#خرسی_به_نام_پدینگتون، #مایکل_باند، مترجم: #کاتارینا_ورزی، #کتابهای_بنفشه، #مؤسسه_انتشارات_قدیانی

مخاطب اصلی این رمان کودکان هستند و به نظرم برای مخاطب بزرگ‌سال فقط رفتارهای شیرین پدینگتون که یک بچه‌خرس است جذاب است که شیطنت‌های بچه‌های اطرافمان را به یادمان می‌آورد. انتظار داشتم داستان این کتاب با فیلم خوبی به نام پدینگتون که قبلا دیده بودم مشابه باشد ولی فقط شخصیت بچه‌خرس مشابه بود و داستان هیچ شباهتی نداشت. و چه‌قدر وقتی داستان را می‌خواندم دلم می‌خواست من هم پدینگتونی در خانه داشتم. امتیاز: ۵ از ۱۰. (خطر لو رفتن داستان (اسپویل)) آقا و خانم براون برای اولین بار در یک ایستگاه قطار در لندن با پدینگتن، خرسی بسیار بامزه و دوست‌داشتنی، آشنا شدند. بر روی کاغذی که دور گردن پدینگتون آویزان کرده بودند، نوشته شده بود: «لطفاً از این خرس مراقبت کنید. ممنون.» آقا و خانم بروان هم دقیقاً همین کار را کردند. از همان شب اولی که پدینگتن تلاش کرد برای نخستین بار به حمام برود و تقریباً سِیلی در خانه به راه انداخت، دردسرها و ماجراهای زیادی برای خانواده‌ی براون به وجود آمد. فرزندان خانواده‌ی براون، جاناتان و جودی، عاشق این خرس و دردسرسازی‌هایش می‌شوند و خودِ آقا و خانم براون هم می‌پذیرند که وجود یک خرس بامزه در خانه، زندگی‌شان را بسیار جالب‌تر و پرماجراتر کرده است.