در كتاب «المختصر من المنتخب» آمده است: «دعاى آغاز ماه ربيع الآخر به اين صورت است:
«أللّهمّ أنت إله كلّ شىء [حىّ]، و خالق كلّ شىء [حىّ]، و مالك كلّ شىء و ربّ خداوندا، تو معبود هر چيز، آفرينندهى هر چيز [زنده]، مالك هر چيز و پروردگار هر چيز هستى، به دستاويز استوار، كلّ شىء، أسألك بالعروة الوثقى، و الغاية و المنتهى، و بما خالفت به بين و غايت و منتهاى [خشنودى تو]و به [آن اسمهاى تو كه]به واسطهى آنها ميان روشنايىها و تاريكىها والأنوار و الظّلمات، و الجنّة و النّار، و الدّنيا و الآخرة، و بأعظم أسمائك فى بهشت و جهنم و دنيا و آخرت ناسازگارى ايجاد كردى و به بزرگترين اسمهايت كه در لوح محفوظ و به اللّوح المحفوظ، و أتمّ أسمائك فى التّوراة نبلا، و أزهر أسمائك فى الزّبور عزّا، بلندپايهترين اسمهايت كه در تورات و به سرافرازترين اسمهايت كه در زبور و به والاترين اسمهايت كه در انجيل و أجلّ أسمائك فى الإنجيل قدرا، و أرفع أسمائك فى القرآن ذكرا، و أعظم و پرآوازهترين اسمهايت كه در قرآن و به بزرگترين و برترين اسمهايت كه در كتابهاى فروفرستادهشده درج أسمائك فى الكتب المنزلة و أفضلها، و أسرّ أسمائك فى نفسك، الّذى ليس است و به نهانىترين اسمهايت كه در ذات تو نهان است و هيچكس همانند تو نيست، از تو درخواست مىكنم و كمثله شىء، و أسألك بعزّتك و قدرتك، و بالعرش العظيم و ما حمل، و نيز به عزت و قدرت تو و به عرش بزرگ و آنچه عرش حامل آن است و به كرسى با كرامت و آنچه كرسى آن بالكرسىّ الكريم و ما وسع، أن تصلّى على محمّد و آل محمّد، و تبيح لى من را در برگرفته است، از تو مىخواهم كه بر محمد و آل محمد درود فرستى و گشايش نزديك، بزرگ و بزرگترت را عندك فرجك القريب العظيم الأعظم. أللّهمّ أتمم علىّ إحسانك القديم الأقدم، به من ارزانى دارى. خدايا، نيكوكارى ديرينه و ديرينهترت را بر من تمام كن و نيكى هميشگى و جاودانهترت را و تابع إلىّ معروفك الدّائم الأدوم، و انعشنى بعزّ جلالك الكريم الأكرم.»
پىدرپى شامل من كن و با سرفرازى عظمت ارزشمند و ارزشمندترت مرا سربلند گردان.
سپس اين آيات را قرائت كن:
« وَ إِلٰهُكُمْ إِلٰهٌ وٰاحِدٌ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلرَّحْمٰنُ اَلرَّحِيمُ ١ ، اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْحَيُّ «و معبود شما، معبود يگانهاى است كه جز او هيچ معبودى نيست، و او است بخشايشگر مهربان.» ، «خدا است كه معبودى اَلْقَيُّومُ لاٰ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لاٰ نَوْمٌ ٢ ، الم* اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْحَيُّ اَلْقَيُّومُ ٣ ، هُوَ جز او نيست، زنده و برپادارنده است نه خوابى سبك او را فرو مىگرد و نه خوابى گران.» ، «الف، لام، ميم، خدا است كه هيچاَلَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي اَلْأَرْحٰامِ كَيْفَ يَشٰاءُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْعَزِيزُ اَلْحَكِيمُ ١ ، شَهِدَ معبودى جز او نيست و زنده و پاينده است.» ، «او است كسى كه شما را آنگونه كه مىخواهد در رحمها صورتگرى مىكند.
اَللّٰهُ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ اَلْمَلاٰئِكَةُ وَ أُولُوا اَلْعِلْمِ قٰائِماً بِالْقِسْطِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ اَلْعَزِيزُ هيچ معبودى جز آن تواناى حكيم نيست.» ،«خدا كه همواره به عدل، قيام دارد، گواهى مىدهد كه جز او هيچ معبودى اَلْحَكِيمُ ٢ ، اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلىٰ يَوْمِ اَلْقِيٰامَةِ لاٰ رَيْبَ فِيهِ ٣ ، ذٰلِكُمُ نيست و فرشتگان او و دانشوران نيز گواهى مىدهند كه جز او، كه توانا و حكيم است، هيچ معبودى نيست.» ، «خداوند اَللّٰهُ رَبُّكُمْ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ خٰالِقُ كُلِّ شَيْءٍ فَاعْبُدُوهُ وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ ۴ ، كسى است كه هيچ معبودى جز او نيست. به يقين، در روز رستاخيز-كه هيچ شكى در آن نيست-شما را گرد خواهد اِتَّبِعْ مٰا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ أَعْرِضْ عَنِ اَلْمُشْرِكِينَ ۵ ، قُلْ آورد.» ، «اين است خدا، پروردگار شما، هيچ معبودى جز او نيست، آفرينندهى هر چيزى است. پس او را بپرستيد كه او بر يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ إِنِّي رَسُولُ اَللّٰهِ إِلَيْكُمْ جَمِيعاً اَلَّذِي لَهُ مُلْكُ اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْضِ لاٰ هر چيز نگهبان است.» ، «از آنچه از پروردگارت به تو وحى شده پيروى كن. هيچ معبودى جز او نيست و از مشركان إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ يُحيِي وَ يُمِيتُ فَآمِنُوا بِاللّٰهِ وَ رَسُولِهِ اَلنَّبِيِّ اَلْأُمِّيِّ اَلَّذِي يُؤْمِنُ بِاللّٰهِ روى بگردان.» ، «اى مردم، من پيامبر خدا به سوى همهى شما هستم، همان خدايى كه فرمانروايى آسمانها و زمين از آن وَ كَلِمٰاتِهِ وَ اِتَّبِعُوهُ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ ۶ ، وَ مٰا أُمِرُوا إِلاّٰ لِيَعْبُدُوا إِلٰهاً وٰاحِداً لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ او است. هيچ معبودى جز او نيست كه زنده مىكند و مىميراند. پس به خدا و فرستادهى او-كه پيامبر درس نخواندهاى هُوَ سُبْحٰانَهُ عَمّٰا يُشْرِكُونَ ٧ ، فَإِنْ تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ عَلَيْهِ است كه به خدا و كلمات او ايمان دارد-بگرويد و او را پيروى كنيد، اميد كه هدايت شويد.» ، «با آنكه مأمور نبودند جز اين تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِيمِ ٨ ، حَتّٰى إِذٰا أَدْرَكَهُ اَلْغَرَقُ قٰالَ آمَنْتُ أَنَّهُ لاٰ كه خدايى يگانه را بپرستند كه هيچ معبودى جز او نيست. منزه است او از آنچه با وى شريك مىگردانند.» ، «پس اگر روىإِلٰهَ إِلاَّ اَلَّذِي آمَنَتْ بِهِ بَنُوا إِسْرٰائِيلَ وَ أَنَا مِنَ اَلْمُسْلِمِينَ ١ ، قُلْ هُوَ رَبِّي لاٰ إِلٰهَ برتافتند، بگو: خدا مرا بس است. هيچ معبودى جز او نيست. بر او توكل كردم و او پروردگار عرش بزرگ است.» ، «تا وقتى إِلاّٰ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ إِلَيْهِ مَتٰابِ ٢ ، يُنَزِّلُ اَلْمَلاٰئِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلىٰ مَنْ كه در شرف غرق شدن قرار گرفت، گفت: ايمان آوردم كه هيچ معبودى جز آنكه فرزندان اسرائيل به او گرويدهاند، نيست و يَشٰاءُ مِنْ عِبٰادِهِ أَنْ أَنْذِرُوا أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنَا فَاتَّقُونِ ٣ ، وَ إِنْ تَجْهَرْ بِالْقَوْلِ فَإِنَّهُ من از تسليمشدگانم.» ، «بگو: او است پروردگار من، معبودى به جز او نيست. بر او توكل كردهام و بازگشت من به سوى اويَعْلَمُ اَلسِّرَّ وَ أَخْفىٰ* اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ لَهُ اَلْأَسْمٰاءُ اَلْحُسْنىٰ ۴ ، وَ أَنَا اِخْتَرْتُكَ است.» ، «فرشتگان را با روح، به فرمان خود، بر هركس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند، كه بيم دهيد كه معبودى جز فَاسْتَمِعْ لِمٰا يُوحىٰ* إِنَّنِي أَنَا اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنَا فَاعْبُدْنِي وَ أَقِمِ اَلصَّلاٰةَ لِذِكْرِي* إِنَّ من نيست. پس، از من پروا كنيد.» ، «و اگر سخن به آواز گويى، او نهان و نهانتر را مىداند. خدايى كه جز او معبودى نيست اَلسّٰاعَةَ آتِيَةٌ أَكٰادُ أُخْفِيهٰا لِتُجْزىٰ كُلُّ نَفْسٍ بِمٰا تَسْعىٰ ۵ ، إِنَّمٰا إِلٰهُكُمُ اَللّٰهُ و نامهاى نيكو به او اختصاص دارد.» ، «و من تو را برگزيدهام، پس بدان چه وحى مىشود گوش فرا ده. منم، من، خدايى كه اَلَّذِي لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَسِعَ كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً ۶ ، وَ مٰا أَرْسَلْنٰا مِنْ قَبْلِكَ إِلاّٰ رِجٰالاً جز من خدايى نيست، پس مرا پرستش كن و به ياد من نماز برپا دار. به راستى كه نزديك است قيامت فرارسد، ولى من آن نُوحِي إِلَيْهِمْ ٧ ، أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنَا فَاعْبُدُونِ ٨ ، وَ ذَا اَلنُّونِ إِذْ ذَهَبَ مُغٰاضِباً فَظَنَّ را پوشيده داشتهام تا هركس بهموجب آنچه مىكوشد، جزا يابد.» ، «معبود شما تنها آن خدايى است كه جز او معبودى أَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَيْهِ فَنٰادىٰ فِي اَلظُّلُمٰاتِ أَنْ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ أَنْتَ سُبْحٰانَكَ إِنِّي كُنْتُ مِنَ نيست، و دانش او همه چيز را دربر گرفته است.» ، «و پيش از تو هيچكس را به پيامبرى نفرستاديم مگر اينكه به آنان اَلظّٰالِمِينَ ٩ ، فَتَعٰالَى اَللّٰهُ اَلْمَلِكُ اَلْحَقُّ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْكَرِيمِ ١٠ ، وحى كرديم» ، «كه خدايى جز من نيست، پس مرا بپرستيد.» ، «و ذو النون [حضرت يونس]را ياد كن آنگاه كه خشمگيناَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ رَبُّ اَلْعَرْشِ اَلْعَظِيمِ ١ ، وَ هُوَ اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ لَهُ اَلْحَمْدُ فِي شد و پنداشت كه ما هرگز بر او قدرتى نداريم، تا در دل تاريكىها ندا در داد كه معبودى جز تو نيست، منزهى تو، به اَلْأُولىٰ وَ اَلْآخِرَةِ وَ لَهُ اَلْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ٢ ، وَ لاٰ تَدْعُ مَعَ اَللّٰهِ إِلٰهاً آخَرَ لاٰ راستى من از ستمكاران بودم.» ، «پس والا است خدا، فرمانرواى بر حق، خدايى جز او نيست. او است پروردگار عرش إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هٰالِكٌ إِلاّٰ وَجْهَهُ لَهُ اَلْحُكْمُ وَ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ٣ ، يٰا أَيُّهَا اَلنّٰاسُ گرانمايه.» ، «خداى يكتا كه هيچ خدايى جز او نيست، پروردگار عرش بزرگ است.» ، «و او است خدايى كه جز او معبودى اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اَللّٰهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خٰالِقٍ غَيْرُ اَللّٰهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ اَلسَّمٰاءِ وَ اَلْأَرْضِ نيست. در اين سراى نخستين و در آخرت، ستايش از آن او است و فرمان او راست و به سوى او بازگردانيده مىشويد.» ، «و لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ فَأَنّٰى تُؤْفَكُونَ ۴ ، ذٰلِكُمُ اَللّٰهُ رَبُّكُمْ لَهُ اَلْمُلْكُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ فَأَنّٰى با خدا معبودى ديگر مخوان. خدايى جز او نيست. جز ذات او همه چيز نابودشونده است. فرمان از آن او است و به سوى او تُصْرَفُونَ ۵ ، غٰافِرِ اَلذَّنْبِ وَ قٰابِلِ اَلتَّوْبِ شَدِيدِ اَلْعِقٰابِ ذِي اَلطَّوْلِ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ بازگردانيده مىشويد.» ، «اى مردم، نعمت خدا را بر خود ياد كنيد. آيا غير از خدا آفريدگارى است كه شما را از آسمان و زمين إِلَيْهِ اَلْمَصِيرُ ۶ ، ذٰلِكُمُ اَللّٰهُ رَبُّكُمْ خٰالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ فَأَنّٰى روزى دهد؟ خدايى جز او نيست. پس چگونه از حق انحراف مىيابيد؟» ، «اين است خدا، پروردگار شما، فرمانروايى و تُؤْفَكُونَ ٧ ، ذٰلِكُمُ اَللّٰهُ رَبُّكُمْ فَتَبٰارَكَ اَللّٰهُ رَبُّ اَلْعٰالَمِينَ* هُوَ اَلْحَيُّ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ حكومت مطلق از آن او است.» ، «گناهبخش و توبهپذير و سختكيفر و فراخنعمت است. خدايى جز او نيست. بازگشت به هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ اَلدِّينَ اَلْحَمْدُ لِلّٰهِ رَبِّ اَلْعٰالَمِينَ ٨ ، رَبُّ اَلسَّمٰاوٰاتِ سوى او است.» ، «اين است خدا، پروردگار شما كه آفرينندهى هر چيزى است خدايى جز او نيست. پس چگونه از او وَ اَلْأَرْضِ وَ مٰا بَيْنَهُمَا إِنْ كُنْتُمْ مُوقِنِينَ ٩ ، لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ يُحْيِي وَ يُمِيتُ رَبُّكُمْ بازگردانيده مىشويد؟» ، «اين است خدا پروردگار شما، بلندمرتبه و بزرگ است خدا، پروردگار جهانيان. او است همان زندهاىوَ رَبُّ آبٰائِكُمُ اَلْأَوَّلِينَ ١ ، فَأَنّٰى لَهُمْ إِذٰا جٰاءَتْهُمْ ذِكْرٰاهُمْ* فَاعْلَمْ أَنَّهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاَّ كه خدايى جز او نيست. پس او را در حالى كه دين خود را براى وى بىآلايش گردانيدهايد، بخوانيد. سپاس ويژهى خدا، اَللّٰهُ وَ اِسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْمُؤْمِنٰاتِ ٢ ،هُوَ اَللّٰهُ اَلَّذِي لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ پروردگار جهانيان است.» ، «پروردگار آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است. اگر اهل يقين باشيد.» ، «خدايى جز او اَلْمَلِكُ اَلْقُدُّوسُ اَلسَّلاٰمُ اَلْمُؤْمِنُ اَلْمُهَيْمِنُ اَلْعَزِيزُ اَلْجَبّٰارُ اَلْمُتَكَبِّرُ سُبْحٰانَ اَللّٰهِ نيست، او زندگى مىبخشد و مىميراند، پروردگار شما و پروردگار پدران پيشين شما.» ، «پس اگر رستاخيز بر آنان در رسد، عَمّٰا يُشْرِكُونَ ٣ ، اَللّٰهُ لاٰ إِلٰهَ إِلاّٰ هُوَ وَ عَلَى اَللّٰهِ فَلْيَتَوَكَّلِ اَلْمُؤْمِنُونَ ۴ . أللّهمّ إنّى ديگر كجا جاى اندرزشان است؟ پس بدان كه هيچ معبودى جز خدا نيست و براى گناه خويش آمرزش جوى و براى مردان أسألك عفوا ليس بعده عقوبة، و رضى ليس بعده سخط، و عافية ليس بعدها و زنان باايمان.» ، «او است خدايى كه جز او معبودى نيست و از نهان و آشكار آگاه و رحمتگر و بسيار مهربان است. او بلاء، و سعادة ليس بعدها شقاء، و هدى لا يكون بعده ضلالة، و إيمانا لا [لم] است خدايى كه معبودى جز او نيست، همان فرمانرواى پاك سلامتبخش و مؤمن به حقيقت حقّهى خود كه نگهبان، يداخله كفر، و قلبا لا يداخله فتنة. أللّهمّ إنّى أسألك السّعة فى القبر، و الحجّة عزيز، باشكوه چيره و بزرگمنش است. پاك است خدا از آنچه با او شريك مىگردانند.» ، «خدا است كه جز او معبودى نيست و البالغة، و القول الثّابت [فى الحياة الدّنيا و فى الآخرة]، و أن تنزل علىّ الأمان و مؤمنان بايد تنها بر خدا اعتماد كنند.» خداوندا، عفوى را از تو خواستارم كه كيفرى بعد از آن نباشد و خشنودىاى كه خشمى بعد الفرج [الفرح]و السّرور و نضرة النّعيم. أللّهمّ صلّ على محمّد و آل محمّد، و از آن نباشد و عافيتى كه بلاى بعد از آن نباشد و سعادتى كه بدبختىاى بعد از آن نباشد و هدايتى كه هيچ گمراهى بعد از آنعرّفنى بركة هذا الشّهر و يمنه، و ارزقنى خيره، و اصرف عنّى شرّه، و اجعلنى فيه نباشد و ايمانى كه كفر با آن درنياميخته باشد و قلبى كه آشوبى در آن داخل نشده باشد. خدايا، گشايش قبر، حجت رسا، من الفائزين، برحمتك يا أرحم الرّاحمين. أللّهمّ أنت وهّاب الخير، فهب لى سخن [و باور]استوار [در زندگانى دنيا و آخرت]را از تو درخواست مىكنم و اينكه ايمنى، گشايش [شادمانى]، خوشحالى وشوقا إلى لقائك، و إشفاقا من عذابك، و حياء منك، و توقيرا و إجلالا حتّى برافروختگى نعمت فراوانت را بر من فرود آورى. خدايا، بر محمد و آل محمد درود فرست و مرا با بركت و فرخندگى اين ماه يوجل من ذلك قلبى، و يقشعرّ منه جلدى، و يتجافى له جنبى، و تدمع منه آشنا ساز و خير آن را روزىام كن و شرّ آن را از من دور كن و مرا در آن از رستگاران قرار ده، به رحمتت اى مهربانترين عينى، و لا أخلو من ذكرك فى ليلى و نهارى، يا أرحم الرّاحمين. أللّهمّ إنّى أثنى مهربانان. خداوندا، تو بخشندهى خير هستى، پس اشتياق به ملاقات خود، هراس از عذابت، حيا و شرم از تو، بزرگداشت و عليك، و ما عسى أن يبلغ مدحى و ثنائى مع قلّة عملى و قصر رأيى؟ و أنت تعظيم از خود را به من ارزانى دار تا اينكه دلم احساس هراس نموده و پوست بدنم به لرزه درآيد و پهلويم كناره گيرد و الخالق و أنا المخلوق، و أنت المالك و أنا المملوك، و أنت الرّبّ و أنا العبد، و چشمم پراشك گردد و در طول شبانهروز از ياد تو دست نكشم، اى مهربانترين مهربانان. خدايا، من تو را مىستايم، ولى أنت العزيز و أنا الذّليل، و أنت القوىّ و أنا الضّعيف، و أنت الغنىّ و أنا الفقير، ومدح و ثناى من با وجود عمل اندك و ديدگاه كوتاهم به كجا مىتواند برسد؟ در حالى كه تو آفريدگارى و من آفريده و توأنت المعطى و أنا السّائل، و أنت الحىّ الّذى لا يموت و أنا خلق أموت؛ فاغفر مالكى و من مملوك و تو پروردگارى و من بنده و تو سربلندى و من سرافكنده و تو نيرومندى و من ناتوان و تو بىنيازى و لى، و ارحمنى، و أعطنى سؤلى فى دنياى و آخرتى، و تجاوز عنّى و عن جميع من نيازمند و تو عطاكنندهاى و من درخواستكنندهام و تو زندهاى هستى كه نمىميرى و من آفريدهاى هستم كه المؤمنين و المؤمنات و المسلمين و المسلمات، ألأحياء منهم و الأموات. أللّهمّمىميرم؛ پس مرا بيامرز و بر من رحم آر و خواستهى دنيوى و اخروىام را به من عطا كن و از من و نيز از همهى مردان و صلّ على محمّد عبدك و رسولك، و نبيّك و صفيّك، و خيرتك من خلقك.
زنان مؤمن و مسلمان، اعم از زنده و مردهى آنان، درگذر. خدايا، بر حضرت محمد، بنده، رسول، پيامبر، ويژه و برگزيدهى تو أللّهمّ ارفع درجته، و كرّم مقامه، و أجزل ثوابه، و أفلج حجّته، و أظهر عذره، و از ميان آفريدههايت، درود فرست. خداوندا، درجهى او را بالا بر و مقام او را گرامى بدار و ثواب او را فراوان و حجت و دليل عظّم نوره، و أدم كرامته، و ألحق به أمّته و ذرّيّته، و أقرّ بذلك عينه. أللّهمّ اجعل او را پيروز و عذر او را آشكار و نور او را بزرگ بگردان و كرامت او را مستدام بدار و امت و فرزندان او را به او ملحق گردان ومحمّدا أكرم النّبيّين تبعا، و أعظمهم منزلة، و أشرفهم كرامة، و أعلاهم درجة، و چشم او را به اينها روشن گردان. خداوندا، حضرت محمد را گرامىترين پيامبران از لحاظ پيروان و نيز بلندمرتبهترين، أفسحهم فى الجنّة منزلا. أللّهمّ بلّغ محمّدا الدّرجة و الوسيلة [درجة الوسيلة]، و باكرامتترين، برترين پيامبران و نيز جاى او را در بهشت از همهى پيامبران وسيعتر قرار ده. خداوندا، حضرت محمد را شرّف بنيانه، و عظّم نوره و برهانه، و تقبّل شفاعته فى أمّته، و تقبّل صلاة أمّته به درجه و وسيلهى شفاعت [درجهى و وسيلهى شفاعت]نايل گردان و بنيان او را والا و نور و برهان او را بزرگ دار و عليه. أللّهمّ صلّ على محمّد كما بلّغ رسالاتك، و تلا آياتك، و نصح لعبادك، و شفاعت او را دربارهى امتش و نيز درود امتش بر او را بپذير. خداوندا، بر حضرت محمد درود فرست، همان گونه كه او جاهد فى سبيلك [و عبدك]حتّى أتاه اليقين. أللّهمّ زد محمّدا مع كلّ شرف پيامهاى تو را رسانيد و آياتت را تلاوت كرد و نسبت به بندگانت خيرخواهى نمود و در راه تو جهاد كرد [و تو را پرستيد]تا شرفا، و مع كلّ فضل [فضلة]فضلا، و مع كلّ كرامة كرامة، و مع كلّ سعادة اينكه امر يقينى [مرگ]او را دريافت. خداوندا، همراه با هر برترى، بر برترى حضرت محمد و با هر فضيلت، بر فضيلت اوسعادة، حتّى تجعل محمّدا فى الشّرف الأعلى من [مع]الدّرجات العلى. أللّهمّ و با هر كرامت، بر كرامت او و با هر نيكبختى، بر نيكبختى او بيفزا، تا اينكه حضرت محمد را در بلندترين مرتبهى شرافت صلّ على محمّد و [على]آل محمّد، و سهّل لى محبّتى [محنتى]، و بلّغنى از درجات برتر قرار دهى. خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و آنچه را كه دوست دارم [گرفتارىام را]براى من أمنيّتى، و وسّع علىّ فى رزقى، و اقض عنّى دينى، و فرّج عنّى غمّى و كربى، و آسان ساز و به آرزويم برسان و روزىات را بر من بگستران و بدهىام را ادا كن و غم و اندوهم را بزدا و آنچه را مىخواهم يسّر لى إرادتى، و أوصلنى إلى بغيتى سريعا عاجلا، يا أرحم الرّاحمين.»
به راحتى برايم فراهم كن و زود و باشتاب به مقصودم برسان، اى مهربانترين مهربانان.
منبع: اقبال الاعمال، سید ابن طاووس قدس سره
التماس دعا