولدمورت تکه‌هایی از روح خود را در آن‌ها برای رسیدن به جاودانه‌گی گذاشته است) ماجراهایی را دنبال می‌کنند که به کشته‌شدن بعضی از شخصیت‌های اصلی داستان می‌انجامد و در این راه هری به راز وسیله‌های مرگ‌باری پی می‌برد که صاحبشان را به قدرت ارباب مرگ بودن می‌رسانند آن‌ها از سه چیز تشکیل شده‌اند:
-ابرچوب‌دستی که به نام‌های چوب مرگ و چوب‌دستی سرنوشت نیز معروف است (یک چوب‌دستی از چوب درخت اقطی -یاس کبود- که آخرین صاحبش دامبلدور بوده است
-سنگ زنده‌گی مجدد (سنگ انگشتر پدربزرگ ولدمورت که توسط دامبلدور در کتاب ششم جان‌پیچ درون آن نابود شد)
-شنل نامرئی اصلی (شنلی که از پدر هری به او ارث رسیده است)

در این کتاب درباره‌ی گذشته‌ی دامبلدور به این حقیقت پی می‌بریم که پدر دامبلدور "پرسیوال" جنون مشنگ‌آزاری نداشته و در آزکابان (زندان جادوگرها) مرده است. هم‌چنین مشخص می‌شود اسنیپ شخصیت بدی نیست بل‌که در واقع طرف‌دار دامبلدور بوده که خود را در میان طرف‌داران لرد سیاه جا زده بوده تا محفل ققنوس را از نقشه‌ها باخبر کنند. اسنیپ به دست ولدمورت برای به دست آوردن مالکیت ابر چوبدستی کشته می‌شود و به هنگام مرگ خاطرات خود را به هری منتقل می‌کند و در اینجاست که هری می‌فهمد اسنیپ علاوه بر این که هم‌واره طرف‌دار او بوده مادر هری را هم از صمیم قلب دوست داشته و در واقع عاشقش بوده است و به علت عشق به مادر هری سپر مدافع او نیز مثل سپر مدافع مادر هری یک گوزن ماده بوده است. غیر از اسنیپ افراد زیاد دیگری هم در این قسمت کشته می‌شوند از جمله «هدویگ» جغد هری، مودی، دابی جن خانه‌گی (شخصیت مورد علاقه‌ی من)، فرد ویزلی، لوپین، تانکس و .... فصل آخر به رودررویی هری و دشمن اصلی‌اش ولدمورت می‌پردازد.
در پایان و ۱۹ سال بعد هری و جینی ویزلی ازدواج کرده و سه فرزند با نام‌های جیمز، آلبوس سوروس و لیلی دارند و در کنار آن‌ها هم رون ویزلی و هرمیون گرنجر نیز با هم ازدواج کرده و دو فرزند دارند و هری پدرخوانده‌ی فرزند لوپین، تد لوپین شده است.
و کتاب با این جمله تمام می‌شود: "نوزده سال بود که جای زخم، دیگر آزارش نداده بود. همه چیز عالی بود."

هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس

"هری پاتر و شاه‌زاده‌ی دورگه" ششمین کتاب از مجموعه‌ی هفت‌جلدی "هری پاتر" است. قلم نویسنده و داستان در این قسمت به پخته‌گی به‌تری نسبت به جلدهای قبلی رسیده ولی روند داستان خیلی کند شده که به نظرم ضعف این جلد نسبت به جلدهای قبلیست. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

پس از بازگشت لرد ولدمورت، جمعی از جادوگران گروهی را به ریاست آلبوس دامبلدور تاسیس می‌کنند. هری با دامبلدور کلاس خصوصی دارد و در این کلاس‌ها با گذشته‌ی تام ماروولو ریدل آشنا می‌شود و معلوم می‌شود که ولدمورت هفت جان پیچ دارد که پیش از آن دوتایشان نابود شده‌اند. استاد جادوی سیاه این سال، اسنیپ است و استاد قدیمی‌ای درس معجون‌سازی را تدریس می‌کند. در این قسمت بسیاری از رازها و روابط آشکار می‌شود.
در کتاب هری پاتر و شاه‌زاده‌ی دورگه رون با لاوندر براون رابطه‌ی عاشقانه‌ پیدا می‌کند که موجب قهر کردن هرمیون با او می‌شود. هری در این سال کتاب معجون‌سازی دست دومی پیدا می‌کند که صاحب قبلی آن شخصی به نام "شاه‌زاده‌ی دورگه" است. هری با کمک یادداشت‌های حاشیه‌ی کتاب که شاه‌زاده برای خودش نوشته است موفق می‌شود در درس معجون‌سازی شاگرد اول شود. هری به جینی ویزلی علاقه‌مند می‌شود اما روابطشان روابط عادی شاگردان مدرسه‌ای است و جینی هم دوست‌پسر خودش را دارد و عضو تیم کوییدیچ گریفیندور شده است. در پایان داستان هری و دامبلدور که برای یافتن یکی از جان پیچ‌ها به بیرون قلعه‌ی هاگوارتز رفته بودند، با دیدن علامت شوم به هاگوارتز باز می‌گردند و دراکو مالفوی که مرگ‌خواران را به قلعه راه داده بود دامبلدور را خلع سلاح می‌کند و سرانجام آلبوس دامبلدور توسط سیوروس اسنیپ کشته می‌شود و معلوم می‌شود که شاه‌زاده‌ی دورگه همان سیوروس اسنیپ بوده است.

هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

همون‌طوری که قبلاً بهت نشون داده‌م منم مثل بغل دستیم اشتباه می‌کنم. البته چون من خیلی باهوش‌تر از اکثر مردم هستم ... البته باید منو ببخشی ... اشتباه‌هام هم به همون نسبت عظیم‌تره.

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس، ص ۲۶۳

هری پاتر و شاهزاده‌ی دورگه جلد اول

بخشیدن کسانی که اشتباه کردن آسون‌تر از بخشیدن کسانیه که درست می‌گفتن.

#هری_پاتر_و_شاهزاده‌ی_دورگه_جلد_اول، #جی._کی._رولینگ، مترجم: #ویدا_اسلامیه، #کتابسرای_تندیس، ص ۱۳۰