خطاب به عشق؛ نامههای عاشقانۀ آلبرکامو و ماریا کاسارس (دفتر اول: 1944 ـ 1949)
خطاب به عشق؛ نامههای عاشقانۀ آلبرکامو و ماریا کاسارس (دفتر اول: 1944 ـ 1949)
پدیدآور: آلبر کامو ناشر: فرهنگ نشر نو تاریخ چاپ: ۱۳۹۸ مترجم: زهرا خانلومکان چاپ: تهران تیراژ: ۱۱۰۰ شابک: 2ـ052ـ490ـ600ـ978 تعداد صفحات: ۲۶۳+۱۲
خلاصه
در این مکتوبات با زوایایی پنهانپیدا از جهان آلبر کامو و ماریا کاسارس آشنا میشویم. توالی نامهها فضای رمانگونه پدید میآورد و با دو راوی یا شخصیت پایاپای؛ نامههایی که میتوان آنها را مانند اوراقی از یک رمان مکاتبهای خواند.
معرفی کتاب
برای دیدن بخشی از صفحات کتاب، لینک فایل پی دی اف (pdf) را ببینید.
چه اضطرابها و دلهرهها که نکشیدند اهالی سدۀ بیستم و چقدر قلبشان به تپش نیفتاد تا نامههایشان به مقصد برسد؛ اضطرابی که شاید نسل جدید، در جهانی عجینشده با سرعت و سهولت ارتباط، با آن بیگانه باشد. امروز نامهنگاری دیگر راهیِ دنیای فانتزیها و تخیلات شیرین شده است و جایی در جهان مجازی و جهان واقعی ندارد. کاغذهایی حامل دستخط دوست، واگویندۀ جزئیترین رفتارها و احساسات و خصلتهای نویسنده، جوهری که قدمبهقدم بر سفیدی میدود تا خبر برساند و خطوخبری بگیرد؛ ریسمانی تنیده از «حافظۀ گیاهی» که این اکران و آن اکران تاریخ چند هزار سالۀ انسان متمدن را به هم پیوند میزند. اینهاست که نامه را به شیئی عزیز بدل میکند، به چیزی فراتر از شیئی تزئینی و موزهای، به جانداری سخنگو که تعلیم سخن گفتن میکند؛ جانداری به دیرینهسالی خط.
در این میانه، نامههای شخصیتهای ادبی دوچندان مهم است؛ چراکه گاهی در شکلگیری و تکوین تفکر یک شخصیت مؤثر بوده است. گاهی دریچهای شده است تا از چارچوب آن نگاهی به زندگی و جهان شخصی کسی و کسانی بیندازیم؛ نگاهی بینیاز از حدس و گمان. در نامه، حجابها از میان برمیخیزد و مخاطب با عریانی نامهنویس روبرو میشود. سهم نامههای عاشقانه در این میانه هیچ کم نیست و انگار بهتر از نامههای دیگر پردهها را کنار میزند. اینجا در این کتاب، چهرۀ کاموی عاشق برای آنان که همیشه به واسطۀ رمانها و مقالات و آثار فلسفی با او مواجه شدهاند، چهرهای سخت غریب و شگفتآور است.
در این مکتوبات با زوایایی پنهانپیدا از جهان آلبر کامو و ماریا کاسارس آشنا میشویم. توالی نامهها فضای رمانگونه پدید میآورد و با دو راوی یا شخصیت پایاپای؛ نامههایی که میتوان آنها را مانند اوراقی از یک رمان مکاتبهای خواند. لابلای سطرها میشود بارقههایی از تاریخ فرهنگی و اجتماعی سدۀ بیستم فرانسه را ردگیری کرد و به نکات گاه جذاب و مهمی رسید. نام بسیاری از نویسندگان و کراگردانان و بازیگران فرانسوی و غیر فرانسوی فراخور رویدادهای گوناگون در کتاب مطرح میشود، از بسیاری مکانها نام برده میشود و مخاطب به این واسطه با نوعی تاریخ غیررسمی رودررو میشود. کامو و کاسارس از کتابهایی هم نام میبرند و دربارهشان حرف میزنند. خواننده میتواند برداشت و موضع نویسنده را در مورد این آثار بداند؛ موضعی که شاید هیچکدام هیچگاه در هیچ مصاحبهای مطرح نکرده باشند.
مارسا کاسارس و آلبر کامو اولین بار ششم ژوئن سال 1944 در پاریس، همزمان با روز پیاده شدن نیروهای متفقین در ساحل نرماندی (روز شروع عملیات)، ملاقات کردند. ماریا بیستویکساله بود و آلبر سیساله. ماریا متولد شهر لاکرونیای اسپانیا بود اما در چهاردهسالگی به پاریس آمده بود. در سال 1936، مثل بیشتر جمهوریخواهان اسپانیایی. پدرش سانتیاگو کاسارس کیروگا چندینبار در جمهوری دوم اسپانیا وزیر و رئیس دولت بود. وقتی فرانکو حکومت را به دست گرفت، او بهاجبار تبعید شد. بعدها ماریا کاسارس گفته است که «در توامبر 1942 در تئاتر ماتورن به دنیا آمده است».
آلبر کامو که از آن زمان به علت اشغال فرانسه بهدست ارتش آلمان، از همسرش فرانسین فور جدا مانده بود، به عضویت نهضت مقاومت درآمد. او از طرف جد مادرشاش اسپانیایی بود، مسلول مثل سانتیاگو کاسارس کیروگا و مثل او در تبعید از سرزمین مادریاش الجزایر. در اکتبر 1944 وقتی فرانسین فور موفق میشود سرانجام به همسرش بپیوندد، ماریا کاسارس و آلبر کامو از هم جدا میشوند. اما ششم ژوئن 1948، در بلوار سنژرمن به هم برمیخورند، همدیگر را بازمییابند و دیگر از هم جدا نمیشوند. این نامهنگاری، بیوقفه به مدت دوازده سال سرشت حقیقی عشق مقاومتشکن آنها را به خوبی نشان میدهد.
در ژانویۀ 1960، مرگ آنها را از هم جدا میکند در حالی که دوازده سال با هم زیسته بودند «برون از پرده هر یک در برابر دیگری»، همبسته، شیفته، بیشتر اوقات دور از هم، بسیار پرروحیه، هر روز و هر ساعت با هم در حقیقتی که کمتر کسی تاب تحملش را دارد.
نامههای ماریا کاسارس زندگی هنرپیشهای بسیار بزرگ را برملا میکند، تمام جسارتهایش را، ضعفهایش را، برنامۀ کاری دیوانهکنندهاش را، ضبط برنامههای رادیویی، تمرینها، نمایشها و حاشیههایشان و فیلمبرداریها را. این نامهها زندگی بازیگران کمدی فرانسه و تئاتر ملی فرانسه را نیز آشکار میکند. ماریا کاسارس با میشل بوکه، ژرار فیلیپ، مارسل اِران، سرژ رژیانی، ژان ویلار بازی کرده و همه را دوست دارد.
نگارنده به سه دلیل این اثر را برای ترجمه انتخاب کرده است: اولین دلیل مواجهه با شخصیترین لایههای زیستی و روانی آلبر کامو که نویسندۀ مورد علاقۀ مترجم است و ایرانیان هم ـ مانند دیگر مردم جهان ـ توجه زیادی به او نشان دادهاند. دلیل دوم، نیازیست که جامعۀ کنونی ما به عشق دارد؛ به گفتن و شنیدن و خواندن از آن. و دلیل سوم، آشنایی بیشتر با تاریخ فرهنگی و اجتماعی سدۀ بیستم فرانسه است از خلال روایتهای این هر دو شخصیت.