#قلعه_مالویل، #روبر_مرل، ترجمه #محمد_قاضی، #نیلوفر

کتاب در یکی دو فصل اول و قبل از انفجار خیلی جذاب بود ولی از جایی که اصل داستان شروع شد جذابیتش (برای من) کم شد. در کل، کتاب جذابی نبود، شاید فقط این نکته‌ی جالب را داشت که سیر تحول انسان نخستین را می‌شد در کتاب به‌تر درک کرد. به نظرم مترجم کتاب به‌تر بود کمی کم‌تر از کلمه‌ی "معهذا" استفاده می‌کرد و یا حداقل ویراستار این مشکل را اصلاح می‌کرد. امتیاز: ۱ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

حوادث داستان در مناطق روستایی کشور فرانسه و در اواخر قرن بیستم می‌گذرد. شخصیت اصلی کتاب امانوئل کنت است؛ مردی که سابقا مدیر مدرسه بوده و اکنون به کشاورزی و مزرعه‌داری روی آورده است. او هم‌چنین یک مکان توریستی (قلعه‌ای قدیمی به نام مالویل) دارد. امانوئل، مردی بسیار باانگیزه و قابل احترام بوده و به سیاست و ره‌بری علاقه نشان می‌دهد. امانوئل و چند تن از دوستانش، به هنگام انفجاری هسته‌ای، در انبار شراب قلعه هستند و همین موضوع باعث می‌شود که آسیبی به آن‌ها نرسد، اما همه‌چیز در اطراف آن‌ها به خاکستر تبدیل می‌شود. اعضای این گروه تصمیم می‌گیرند تا تحت ره‌بری امانوئل، به بازسازی پیرامون خود بپردازند و خیلی زود متوجه می‌شوند که افراد و حیوانات دیگری نیز در مزارع و روستاهای مجاور توانسته‌اند از انفجار جان سالم به‌درببرند. با گذشت زمان و پیش‌روی داستان، سروکله‌ی نجات‌یافته‌گان بیش‌تری پیدا شده و بعضی از آن‌ها با خود، مرگ و ویرانی را برای این اجتماع نوظهور به ارمغان می‌آورند. یکی از چالش‌های اصلی این جامعه‌ی در حال گسترش، مقابله کردن با تهدید فزاینده‌ی یک حکومت دیکتاتوری است که توانسته با کمک شورشیانی غارت‌گر، روستای هم‌جوار آن‌ها را تصرف کند.