به نام خدا

کتاب: "تو، تویی؟!جلد یکم

نویسنده:امیر رضا آرمیون

کتاب حاضر را امیر رضا آرمیون با نام "تو، تویی؟! "ترجمه و گردآوری کرده است. آرمیون دارای مجموعه کتاب­ هایی در قالب داستان­های کوتاه با نام­ هایی چون" من، منم؟!"، "زندگی کن" و... است. هدف نویسنده از گردآوری مجموعه­ ی سه جلدی کتاب تو، تویی؟! پاشیدن رنگ خدا به زندگی دیگران است. به عبارتی هدف آرمیون از درنظر گرفتن داستان­ های کوتاه در یک کتاب، ارائه نکاتی اخلاقی عمیق و مهم در قالب داستان­ هایی است که نویسندگان آنها ناشناس است که از نظر او شاید این مجموعه داستان­ ها در ابتدا ساده به نظر برسند؛ اما عمق مفاهیم به کار رفته در آنها تا حدی است که ممکن است مخاطب پس از خواندن آنها، روزها به آن داستان­ها بیاندیشد.

به هنگام خواندن این کتاب بهتر است داستان­ها را به طور پیوسته مطالعه نکنید و هر روز تعداد محدودی را خوانده و در آخر هر داستان، در مورد آن خوب فکر کنید، حتی اگر آن داستان را قبلا شنیده باشید. این کتاب شامل هفتاد داستان کوتاه است، بعضی از عناوین این داستان­ها عبارتند از : آزمون استخدامی، سرطان، بهترین، ساده ­ترین جواب!، هدیه، پسری با دید غیرعادی، ردپای خدا، نتیجه ی باور و....

قسمتی از متن کتاب:

این گفتگو ادامه داشت تا اینکه نوبت به زنی رسید که تا آن هنگام ساکت بود. وقتی از او پرسیدند بهترین روز عمرتان کدام روز بوده است؟ او اینگونه پاسخ داد: بهترین روز زندگی من، امروز است. آری امروز: زیرا امروز روزی است که بیش از همه ­ی روزها، برایم ارزشمند است. من نمی­توانم دیروز را به دست بیاورم و آینده هم مال من نیست؛ اما امروز مطمئناً مال من است، تا آن را هر طوری که می­خواهم بگذارنم و از آنجا که امروز تازه است و من هم زنده هستم پس...

هدف از نگارش این کتاب، ارائه مفاهیمی عمیق و مهم در قالب داستان ­های کوتاه و به ظاهر ساده است که بتواند تغییری در نگرش مخاطب ایجاد کند.