یکی از انگاره‌های کلیدی اندیشه هندو اصل کارما[۱] است. برمبنای این اصل، اَعمال فرد در زندگی‌های بعدی یا تناسخ روح او تأثیرگذار خواهد بود. اگر فرد موقعیت فعلی‌اش را در سلسله مراتب اجتماعی بپذیرد و صبورانه وظایفش را به انجام برساند، در زندگی بعدی به کاست بالاتری ارتقاء خواهد یافت. برعکس اگر از پس این کار بر نیاید در حیات بعدی مرتبه‌اش تنزل خواهد یافت. در نتیجه، رتبه فرودست نجس‌ها پیامد گناهانی است که در زندگی قبلی مرتکب شده‌اند. فرد باید برای نیل به مرتبه اجتماعی والاتر در زندگی بعدی، خود را با فرامین نظم کیهانی وفق دهد. بدین‌ترتیب اصل کارما منکر مفهوم "تصادف تولد"، یعنی این تصور است که امتیازات و محرومیت‌های اجتماعی به عواملی خارج از اراده افراد مربوطند، بلکه مراتب اجتماعیِ هم عالی و هم دانی را با توجه به اعمال گذشته فرد تبیین و توجیه می‌کند.

۱- واژه کارما به معنای نتیجه اعمال شخص و نیز خود آن اعمال است. بر اساس نظریه کارما آنچه بر سر شخص می‌آید ناشی از اعمال خود او است. مفهوم دیگری از فرهنگ هندو که شاید ریشه‌های اندیشه‌ای که در اینجا مطرح شده است روشن‌تر بیان کند مفهوم دارما است. در گردونه عظیم کیهانی، هر موجودی واجد یک دارمای اختصاصی‌ست؛ مسیری که باید دنبال کنی و وظایفی که باید به انجام برسانی. اگر متوجه دارمای خود شوی، بدون توجه به دشواری مسیر، از آرامش ذهنی و رهایی از تمام تردیدها لذت خواهی برد. اگر از دارمای خود امتناع ورزی و بکوشی مسیر فردی دیگر را در پیش بگیری، یا بی‌هیچ مسیر مشخصی پرسه بزنی، تعادل کیهانی را بر هم خواهی زد و هرگز قادر نخواهی بود آرامش یا لذت را بیابی. فرقی نمی‌کند مسیر تو چه باشد؛ تا وقتی که آن را دنبال کنی به آرامش می‌رسی، لذا زن رختشویی که فداکارانه راه یک زنِ رختشو را دنبال می‌کند بسیار برتر است از شاهزاده‌ای که از مسیر شاهزادگی کنار می‌کشد. بدین‌ترتیب می‌توان حدس زد که مفاهیم کارما و دارما چگونه به کمک نظام کاستی می‌آیند.


#حقایق_نهان،_دروغ‌های_عیان #پیامدهای_اجتماعی_"تحریف_ترجیح"، #تیمور_کوران، ترجمه: #سیدحامد_بهشتی، #روزنه، صص ۲۷۳ و ۲۷۴