توسط دپرام
| پنجشنبه یازدهم مرداد ۱۴۰۳ | 21:49
مدام میکوشم چیزی بیانناشدنی را بیان کنم، چیزی توضیحناپذیر را توضیح بدهم، از چیزی بگویم که در استخوانها دارم، چیزی که فقط در استخوانها تجربهپذیر است. چهبسا اینچیز در اصل همان ترسیست که گاهی دربارهاش گفتوگو شد، ولی ترسی تسرییافته به همهچیز، ترس از بزرگترین و کوچکترین، ترس، ترسی شدید از به زبان آوردن یک حرف. البته شاید این ترس فقط ترس نیست، شاید چیزیست فراتر از هرچه که موجب ترس میشود.
کافکا، نامههایی به میلنا، نوامبر ۱۹۲۰ نقل شده در پسگفتار مترجم در #محاکمه، #فرانتس_کافکا، مترجم #علی_اصغر_حداد، #نشر_ماهی، ص ۲۶۳ و پشت جلد