اورهان پاموک
مریم طباطبائیها
انتشارات پوینده
کمال پسر پولداری هست که قراره با سیبل دختر ثروت مند و خانواده دار دیگه ای ازدواج کنه اونو عمیقا عاشق همند و در پی برگزاری جشن مفصلی برای نامزدیشون اما در همین زمان کمال به صورت اتفاقی با افسون یکی از اقوام قدیمیشون که دختر فقیر و زیبایی هست ملاقات می کنه به چشم معشوقه ای بهش نگاه می کنه که خوب می شه تا قبل نامزدی نگهش داره اما روند داستان کلا سمت و سوی دیگه ای به خودش می گیره .
یک داستان عشقی و در کنار اون نشون دادن یک سری فراز و نشیب های فرهنگی ترکیه در طول زمان . کتاب نسبتا خوبیه و کشش داره فصل بندی هاش هم جالب و زیباست اما طبق معمول یک مقداری زیادی کشش داده . و خوب راستش من عکس العملا و حالت های روحی افراد داستان را اصلا متوجه نمی شم برام ملموس و زیبا نیست کاراشون و در حقیقت بیشتر از همون قلم نویسنده استفاده کردم . نکته جالب دیگه هم اینکه خود پاموک یک موزه بر اساس این کتاب راه انداخته .
قسمت های زیبایی از کتاب
عشق برایش یعنی دادن همه چیز در راه کسی که از صمیم قلب دوستش داری . پذیرفتن همه چیز .
به نظرم هر انسان عاقلی می دونه که زندگی چیز زیباییه و هدف هم خوشبختیه و صد در صد شاد بودن . اما نمی دونم چرا فقط احمق ها شاد هستند .
زن ها بیشتر از هر کس دیگه ای عشق را درک می کنند .
هر کسی هر چی که می خواد بگه . تو زندگی مهم ترین چیز شاد بودنه.
منبع: http://bestbooks.blogfa.com