ما هم تشنهی فهم واقعی چگونگی این حادثهایم. اگر آنچه که اتفاق افتاده احساسات و قلب یک جامعه را جریحهدار کرده، باید انصاف داد که با ما چه کرده است. حادثهای بسیار تلخ و دلخراش بر ما اتفاق افتاده. غمی به وسعت دریاها بر شانههای نحیف ما سنگینی میکند. دو کودک معصوم ما در تندباد قساوت و جهل پرپر شدهاند. فرزند دیگرمان بین مرگ و زندگیِ سختتر از مرگ دستوپا میزند. شرف و آبرویمان بازیچهی دست برخی جماعت قسیالقلب قرار گرفته و فضای خانهی گرم و صمیمی ما که روزگاری نهچندان دور پُر از صدای خنده و شادی کودکان ما بود اکنون سرد و بیروح و همسرم بیمار و افسرده شده است و اینهمه را فقطوفقط یک امتحان الاهی میدانم. "ایاک نعبد و ایاک نستعین"، دست از دامن پُر مهر و رحمت او برنخواهم داشت. اگر توفیقم دهد و یاریام نماید در این آزمایش بسیار سخت الاهی موفق خواهم بود و امیدوارم از صابران باشم. از مطبوعات میخواهم لبهی تیز تیغ خصومت بیدلیل و بیبهانهشان را از گلوی ما بردارند که خود بهسختی نفس میکشیم. نوک پیکان اتهامشان را به قلب ما نشانه نروند که قلب ما پارهپاره است و چون موجی که مدام و همیشه خود را به ساحل میکوبد بر ما نتازند که کشتی زندگیمان توفانزده است و ما را با دردی جانکاه با همهی وسعتش به حال خودمان رها کنند، و از مردم خوب و مهربان انتظار داریم بیندیشند و خود را در مقام ما بگذارند و شتابزده قضاوت نکنند؛ چون همهی ما به روز رستاخیز اعتقاد داریم. بهزودی رودرروی هم قرار خواهیم گرفت. روزی که پردهها میافتد و حقیقت عریان و آشکار میشود در مقابل قاضیای قرار خواهیم گرفت که خود شاهد است. نکند خدای ناکرده در آن روز از قضاوتمان پشیمان شویم که شاید آن روز نتوانیم جوابگوی همدیگر باشیم. با کمال خضوع و خشوع لازم میدانم از این که وقوع این فاجعهی دلخراش موجبات تكدر خاطر آیات عظام، مسئولان و ملت شریف و بزرگوار ایران بهویژه خانواده های محترم را فراهم کرده پوزش طلبیده و از خداوند متعال مسئلت داریم که همهی این عزیزان را در پناه خویش محفوظ و مصون بدارد و دست نیاز و کمک و یاری به سوی علمای اعلام و فقها و تمام دستاندرکاران امور تربیتی و اجتماعی، صاحبنظران، جرمشناسان، متخصصان اعصاب و روان، پدران و مادران و هر کس در هر مقام و جایگاهی که هستند دراز میکنیم تا ما و خانوادههایی مانند ما را که فرزندانی چون سمیه دارند و به بنبستهای روانی رسیدهاند یاری و ارائهی طریق کنند.
در خاتمه عنوان مینمایم مسلماً ایجاد روابط دوطرفه بین فرزندان و والدین در شرایطی که فرزندان فاقد ناهنجاریهای روانیاند آسان و فراهم است. اما با جوانانی که اختلالات روحی و روانی شدید دارند چه باید کرد؟ دستمان را برادرانه و خواهرانه بگیرید و به دور از برخوردهای احساسی و سرزنش و نکوهش به طریق ممکن راهنمایی و هدایتمان کنید که شاید اگر خانوادههایی هر چند انگشتشمار نجات یابند خود خونبهای گلهای پرپرشدهی ما باشند.
نامهی پدر سمیه چاپ شده در روزنامهی ایران نقل شده در #خیابان_گاندی؛_ساعت_پنج_عصر #-چهار_جستار_دربارهی_پروندهی_جنایت_"سمیه_و_شاهرخ"_که_دههی_هفتاد_را_در_بهت_فروبرد-، #مهراوه_فردوسی، #نشر_چشمه، صص ۱۶۴ و ۱۶۵
توسط دپرام
| شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۲ | 22:33
پیوندها
آرشیو وب
- شهریور ۱۴۰۴
- مرداد ۱۴۰۴
- تیر ۱۴۰۴
- خرداد ۱۴۰۴
- اردیبهشت ۱۴۰۴
- فروردین ۱۴۰۴
- اسفند ۱۴۰۳
- بهمن ۱۴۰۳
- دی ۱۴۰۳
- آذر ۱۴۰۳
- آبان ۱۴۰۳
- مهر ۱۴۰۳
- شهریور ۱۴۰۳
- مرداد ۱۴۰۳
- تیر ۱۴۰۳
- خرداد ۱۴۰۳
- اردیبهشت ۱۴۰۳
- فروردین ۱۴۰۳
- اسفند ۱۴۰۲
- بهمن ۱۴۰۲
- دی ۱۴۰۲
- آذر ۱۴۰۲
- آبان ۱۴۰۲
- مهر ۱۴۰۲
- شهریور ۱۴۰۲
- مرداد ۱۴۰۲
- تیر ۱۴۰۲
- خرداد ۱۴۰۲
- اردیبهشت ۱۴۰۲
- فروردین ۱۴۰۲
- اسفند ۱۴۰۱
- بهمن ۱۴۰۱
- دی ۱۴۰۱
- آذر ۱۴۰۱
- آبان ۱۴۰۱
- مهر ۱۴۰۱
- آرشيو