داستانی خیلی معمولی و ساده که برای بچهها هم به خاطر طولانی بودن و زوائدی که داشت نمیتواند جذاب باشد.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
موش، موش کور و گورکن تلاش میکنند که دوستشان وزغ را که با وجود ثرتمند بودن کارهای عجیب و غریبی میکند را نصیحت کنند که این کارها را کنار بگذارد. اما وزغ به حرف آنها گوش نمیکند و ماشینی میدزدد و خودش را به دردسر میاندازد و در دادگاه به زندانی بلندمدت محکوم میشود. وزغ از زندان فرار میکند و در راه تا رسیدن به خانهاش به همان کارهای قبلیاش ادامه میدهد. بعد از رسیدن به دهکدهی خودشان دوستانش به او خبر میدهند که حیوانات وحشی خانهاش را تصاحب کردهاند، این چهار دوست با قدرت گورکن و با درایت موش کور خانه را پس میگیرند و وزغ هم دست از کارهای بدش برمیدارد.