دوقلوها
#دوقلوها، #ژاکلین_ویلسون، ترجمهی #پروین_جلوهنژاد، #کتابهای_فندق #نشر_افق
بعد از چند کتاب که هیچ ایدهی جدید و توانایی خاصی در نویسندهشان نبود یکباره با قدرت نویسندهگی "ژاکلین ویلسون" روبهرو شدم؛ و باز ایمان آوردم که هنوز هم میشه فوقالعاده و غیرتکراری نوشت. بیشتر از هر چیزی در این کتاب تهور نویسنده در بیان احساسات و حرف زدن از زبان دو کودک با دو روحیهی خاص و متضاد به نظرم بسیار چشمگیر بود و بعد هم جسارت نویسنده، نویسنده از هیچ چیزی در راه نوشتن آنچه که میخواد بنویسه نمیترسه، هیچچیزی نمیتونه مانعش بشه. کتاب را دو خواهر دوقلو در دفتر گزارش پدرشان نوشتهاند. بیشتر روبی پرحرف و کمتر گارنت کمحرف. امتیاز: ۹ از ۱۰.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
گارنت و روبی دو خواهر دوقلو هستند که روبی برونگرا و گارنت درونگرا و خجالتی است. دوقلوها مادرشان را از دست دادهاند و با مادربزرگ و پدرشان زندهگی میکنند. پدرشان با رز ازدواج میکند و خانهی آنها از مادربزرگ جدا میشود. دوقلوها با رز که دختر مهربان و خوبی است رابطهی خوبی ندارند (البته معمولا روبی مدیریت میکند). دوقلوها بدون اجازهی پدر به لندن میروند تا در تست بازیگری دوقلوها شرکت کنند و روبی به آرزویش که هنرپیشهگی است برسد. روبی در تست عالی عمل میکند ولی گارنت خراب میکند و آنها رد میشوند. دوقلوها به مدرسهی شبانهروزی نامه میفرستند و درخواست تحصیل در آنجا را میکنند، مدیر مدرسه در جوابشان دفترچهی معرفی مدرسه و برگهی هزینه را برایشان میفرستد. هزینهی مدرسه زیاد است و پدرشان امکان ثبتنام آنها را ندارد. مدرسه میتواند یکنفر را بورسیه کند، دوقلوها تست میدهند و در کمال ناباوری همه، گارنت را برای بورسیه میپذیرند و روبی را رد میکنند. مدیر مدرسه معتقد است که جدا شدن دوقلوها به نفعشان است. روحیهی روبی به هم میریزد و رابطهاش را با گارنت قطع میکند. ولی کمکم با درایت رز روبی تصمیم میگیرد به مدرسهی جدیدی برود و برای خودش دوستانی پیدا میکند. روزی که گارنت میخواهد به مدرسهی شبانهروزی برود روبی برای اولین بار به آغوش رز پناه میبرد و با گارنت آشتی میکند. گارنت از مدرسهاش راضی است. روبی هم حالش خوب است و به نمایش که علاقهاش است میپردازد.