دعای هنگام استهلال ماه صفر (۳ مرداد)

نگارنده‌ى كتاب «المنتخب» چنين نقل كرده است:

هنگام استهلال ماه صفر بگو:

اللَّهُمَّ أَنْتَ اللَّهُ الْعَلِيمُ الْخَالِقُ الرَّازِقُ وَ أَنْتَ اللَّهُ الْقَدِيرُ الْمُقْتَدِرُ الْقَادِرُ

خداوندا، تو خداى آگاه، آفريننده و روزى‌رسان هستى و تو خداى توانا مقتدر و توانمندى،

أَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعَرِّفَنَا بَرَكَةَ هَذَا الشَّهْرِ وَ يُمْنَهُ

از تو درخواست مى‌كنم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى و ما را با بركت و خجستگى اين ماه آشنا گردانى

ادامه نوشته

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

ارزیابی توشه‌ی دنیایی و اخروی

چیزی بدتر از شرّوبدی نیست جز کیفر و عذاب آن، و چیزی نیکوتر از خیرونیکی وجود ندارد جز پاداشی که بر آن مقرر گشته. هر چیزی از دنیا، شنیدنش از دیدنش بزرگ‌تر و با عظمت‌تر است و هر چیزی از آخرت، دیدن آن از شنیدنش باعظمت‌تر و بااهمیت‌تر است. پس (اکنون که در این دنیا هستید) باید به جای آنچه در آخرت می‌توان دید، به شنیدن آن و از هر چه نهان است به خبر آن بسنده نمایید.
بدانید آنچه از دنیای شما کم شود و به آخرت‌تان اضافه گردد، بهتر است از این‌که از آخرت شما کم شود و به دنیاتان اضافه گردد؛ چه بسا کم‌شده‌ای که سود به همراه دارد، و افزوده‌شده‌ای که زیان‌بار بوده است. همانا به آنچه فرمان داده شده‌اید (و برای‌تان مجاز است)، گسترده‌تر از چیزی است که شما را از آن باز داشته‌اند و آنچه بر شما حلال است، بیش از چیزی است که بر شما حرام کرده‌اند؛ پس آنچه را که اندک است برای آنچه بسیار است، ترک کنید و محدود را به خاطر آنچه گسترده است، رها سازید.
خداوند روزی شما را بر عهده گرفته و ضمانت فرموده و شما را به انجام عمل فرمان داده است. بنابراین نباید نسبت به آنچه برای شما تضمین شده، در برابر آنچه بر شما واجب شده است کوشاتر باشید. با همه این‌ها، به خدا قسم شک و تردید بر شما عارض گردیده و با یقین‌تان به هم آمیخته شده است، تا آنجا که گویی (تلاش برای رسیدن) به آنچه از طرف خدا برای‌تان ضمانت شده (یعنی روزی)، بر شما واجب است و آنچه بر شما فرض و واجب گردیده (یعنی عمل و عبادت)، از شما برداشته شده و وجوب آن از میان رفته است.
پس به سوی عمل (صالح) بشتابید و از مرگ ناگهانی بترسید؛ زیرا امیدی به بازگشت «عمر» نیست، آن‌گونه که به بازگشت «روزی» هست. آنچه امروز از رزق و روزی‌ها از دست می‌رود، امید است فردا به دست آید، ولی آنچه دیروز از عمر گذشته، امروز امیدی به بازگشتش نیست. به آینده (ای که نیامده) امیدی است و برای گذشته‌ای که رفته، غیر از ناامیدی نیست. «پس چنان که سزاوار خداست تقوا پیشه کنید و نمیرید مگر در حالی که مسلمان باشید (در برابر خدا و فرامین و احکامش تسلیم باشید)»۱.»۲


۱-اشاره به آیه‌ی شریفه ۱۰۲ از سوره مبارکه آل عمران 《اتَّقُو اللهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَ لَاتَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنتُم مُّسْلِمُونَ》
۲- نهج البلاغه، خطبه ۱۱۴



نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، صص ۱۸۰ و ۱۸۱

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

چنین پروردگاری شایسته‌ی ستایش و نیایش است

خداوندا، تو شایسته‌ی زیباترین توصیف‌هایی و در خورِ آنی که بسیار بسیار تو را بستایند. اگر به تو آرزومندیم، چون تو بهترینی برای آرزو شدن و اگر به تو امیدواریم، چون تو گرامی‌ترین کس هستی برای امید بستن. بار الها! به من توان دادی به مدحی بپردازم، که جز به مدح تو زبان نمی‌گشایم و جز تو را ثنا نمی‌گویم. من روی سخن و حمد و ثنایم را به کسی (غیر از تو) که کانون ناامیدی و مواضع شک و تردید هستند، متوجّه نمی‌سازم. (پروردگارا) تو زبان مرا از این‌که به مدح یکی از آدمیان بگشایم و به ثناخوانی مخلوقات آفریده شده‌ی تو به کار بندم، باز داشتی.
خداوندا! هر ستایشگری، از کسی که او را ستوده، چشم‌داشت پاداشی و انتظار عطایی دارد، همانا من امیدوارم که تو مرا به ذخایر رحمت و گنجینه‌های آمرزش خود، راهنما باشی. بار الها! این مقام و جایگاه کسی است که تو را به توحیدی که فقط مخصوص توست، ستایش می‌کند و جز تو، کسی را سزاوار این ستایش‌ها و ثناها نمی‌داند. (پروردگارا!) من به تو نیاز دارم؛ نیازی که جز فضل و بخشش تو، چیز دیگری آن را جبران نمی‌کند و فقر و احتیاجی، که جز جود و کرَم تو هیچ چیز دیگری آن را برطرف نمی‌کند. پس در این مقامِ مناجات، خشنودی و رضای خود را به ما ارزانی دار و دستِ نیازِ ما را از دامن غیرِ خود، کوتاه گردان، که تو بر هر چیز توانایی.


نهج‌البلاغه، خطبه ۹۱



نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، ص ۱۳۶

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

ای بندگان خدا! از موعظه‌ها و عبرت‌های سودمند پند بگیرید و از آیات و نشانه‌های روشن و آشکار، عبرت پذیرید و از آنچه شما را با بیانی رسا از آن بیم داده‌اند، بپرهیزید و از تذکّرات (یادآوری‌ها) و اندرزها منفعت بگیرید.

نهج‌البلاغه، خطبه ۸۵


نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، ص ۱۰۷

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

از درگذشتگان خود عبرت بگیرید!

ای بندگان خدا! کجایند کسانی که عمر طولانی کردند و از نعمت‌های پروردگار بهره‌مند گشتند؟ و (کجایند) آن‌ها که (وظایف‌شان) به آنان تعلیم داده شد و آن را دریافتند و فهمیدند؟ و به آن‌ها مهلت داده شد، ولی سرگرم شدند و در پی لهوه لعب رفتند؟ و در سلامتی و رفاه بودند، امّا نعمت خدا را فراموش کردند؟ به آن‌ها برای مدّتی طولانی مهلت داده شد و نعمت‌هایی نیکو در اختیارشان قرار گرفت. آنان را از کیفر گناهان‌شان بیم دادند (تا بترسند و از آن بپرهیزند) و پاداش‌های بزرگ (در برابر اطاعت فرمان خدا) به آن‌ها وعده داده شد (ولی باز هم از خواب غفلت بیدار نشدند).
(ای بندگان خدا!) از گناهانی که انسان را به هلاکت می‌افکند و از عیب‌ها و زشتی‌هایی که خشم و ناخشنودی خدا را بر می‌انگیزد، حذر کنید. ای صاحبان دیده‌های بینا و گوش‌های شنوا و ای دارندگان عافیت و امکانات و متاع دنیا! آیا هیچ جای گریز یا رهایی، یا پناهگاه یا تکیه‌گاه و یا جای فرار و بازگشتی (از عذاب الهی) هست یا نیست؟ پس چگونه (از راه حق) منحرف می‌شوید؟ یا شما را به کجا می‌برند؟ یا چه چیز شما را این چنین فریفته است؟ این در حالی است که بهره‌ی هر یک از شما از زمین، به اندازه‌ی طول و عرض قامت او است، آن هم در حالی که گونه‌ی او بر روی خاک نهاده شده است (کنایه از قرار گرفتن انسان در قبر)!
ای بندگان خدا! اکنون که ریسمان مرگ به گردن‌تان بسته نشده و هنوز روح‌تان در پذیرش ارشاد و هدایت آزاد است و بدن‌ها راحت و میدان اجتماع وسیع (یعنی اکنون که می‌توانید به یکدیگر کمک کنید) و هنوز مهلت زندگانی و اراده و اختیار برقرار و فرصت تجدید نظر، توبه و بازگشت و مجال انجام حاجت و نیازمندی باقی است، قبل از آن‌که وقت تنگ شود و در تنگنای قبر قرار گیرید و قبل از ترس و مفارقت جان از بدن و پیش از فرا رسیدن مرگی که در انتظار است و قبل از گرفتار شدن به عذاب خداوند مقتدر، فرصت را غنیمت دانید (و به فکر رهایی خود باشید).

نهج‌البلاغه، خطبه ۸۳


نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، ص ۱۰۴

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

دنیا باید در چشم شما ناچیزتر از برگ‌های خشک۱ باشد و بی‌ارزش‌تر از تفاله‌های پشم بز باشد که موقع چیدن از دم قیچی به اطراف می‌ریزد. از گذشتگان پند گیرید، پیش از آن که آیندگان از شما پند گیرند و دنیای نکوهیده را رها کنید؛ زیرا این دنیا کسانی را رها کرده که از شما به آن شیفته‌تر بودند.۲

۱- در عبارت عربی، کلمه‌ی "قَرَظ" آمده است؛ قرظ درختی است که برگ آن را خشک کرده، با آن پوست را دبّاغی می‌کردند.
۲- نهج البلاغه، خطبه ۳۲


نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، ص ۶۴

کنز البلاغه (جلد اوّل)  گنجینه‌ای از فرمایشات گران‌بهای امیرالمؤمنین امام علی علیه‌السلام

قال امیرالمؤمنين علیه‌السلام:

خداوندا، گناهان مرا ببخش،
آنچه را که تو از من به آن‌ها آگاه‌تر هستی و اگر بار دیگر به سوی آن بازگشتم، تو نیز آمرزش خود را بر من بازگردان. خداوندا، بر من ببخش آنچه را که با خود وعده کردم و تو وفایی از من نسبت به آن ندیدی. خداوندا! آنچه را با زبان به تو تقرّب جستم، ولی قلبم بر خلاف آن بود، بر من ببخش. پروردگارا! اشارات چشم (نگاه‌های اشارت‌آمیزِ زیانبار) و سخنان بیهوده و بی‌فایده و خواسته‌های نابه‌جای دل و لغزش‌های زبان مرا عفو فرما!


*نهج‌البلاغه، خطبه ۷۸


نقل شده در #کنز_البلاغه_(جلد_اوّل) #گنجینه‌ای_از_فرمایشات_گران‌بهای_امیرالمؤمنین_امام_علی_علیه‌السلام، #محمّدرضا_باوفا، نشر #اندیشمندان_جوان، ص ۸

دفتر بزرگ

#دفتر_بزرگ، #آگوتا_کریستوف، ترجمه‌ی #اصغر_نوری، نشر #مروارید

داستان روانی است و البته پر از اتفاقات تلخ. تلخی‌های جنگ در داستان روايت شده است، بعضی قسمت‌های داستان خیلی ساده و سطحی بود و بخش‌های عمیقی هم داشت. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان دفتر بزرگ را دو پسربچه با هم روایت می‌کنند، این دو پسربچه را مادرشان که مدت‌هاست با مادرش قطع رابطه کرده نزد مادرش می‌آورد و به این دلیل که در شرایط جنگی امکان نگه‌داری از بچه‌ها را در شهر بزرگ ندارد آن‌ها را به او می‌سپارد. دو پسربچه در شرایط سخت جنگ برای مقاوم بودن تمرین می‌کنند. این دو پسربچه به روستایی لب مرز سفر کرده‌اند که مردم آن‌جا مادربزرگ‌شان را جادوگر می‌نامند. آن‌ها در شهر از حمام، آرایش‌گاه و رخت‌خواب تمیز برخوردار بوده‌اند درحالی‌که در شرایط جدید هم‌راه زنی کثیف باید زنده‌گی کنند که همیشه لباس‌هایی به رنگ خاکستری می‌پوشد و بوی نامطبوع می‌دهد. شرایط دشوار و پیچیده‌ی زنده‌گی این دو پسر بچه که باید به دور از مادر و پدرشان زنده‌گی کنند بازتابی از تاثیر جنگ است که باعث می‌شود حتی کودکان هم دارای روح و جسمی پولادین، عاری از هرگونه نشاط، محبت و عشق شوند. مادر پسرها که بعد از ناپدید شدن پدر بچه‌ها با افسری ازدواج کرده و از او نوزادی دارد به دنبال بچه‌ها می‌آید ولی آن‌ها با او نمی‌روند و در این گیرودار مادر و نوزاد در آغوشش با خمپاره‌ای کشته می‌شوند. بعد از مدتی پدر بچه‌ها که اسیر بوده دنبال بچه‌ها می‌آید و وقتی متوجه می‌شود که هم‌سرش از مرد دیگری بچه‌دار شده و کشته شده برای مدتی می‌رود و وقتی بازمی‌گردد قصد فرار از کشور دارد و از بچه‌ها کمک می‌خواهد ولی بچه‌ها به صورتی او را پیش‌مرگ خود می‌کنند که یکیشان به آن‌‌سوی مرز فرار کند و برای اولین بار از هم جدا می‌شوند و یکی این‌سوی مرز می‌ماند و یکی می‌رود.

دفتر بزرگ

مردی می‌گوید:
-تو خفه شو! زن‌ها تو جنگ هیچی ندیده‌اند.
زن می‌گوید:
-هیچی ندیده‌اند؟ الاغ! ما کلی کار و دلواپسی داریم: باید به بچه‌ها غذا بدهیم، از زخمی‌ها مراقبت کنیم. شما، جنگ که تمام می‌شود، همه‌تان یکهو قهرمان می‌شوید. مرده: قهرمان. زنده‌مانده: قهرمان. معلول: قهرمان. واسه همین است که شما مردها جنگ را اختراع کرده‌اید. این جنگ شماست. همین را می‌خواستید، خب انجامش بدهید، قهرمان‌های خرفت!

#دفتر_بزرگ، #آگوتا_کریستوف، ترجمه‌ی #اصغر_نوری، نشر #مروارید، ص ۱۰۲

۷ مرداد مرداد روز،جشن مردادگان

امرداد به معنی بی مرگی و جاودانگی

7 مرداد؛ جشن امردادگان
امرداد نام ششمين و به عبارتي هفتمين و آخرين امشاسپندان است. در آئين زرتشت، خرداد و امرداد، امشاسپندان “كمال” و “دوام” در جهان مينوي و پرستاران آب و گياه در جهان خاكي ، همواره در كنار هم جاي دارند.

واژه امرداد كه اوستايي آن “امرتات” ameretat است ، از سه بخش درست شده است : “ا+ مر+ تات”. بخش نخست پيشوند نفي است ؛ بخش دو، از ريشه مصدري “مر” mar به معني “مرگ” است و جزء سوم پسوند

ادامه نوشته

نكات و اعمال شب و روز  ٢١  محرم (۲۵ و ۲۶ تیر)

شيخ «مفيد» -رضوان اللّه عليه-در كتاب «حدائق الرياض» در ضمن اعمال ماه محرم آورده است:

«شب  ٢١  محرم از سال سوم هجرت كه پنجشنبه بود، شب عروسى فاطمه، دختر رسول خدا-صلّى اللّه عليه و آله و عليها-با امير مؤمنان-عليه السّلام-بود. از اين‌رو، مستحب است انسان اين روز را براى سپاسگزارى از خداوند متعال و آگاهى از اجتماع حجت خدا و برگزيده‌ى او، روزه بدارد.»

راويان اماميه در نحوه‌ى اين عروسى مقدس، احاديث بااهميتى را نقل كرده‌اند.

ما فقط به ذكر يك روايت آن‌هم از طريق «خطيب»،

ادامه نوشته

اعمال روز عاشورا (۱۵ تیر)

شهادت سيّد الشهدا عليه السّلام،و روز مصيب و حزن ائمه طاهرين عليهم السّلام و شيعيان ايشان است،

و در اين روز سزاوار است شيعيان مشغول كارى از كارهاى دنيا نگردند،و براى خاني خود چيزى ذخيره نكنند،و مشغول گريه و نوحه و مصيبت‏ باشند،و عزادارى حضرت امام حسين عليه السّلام را بر پا كنند و اشتغال به ماتم داشته باشند به صورتى كه در ماتم عزيزترين اولاد و اقوام خود اشتغال مى‏ورزند،و آن حضرت را به زيارت عاشورا كه پس از اين در باب زيارات‏ بيايد،زيارت كنند. و در نفرين و لعن بر قاتلان آن حضرت سعى نمايند. و يكديگر را در مصيبت آن وجود مقدّس به اين جملات تعزيت گويند:أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ

ادامه نوشته

اعمال شب عاشورا (۱۴ تیر)

سيّد در كتاب«اقبال»براى اين شب دعاها و نمازهاى بسيار با فضيلتهاى فراوان روايت كرده،از جمله‏ صدر ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره حمد سه مرتبه سوره توحيد خوانده،و بعد از پايان صد ركعت هفتاد مرتبه بگويد:سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَرُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ منزّه است خدا،و سپاس خداى را،و نيست معبودى جز خدا،و خدا بزرگتر است،و جنبش و نيرويى نيست مگر به خداى‏ برتر بزرگ.و در روايت ديگر پس از العلى العظيم استغفار هم ذكر شده.و نيز چهار ركعت نماز در آخر شب كه در هر ركعت پس از سوره حمد،هركدام از آية الكرسى و سوره‏هاى توحيد و فلق،و ناس را ده مرتبه بخواند،و پس از سلام صدمرتبه سوره تحيد را قرائت كند.و ديگر چهار

ادامه نوشته

۱۵ تیر جشن خام خواری

طرفداران رژیم خام خواری اعتقاد دارند که این رژیم متعلق به دوران ماقبل تاریخ است

۱۵ تیر مصادف با جشن خام خواری

انسانها برای حفظ و یا بازگرداندن سلامت بدن خود از رژیمهای مختلف غذایی استفاده میکنند. رژیم گیاهخواری و خام خواری دو نوع از این رژیم ها هستند.

جشن خام خواری
در گاه شمار ایرانی 15 تیر برابر است با �جشن خام خواری� یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، �عمس� یا �غفس� یا �خواره�، جشنی از جشن�های سُغد باستان بوده و از مراسم این جشن،

ادامه نوشته

زمین سوخته

#زمین_سوخته، #محمود،_احمد، نشر #معین

"احمد محمود" نویسنده‌ی بزرگیست، نویسنده‌ای ‌که به خاطر دیالوگ‌های خوب داستان‌هاش و این که خیلی‌کم وارد درونیات ذهنی شخصیت‌های داستان‌هاش می‌شه دوستش دارم. نقطه‌ضعف داستان "زمین سوخته" اینه که هیچ گره‌ی خاصی نداره و داستان برشی از چند ماه اول جنگه بدون هیچ اتفاق خاصی، هر چند که خود جنگ تمام لحظه‌ها را به اتفاق‌های خاص تبدیل می‌کنه (مثل کشته شدن برادر راوی و مشکلات روانی برادر دیگه‌ش و ...). هم‌زمانی خوندن این کتاب برای من با روزهایی که تازه جنگ ۱۲ روزه‌ی ایران و اسرائیل تمام شده باعث شد خیلی بیش‌تر اتفاقات کتاب برای من ملموس باشه هر چند من جنگ خیلی‌خیلی طولانی‌تری را در کودکی تجربه کردم که حداقل چون کودک بودم برای من خیلی‌ترس‌ناک‌تر بوده. راوی داستان هیچ اطلاعاتی از خودش نمی‌ده و فقط روايت می‌کنه، این نکته‌ی جالبیه، راوی قهرمان نیست و قهرمان‌بازی هم در نمیاره. به قول احسان عبدی‌پور راوی‌های داستان‌های "احمد محمود" دون شأن خودشون می‌دونن که وارد یه سری مسائل بشن. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

در تابستان ۱۳۵۹ راوی که با مادر، خواهر و چند برادر خود در اهواز زنده‌گی می‌کند هم‌چون دیگر اهالی منطقه شاهد آغاز جنگ تحمیلی ایران‌وعراق است. جنگی که در آغاز از سوی مردم جدی انگاشته نمی‌شود؛ اما خیلی‌زود تبعات و آثار جنگ دامن‌گیر مردم و دولت می‌شود.
با آغاز جنگ تحمیلی و شروع بمباران مناطق مسکونی، خانواده‌ی راوی نیز مانند سایر مردم در صدد مهاجرت برمی‌آیند اما این کار چندان ساده نیست. کارمندان اداره طبق بخش‌نامه‌ی استان‌داری موظف به حضور در محل کار خود هستند، افزون بر آن‌ که خروج از شهر هم به خاطر ازدحام مردم مشکلات خاص خود را دارد.
خانواده‌ی راوی به دشواری با قطار شهر را ترک می‌کنند و تنها راوی و دو برادرش یعنی «خالد» و «شاهد» به اقتضای موقعیت شغلی مانده‌گار می‌شوند. دیری نمی‌گذرد که «خالد» بر اثر اصابت ترکش شهید می‌شود. در پی این حادثه، «شاهد» برادر خالد شرایط روحی‌وروانی خود را از دست می‌دهد و برای درمان نزد خانواده می‌رود. راوی که اینک تنها مانده یک روز خانه را ترک می‌کند و به منزل «ننه‌باران» می‌رود.
از آن پس او بیش از پیش نظاره‌گر واکنش‌های مردم، برخی سودجویی‌ها و فداکاری‌های افراد است. در این بخش از رمان، فقر، کم‌بود غذا و بی‌کاری ناشی از تخلیه‌ی شهر و عدم‌امنیت در منطقه و هرج‌و‌مرج حاکم بر فضای شهر هرچه بیش‌تر و پررنگ‌تر توصیف می‌شود. مهم‌تر از همه‌ی این‌ها حملات هوایی و زمینی پیاپی و کشته‌شدن آشنایان و دوستان راوی، او و سایر شخصیت‌های داستان را بهت‌زده و نگران می‌کند.
در واقع این وقایع بخش عظیمی از استخوان‌بندی محتوای رمان را شکل می‌دهد. سرانجام راوی یک شب به خانه‌ی خود برمی‌گردد تا طبق قرار، برادرش «صابر» به او تلفن بزند. بعد از صحبت با «صابر» به دلیل بیماری برادرش «شاهد» تصمیم می‌گیرد که فردا نزد خانواده‌اش برود. صبح زود راوی که برای خوابیدن قرص والیوم خورده و در خواب عمیقیست از صدای مهیب موشک بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که موشک به اطراف منزل «ننه باران» اصابت کرده و به سمت محله‌ی «ننه باران» به راه می‌افتد و ناباورانه خود را در برابر تلی از خاک‌ودود و اجساد اهالی محل می‌بیند.

زمین سوخته

صدای محمدمیکانیک منفجر می‌شود

«دشمن تکاپوی بیهوده می‌کند»
«تاریخ شاهد است»

صدای محمدمیکانیک بلندگو را می‌ترکاند

«در هر کنار و گوشه این بوم داغدار»
«بس خون پاک که بر خاک ریخته است»

دست راست محمدمیکانیک بالا می‌رود. انگشت کوچک دست راستش از بند دوم، زیر قیچی آهن‌بری رفته است.

«این دامگاه آخر چنگیزهاست»
«آرامگاه مغولها»

صدای محمدمیکانیک تا دوردستها می‌رود

«بگذار مقبره‌شان را»
«با دست خویش بسازند»

صدای انفجار گاه‌به‌گاه گلوله‌های توپ با صدای پرتوان محمدمیکانیک درهم می‌شود

«بگذار فاتحه‌شان را»
«خود بر مزار خویش بخوانند»
«اما»

رگبارهای ضدهوائی زیر کلام اوج‌گیرنده محمدمیکانیک خفه می‌شوند

«اما»
«ما را چه باک که تهمینه‌های ما»
«سرشار نطفه سهرابند»

نگاهم به ننه‌باران کشیده می‌شود. مثل خدنگ، راست ایستاده است. قنداق تفنگ تو پنجه‌اش فشرده می‌شود. نوار فشنگ رو سینه‌اش برق می‌زند. نگاه ننه‌باران، انگار که از آتش است.
دست محمدمیکانیک همراه تفنگ بالا می‌رود

«ما از سلاله فولادیم»۱


۱ بخشی از شعر «تهمینه‌های ما همه سرشار نطفه سهرابند»، از احمد عزیزی.



#زمین_سوخته، #محمود،_احمد، نشر #معین، صص ۲۵۵ و ۲۵۶

فضيلت روزه‌ى روز نهم ماه محرم (۱۴ تیر)

رَأَيْنَاهُ فِي كِتَابِ دُسْتُورِ الْمُذَكِّرِينَ بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ فَقَالَ‏

در كتاب «دستور المذكرين» به نقل از «ابن عباس» آمده است:

إِذَا رَأَيْتَ هِلَالَ الْمُحَرَّمِ فَأَعْدِدْ فَإِذَا أَصْبَحْتَ مِنْ تَاسِعِهِ‏ فَأَصْبِحْ صَائِماً قَالَ قُلْتُ كَذَلِكَ كَانَ يَصُومُ مُحَمَّدٌ ص قَالَ نَعَم‏

«هرگاه هلال ماه محرم را ديدى، روزها را بشمار، وقتى روز نهم فرا رسيد، آن روز را روزه بدار.» راوى از او مى‌پرسد: «آيا حضرت محمد-صلّى اللّه عليه و آله و سلّم-اين روز را روزه مى‌داشت؟» «ابن عباس» پاسخ داد: «آرى.»

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

روز سوم محرم (۸ تیر)

روزى است كه حضرت يوسف عليه السّلام از زندان آزاد شد،هركه آن روز را روزه بگيرد،حق تعالى كارهاى مشكل را بر او آسان كند و اندوه را از او برطرف سازد،و در روايت نبوى آمده:دعايش اجابت شود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

الاغی که سیب می‌فروخت

#الاغی_که_سیب_می‌فروخت، #ماهرخ_غلامحسین‌پور، نشر #قدیانی #کتابهای_بنفشه

کتاب شامل ۱۱ داستان است که در حالی که مستقل هستند شخصیت‌های مشترک و پیوسته‌گی محتوایی دارند. داستان‌ها خوب نوشته شده‌اند ولی گاهی یک‌باره نویسنده دل‌تنگ کودکی می‌شود و چند خطی در حسرت کودکی و دوران قدیم می‌نویسد، با توجه به این که مخاطب کتاب نوجوانان ام‌روز هستند این مطالب برای نوجوانان نسل فعلی حسرت‌برانگیز نیستند، هر چند برای نسل ما این بخش‌های کتاب کاملا قابل درک است ولی چون مخاطب کتاب نوجوانان هستند به نظرم این بخش‌ها ضعف کتاب هستند.
دو داستان "روزی که مادربزرگ ترک تحصیل کرد" و "لیندا" خوب بودند. امتیاز: ۶ از ۱۰.

الاغی که سیب می‌فروخت

چیزی نگذشت که فهمیدم جنگ چیز سیاهی است. هنوز هم لحظه‌های ترس و هراس و وحشتی را که توی زیرزمین خانه، در تاریکی غالب بر شهر می‌نشستیم و مسخ شده و حیران، در انتظار صدای انفجار سهمگین موشک‌های کینه‌توزانه دشمن دست‌های همدیگر را می‌فشردیم و دعا می‌کردیم، از لوح خاطرم پاک نشده است.
حالا که بزرگ شده‌ام، از خودم می‌پرسم، بهای قلب هراس خورده یک انسان، یک کودک از بهشت آمده چقدر بود. چشم‌های ما به سکوت و سیاهی خو کرده بود. صدای آبشار خنده ما در کوچه پس کوچه‌های بهبهان نمی‌آمد و در انهدام نخل‌های سوخته جنوب گم شده بود.
هنوز هم بعد از این همه سال دنبال آن صدای بی‌ریا می‌گردم و از خودم می‌پرسم، چرا ما آدم‌ها صفای ترنم باران و نغمه پرندگان عاشق را فراموش می‌کنیم، همدیگر را فریب می‌دهیم و پشت حصاری بی‌رؤیا و بی‌لبخند، با صورت‌هایی سنگی، شهرهای همدیگر را بمباران می‌کنیم.

#الاغی_که_سیب_می‌فروخت، #ماهرخ_غلامحسین‌پور، نشر #قدیانی #کتابهای_بنفشه، صص ۷۵ و ۷۶

۱۳ تیر تیر روز،جشن تیرگان

آب پاشی، فال کوزه و دستبند تیر و باد از آئین های جشن تیرگان بوده است

13 تیر مصادف با جشن تیرگان

یکی از این آئین ها که البته امروزه به بوته فراموشی سپرده شده است جشن تیرگان می باشد که ایرانیان باستان آن را در روز سیزدهم تیر به مناسبت تیر اندازی آرش پهلوان اسطوره ای ایران برگزار می کردند.

فرهنگ ایرانی پر است از جشنها و آئین هایی که به مناسبتهای گوناگون و در فصلهای مختلف سال برگزار می شده است ، آنچه که در اغلب این جشنها به چشم می خورد نوعی شادی درونی و نشاط گروهی است که با

ادامه نوشته

روز اول محرم

در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

اعمال شب اول محرم

شب اوّل سید در اقبال براى این شب چند نماز ذکر فرموده :

اوّل : صد رکعت در هر رکعت حمد و توحید بخواند .

دوّم : دو رکعت در رکعت اوّل حمد و انعام و در دوّم حمد و یس .

سوّم : دو رکعت در هر رکعت حمد و یازده قُل هُوَاللّهُ اَحَدٌ در روایت است از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله که هر که در این شب این دو رکعت نماز را بجا آورد و صبحش را که اوّل سال است روزه بدارد مثل کسى است که تمام سال را مُداومت به خیر کرده و در آن سال محفوظ باشد و اگر بمیرد به بهشت برود.

ادامه نوشته

اعمال روز آخر ذی الحجه

[روز پایان ذی‌الحجه] آخرین روز سال اعراب است. سید در کتاب «اقبال» براساس یک روایت ذکر کرده است که دو رکعت نماز بخوان و در هر رکعت سوره «حَمد» «یک مرتبه» و «ده مرتبه» «قُلْ هُوَ اللّٰهُ أَحَدٌ» و «ده مرتبه» «آیت‌الکرسی» و پس از نماز بگو:

اللّٰهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِى هٰذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِى عَنْهُ وَلَمْ تَرْضَهُ وَنَسِيتُهُ وَلَمْ تَنْسَهُ وَدَعَوْتَنِى إِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرائِى عَلَيْكَ، اللّٰهُمَّ فَإِنِّى أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِى، وَمَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِى إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّى، وَلَا تَقْطَعْ رَجائِى مِنْكَ يَا كَرِيمُ.

خدایا، آنچه در این سال انجام دادم، از عملی که مرا از آن

ادامه نوشته

روز ٢٩  ذى حجه (۵ تیر)

شيخ «مفيد» -رضوان اللّه جلّ جلاله عليه- در كتاب «حدائق الرياض» در ضمن اعمال  ٢٩  ذى حجه آورده است: «روزه داشتن اين روز براى سپاسگزارى از خداوند متعال كه با از بين بردن دشمن خود و دشمن رسولش، گرفتارى دوستان خود را برطرف نمود، مستحب است.» بنابراين، شايسته است انسان در اين روز به اندازه‌ى نعمت هلاكت آن دشمن خدا، به شادمانى بپردازد و اعمالى را كه مورد رضا و پسند خدا است انجام دهد و از خداوند سبحان سپاسگزارى نموده و در برابر نيكى و احسانى كه كرده، به مدح و ثناى او بپردازد؛ زيرا آن دشمن خدا، دشمن بزرگى بود. بنابراين، بندگان نيز بايد با انجام اعمال بزرگ، با اهميت، فراوان و نيك، از خداوند-جلّ جلاله-سپاسگزارى نمايند. چه نيكو است انسان به

ادامه نوشته

روز ۲۷ ذو الحجه (۳ تیر)

در روز  ٢٧  ذى حجه، «مروان» كشته شد و حكومت «بنى اميه» به كلى از بين رفت.بنابراين، مقتضاى اين مطلب نزد اهل بصيرت و آنان كه از ديد باطنى و عنايات الهى برخوردارند، آن است كه در اين روز نيز به شادمانى پرداخته و آن را روزه بگيرند و نماز شكر به‌جا آورند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

روز ۲۶ ذو الحجه (۲ تیر)

در روز  ٢۶  ذى حجه يكى از دشمنان اهل بيت پيامبر-عليهم السّلام-كشته شده است. بنابراين، مقتضاى اين مطلب نزد اهل بصيرت و آنان كه از ديد باطنى و عنايات الهى برخوردارند، آن است كه در اين روز نيز به شادمانى پرداخته و آن را روزه بگيرند و نماز شكر به‌جا آورند.

منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره

التماس دعا

روز بيست ‏و پنجم ذو الحجه (۱ تیر)

روز بس شريفى است،و روزى است كه سوره«هل اتى»در حق اهل بيت نازل شد براى اينكه سه روز روزه گرفتند و افطارى خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار نمودند!و سزاوار است شيعيان اهل بيت در اين ايام به ويژه در روزه داشتن اين روز پيروى از مولايان خود كنند.از آنجا كه بعضى از علما اين روز را روز مباهله مى‏دانند،مناسب است زيارت جامعه و دعاى مباهله را نيز در اين روز بخوانند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

شب بیست و پنجم ذو الحجه (۳۱ خرداد)

روز بيست‏ و پنجم روز بس شريفى است،و روزى است كه سوره«هل اتى»در حق اهل بيت نازل شد براى اينكه سه روز روزه گرفتند و افطارى خود را به مسكين و يتيم و اسير دادند و خود با آب افطار نمودند!و سزاوار است شيعيان اهل بيت در اين ايام به ويژه در شب‏ بيست ‏و پنجم در دادن صدقه به مساكين و ايتام،و سعى در اطعام ايشان، پيروى از مولايان خود كنند.

منبع: کلیات مفاتیح الجنان، حاج شیخ عباس قمی (ره)

التماس دعا

گوزن‌ سیاه سخن می‌گوید  سرگذشت مرد مقدسی از طایفه‌ی اوگلالاسؤ

#گوزن‌_سیاه_سخن_می‌گوید #سرگذشت_مرد_مقدسی_از_طایفه‌ی_اوگلالاسؤ، #جان_ج._نیهارت، ترجمه: #ع._پاشایی، نشر #کارگاه_اتفاق

این کتاب برای من حتی یک بخش کوچک جذاب نداشت. به نظرم شاید این کتاب برای کسانی که روی فرهنگ و زنده‌گی سرخ‌پوستان تحقیق می‌کنند جالب باشد ولی برای خواننده‌ی عمومی هیچ جذابیتی ندارد. و کاش حداقل در مقدمه‌ی کتاب به این نکته اشاره می‌شد. امتیاز: ۰ از ۱۰.