ایستگاهها دَه ایده کهن برای زندگی در جهانی نو
حقیقتی که منظور آرنت است حقیقتی وجودی است، یا دستکم به این شکلی که من تفسیرش میکنم وجودی است. حقیقتِ آرنت به دانشی علمی دلالت ندارد، بلکه به حقیقتی ارجاع میدهد که از شیوه زندگی ما ظهور مییابد. در جهانی که سیلان دائمی در آن حکمفرماست، با حقیقتگویی و معتمدانه عملکردن میتوانیم چندینوچند جزیره ثبات خلق کنیم. این جزیرهها -خانوادهها، نهادها، سازمانها و کشورها- تنها به این دلیل ممکن میشوند که آدمها پیوسته به شیوهای اعتمادپذیر و صادقانه با یکدیگر تعامل کنند. آرنت از صداقت و اعتمادپذیریای حرف میزند که وظیفه و اقتضای زندگی ماست. میتوانیم به آنها پشت کنیم و به زندگی ادامه دهیم، و با انعطافپذیری و انطباقپذیریِ ابدیمان خوش باشیم. اما آرنت و دیگر متفکرانِ این کتاب میگویند انتخاب حقیقت، اگر اصلاً ممکن باشد، امری انسانیتر و شرافتمندانهتر است. رعایتِ اقتضای حقیقت گاهوبیگاه بهناچار با مقتضیات دیگر چیزها به مشکل میخورد. یکی از بزرگترین تراژدیهای زندگی این است که بعضی دوراهیهای اخلاقی را نمیشود ریاضیاتی "حل" کرد.
بااینحال، حقیقت وجودی نوعی شرافت اساسی دارد که آن را به غایتی فینفسه تبدیل میکند. از حقیقت که حرف میزنیم، نباید دنبال سرحالبودن و موفقبودن و خوشبختبودن باشیم (گرچه اگر هر سه اینها را همزمان در کنار حقیقت داشته باشیم، حقا که بخت یارمان بوده است). باید براساس حقیقت سخن بگوییم و معتمدانه زندگی کنیم، چون این کار ذاتاً ارزشمند است، چون در پیوند است با اینکه از پس تعهداتمان در قبال دیگران برآییم. به همین خاطر است که حقیقت ایستگاهی وجودی میشود که محکمایستادن رویش اهمیت مییابد.
#ایستگاهها #دَه_ایده_کهن_برای_زندگی_در_جهانی_نو، #سوِند_برینکمن، مترجم: #علیرضا_صالحی، #ترجمان_علوم_انسانی، ص ۷۸