تأويل من از آزادی، در عنوان کتاب، یکی همان آزاد شدن حقیقت، از سده‌ها و سالیان دراز اسارت در چنگال دین و فلسفه است که به یاری تأویل انجام گرفت. بعد از نیچه، تصور وجود یک حقیقت مطلق در جهان، که یک دست غیبی آن را در جهان کار گذاشته باشد از بین رفت و از "حقیقت برای هر کس" و "معنا برای هر کس" صحبت شد.

تأویل دیگر آفرینش و آزادی از چشم‌انداز من، کنایه تندی به آفرینش آدم و حوا و سلب آزادی از آنان در نزدیک شدن به درخت ممنوعه بود که انسان را به کره خاکی فرستاد. به تعبیر هایدگر انسان در این خانه منزل کرد و هستی او در اینجا از هر قطعیتی به جز مرگ آزاد است.

تأویل دیگر من از آزادی، سبک نگارش اثر به شیوه مقاله‌نویسی است که زمانی لوکاچ، آن‌را سبکی پیش‌رو برای آفرینش آزاد معنا دانسته بود. اثر از چهارده مقاله تشکیل شده که هر مقاله نسبتی از هرمنوتیک با زندگی و حقیقت و هنر را جست‌وجو می‌کند.

تأویل چهارم از آزادی، همان آزادی هنرمند در آفرینش اثر هنری و منش آزاد هنر است. معنای دیگر می‌تواند آزادی مخاطب در آفرینش معنایی از اثر باشد.

جلد کتاب، رنگ سبز زیبایی دارد و نقش بستن نام آزادی بر روی آن، من را به یاد آن سال می‌اندازد که لبخند را بر لب و ترانه را بر دهان جراحی کردند.

معنای دیگر از نام آزادی و رهایی در عنوان اثر، برای من معشوقه فراموش شده و آن زمستان آلوده و برفی است. این‌گونه، آفرینش و آزادی اثری‌ست که زخمهایی ناجوانمردانه و زیبا می‌زند.

منبع: https://www.goodreads.com