#دوست_تا_همیشه، #جکلین_ویلسون، ترجمهی #راحله_پورآذر، #منظومه_خرد
این کتاب خانم جکلین ویلسون هم مثل همهی داستانهاش خوب بود. مخاطب این کتاب هم کودکان و نوجوانان هستند. داستان خیلی تکاندهنده و تاثیرگذار شروع شد ولی در ادامه کمی از قدرت اثرگذاری کتاب کم شد. کتاب برای کودکان و نوجوانانی که مرگ و فقدان دوستی را تجربه میکنند (که البته امیدوارم این اتفاق برای هیچکس نیفته) به نظرم خیلی مفید خواهد بود. در کل داستان تلخ و دردناکی بود. امتیاز: ۸ از ۱۰.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
جید و ویکی دو دوست صمیمی و جدانشدنی هستند. یک روز بر سر اینکه در گروه دو باشند یا نمایش با هم بگومگو میکنند و جید هم تصمیم میگیرد از شرکت در هر دو گروه انصراف دهد. ویکی با عصبانیت از جید جدا میشود و بلافاصله با ماشین تصادف میکند و چند ساعت به کما میرود و سرانجام میمیرد. جید شوکه شده است و احساس گناه میکند. او دچار کابوس میشود و روح ویکی یک لحظه هم او را آرام نمیگذارد. ویکی در همه جا همراه جید است: در مدرسه، در خانه، در گفتوگو با دیگران. ویکی، جید را تشویق به انجام ندادن تکالیف، برخوردهای خشن با آموزگاران، همکلاسیها و پدر و مادرش میکند. ویکی برای جید همه چیز بود و همیشه حرف، حرف او بود و تا قبل از مرگش جید زیر سلطهی او بود و قدرت تصمیمگیری نداشت. سرانجام جید به کمک مشاور و شرکت در گروه دو و نمایش و نزدیک شدن به دو نفر از همکلاسیهایش و مقابله با حضور ویکی و فاصله گرفتن از او کمکم به آرامش میرسد. او دیگر میتواند خود تصمیم بگیرد و مستقل عمل کند بدون آنکه ویکی را از یاد ببرد و این همان چیزی است که ویکی هم برای جید میخواهد.