الاغی که سیب می‌فروخت

#الاغی_که_سیب_می‌فروخت، #ماهرخ_غلامحسین‌پور، نشر #قدیانی #کتابهای_بنفشه

کتاب شامل ۱۱ داستان است که در حالی که مستقل هستند شخصیت‌های مشترک و پیوسته‌گی محتوایی دارند. داستان‌ها خوب نوشته شده‌اند ولی گاهی یک‌باره نویسنده دل‌تنگ کودکی می‌شود و چند خطی در حسرت کودکی و دوران قدیم می‌نویسد، با توجه به این که مخاطب کتاب نوجوانان ام‌روز هستند این مطالب برای نوجوانان نسل فعلی حسرت‌برانگیز نیستند، هر چند برای نسل ما این بخش‌های کتاب کاملا قابل درک است ولی چون مخاطب کتاب نوجوانان هستند به نظرم این بخش‌ها ضعف کتاب هستند.
دو داستان "روزی که مادربزرگ ترک تحصیل کرد" و "لیندا" خوب بودند. امتیاز: ۶ از ۱۰.

الاغی که سیب می‌فروخت

چیزی نگذشت که فهمیدم جنگ چیز سیاهی است. هنوز هم لحظه‌های ترس و هراس و وحشتی را که توی زیرزمین خانه، در تاریکی غالب بر شهر می‌نشستیم و مسخ شده و حیران، در انتظار صدای انفجار سهمگین موشک‌های کینه‌توزانه دشمن دست‌های همدیگر را می‌فشردیم و دعا می‌کردیم، از لوح خاطرم پاک نشده است.
حالا که بزرگ شده‌ام، از خودم می‌پرسم، بهای قلب هراس خورده یک انسان، یک کودک از بهشت آمده چقدر بود. چشم‌های ما به سکوت و سیاهی خو کرده بود. صدای آبشار خنده ما در کوچه پس کوچه‌های بهبهان نمی‌آمد و در انهدام نخل‌های سوخته جنوب گم شده بود.
هنوز هم بعد از این همه سال دنبال آن صدای بی‌ریا می‌گردم و از خودم می‌پرسم، چرا ما آدم‌ها صفای ترنم باران و نغمه پرندگان عاشق را فراموش می‌کنیم، همدیگر را فریب می‌دهیم و پشت حصاری بی‌رؤیا و بی‌لبخند، با صورت‌هایی سنگی، شهرهای همدیگر را بمباران می‌کنیم.

#الاغی_که_سیب_می‌فروخت، #ماهرخ_غلامحسین‌پور، نشر #قدیانی #کتابهای_بنفشه، صص ۷۵ و ۷۶

۴۳ داستان عاشقانه

#۴۳_داستان_عاشقانه، #ولف_وندراچک، و داستان‌های دیگری از #ریلکه، #کافکا، #کالوینو، #کورتاسار و ...، #ماده_موش، #رودولف_کیرستن، ترجمه‌ی #علی_عبداللهی، نشر #نشرمرکز

۴۳ داستان در کتاب جمع‌آوری شده است که خیلی از آن‌ها موضوعشان عاشقانه است. همه‌ی داستان‌ها از زبان آلمانی ترجمه شده‌اند (هرچند زبان اصلی خیلی از داستان‌ها آلمانی نیست) و تقریبا همه برای اولین‌بار ترجمه شده‌اند. ترجمه‌ روان و خوب است، ولی اصل داستان‌ها را نپسندیدم. نام یکی از ۴۳ داستان کتاب هم ۴۳ داستان عاشقانه است. امتیاز: ۲ از ۱۰.

۴۳ داستان عاشقانه

ماده موش (Die Maus)

ماده موشی در کلیسایی عظیم سوراخی کنده بود و در آن با بچه‌هایش روزگار می‌گذراند. روزی بچه‌هایش گفتند: "مامان! چرا آدما کلیسایی به این بزرگی ساخته‌اند؟"
موش گفت: "برای اینکه باران توی سوراخمان نبارد!"

#۴۳_داستان_عاشقانه، #ولف_وندراچک، و داستان‌های دیگری از #ریلکه، #کافکا، #کالوینو، #کورتاسار و ...، #ماده_موش، #رودولف_کیرستن، ترجمه‌ی #علی_عبداللهی، نشر #نشرمرکز، ص ۱۱۱

۴۳ داستان عاشقانه

انسانها، به طور وحشتناکی از هم دورند و آنهایی که همدیگر را دوست می‌دارند، اغلب دورتر از هم‌اند. آنها به آن‌چه که به هر دوشان تعلق دارد، هجوم می‌برند، ولی آن را به دست نمی‌آورند. و آن چیز جایی ما بین آنها در گوشه‌ای متروک می‌ماند روی هم انبار می‌شود و آخر سر هم مانع از این می‌شود که آنها یکدیگر را بنگرند و به سوی هم گام بردارند.

#۴۳_داستان_عاشقانه، #ولف_وندراچک، و داستان‌های دیگری از #ریلکه، #کافکا، #کالوینو، #کورتاسار و ...، #گورکن، #راینر_ماریا_ریلکه، ترجمه‌ی #علی_عبداللهی، نشر #نشرمرکز، ص ۱۹

نیمه تاریک ماه (داستانهای کوتاه)

داستان‌های کوتاه قبل از سال 71 را نپسندیدم، داستان‌های کوتاه بعد از 72 همه خوب هستند و داستان کوتاه انفجار بزرگ از نظر من عالی بود. اگر کسی حوصله‌ خواندن کل کتاب را ندارد پیش‌نهاد می‌کنم حتما داستان کوتاه انفجار بزرگ را بخواند.

نیمه تاریک ماه (داستان‌‌های کوتاه)

نیمه تاریک ماه (داستان‌‌های کوتاه)

ادامه نوشته

نیمه تاریک ماه (کتاب)

Nimeye-tarike-mah-jeld.jpg
نویسندههوشنگ گلشیری
ناشرانتشارات نیلوفر
محل نشرتهران
چاپنخستین چاپ: ۱۳۸۰
شمارگان۳۳۰۰ نسخه
  
ادامه نوشته

زندگی کن!، جلد دوم

به نسبت کتاب های دیگری که از این سری کتاب ها خوانده بودم داستان های این کتاب جدیدتر بود و کمتر داستانی در بین داستان ها بود که قبلا خوانده باشم.

کتاب زندگي کن اثر اميررضا آرميون جلد دوم - شعر، ادبیات، داستان

زندگي کن اثر اميررضا آرميون  جلد دوم
 
ادامه نوشته

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

ادامه نوشته

زندگی كن!: داستانهای كوتاه و شگفت‌انگيز - جلد دوم‌

زندگی كن!: داستانهای كوتاه و شگفت‌انگيز - جلد دوم‌
ادامه نوشته

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

منبع: http://www.aarmion.com

زندگی کن!، جلد سوم

داستان های کوتاه آموزنده ای داشت و به نسبت بقیه ی کتاب های آقای آرمیون که خونده بودم برای من داستان های تکراری کمتری داشت.

زندگی کن!  جلد سوم، داستانهای کوتاه و شگفت انگیز، نکته های زیبای زندگی

 
ادامه نوشته

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

ادامه نوشته

ورود جلد دوم و سوم کتاب «زندگی کن!»

منبع: http://www.aarmion.com

کتاب زندگي کن اثر اميررضا آرميون - جلد سوم

 
ادامه نوشته

تو، تویی؟! - جلد اوّل

کتاب شامل داستان های کوتاه خوبی هست ولی تقریبا همه ی داستانها برای من تکراری بودند.

پست سی و چهارم:شاید ...

بنده ی من نماز شب بخوان و آن یازده رکعت است.

 

خدایا!خسته ام!نمیتوانم.

بنده ی من،دو رکعت نماز شفع و یک رکعت نماز وتر بخوان.

خدایا!خسته ام!برایم مشکل است نیمه شب بیدار شوم.

بنده ی من قبل ار خواب،این سه رکعت را بخوان.

ادامه نوشته

تو تویی جلد اول

 
 
ادامه نوشته

کتاب تو، تویی؟!جلد یکم You, are you

کتاب تو، تویی؟!جلد یکم

 
ادامه نوشته

تو تویی ؟ (جلد اول)

مرد غمگینی به پزشک مراجعه کرد و از غم بزرگش برای پزشک گفت بعد از پایان حرف های مرد، پزشک گفت:به فلان سیرک برو آنجا دلقکی هست که آنقدر میخنداندت که غم دنیا را فراموش می کنی .مرد لبخند تلخی زد و گفت:من همان دلقکم......
.
.
.
یکی از داستان های کوتاه مجموعه ی تو تویی

منبع: http://ketabnak.com

کتاب تو تويي اثر اميررضا آرميون - جلد اول You, Are You

 

 
ادامه نوشته