جودی دمدمی / ۱۰ جودی دمدمی و طلسم بدشانسی
#جودی_دمدمی _/_۱۰ #جودی_دمدمی_و_طلسم_بدشانسی #مگان_مک_دونالد، مترجم: #محبوبه_نجفخانی، #افق
اجبارا نظرم مشابه جلدهای قبلی همین مجوعه است. کتاب فقط مناسب کودکان است، ترجمه ضعیف است. امتیاز: ۲ از ۱۰.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
داستانِ کتابِ جودی و طلسم بدشانسی زمانی آغاز میشود که مادربزرگ جودی یک سکهی دربوداغانِ قدیمی را به عنوان هدیه به او میهد. بعد از دریافت این سکه زندهگی جودی از این رو به آن رو میشود؛ به این معنی که دروازههای بخت و اقبال به نحو شگفتانگیزی به رویش گشوده میشوند. جودی با توسل به قدرت جادویی این سکه در هر عرصهای یکهتازی میکند: از امتحانات مدرسه گرفته تا بازی بولینگ و مسابقهی هجی کلمات! بخت اما خیلی زود روی تیره و تار خود را نیز به جودی نشان میدهد؛ جسیکا فینچ که قویترین شاگرد کلاس آقای تاد (معلم جودی) در هجی کلمات است انتخاب میشود تا در مسابقات کشوری هجی کلمات شرکت کند و برای این مسابقه باید به واشنگتن برود، قرار میشود که جودی هم برای نگهداری از گربهی جسیکا در مدتی که او برای مسابقه میرود به واشنگتن برود، جودی از این موضوع خیلی خوشحال است ولی چند بدشانسی پشت سرهم میآورد، جودی برگهی کلمات جسیکا را کثیف میکند و در رستوران جامیگذارد و بعد هم گربهی جسیکا فرار میکند و سوار آسانسور هتل میشود. در آخر گربه پیدا میشود و همهچیز به خوبی و خوشی به پایان میرسد, جسیکا هم قهرمان هجی کلمات در کشور میشود.