علاقه دارم نقل قولی طولانی از اظهارات نوون را از کتابش (Reaching Out) در مورد تدریس ارائه دهم. کلمات نوون وضعیتی را توضیح می‌دهد که در آن استاد و شاگرد می‌توانند علاوه بر کشف انواع نوین تفکر انتقادی، از یکدیگر بیاموزند:

"استاد پذیرنده باید به شاگردان نشان دهد که آنها چیزی برای گفتن دارند. بسیاری از شاگردان سالها کارشان "گرفتن" بود و چنان با این عقیده که هنوز هم چیزهای فراوانی برای یادگرفتن وجود دارد، اشباع شده بودند که اعتماد به نفس خود را از دست داده‌اند و به سختی می‌پذیرند که خود چیزی برای عرضه دارند... . بنابراین استاد باید در وهله اول نقابی را که زندگی عقلانی بسیاری از شاگردان را پوشانده بردارد و به آنها کمک کند که ببینند تجربیات زندگی، بینشها، ایمان به عقاید و تدبیر آنها ارزش این را دارد که به طور جدی به آنها توجه شود. جلب توجه و تحت تأثیر قرار دادن شاگردان از طریق کتابهایی که نخوانده‌اند، واژه‌هایی که نشنیده‌اند و مؤسساتی که با آنها آشنا نیستند، کار بسیار آسانی است؛ اما مشکلتر این است که در مقام "گیرنده" بتوان به شاگردان کمک کرد که با دقت گندم را از علفهای هرزه در زندگی خود تمییز دهند و زیبایی نعمتهایی را که دارند، نشان دهند... . استادانی که می‌توانند خود را از جلب توجه و کنترل شاگردان بی‌نیاز سازند و به خود اجازه دهند خبرهایی را که شاگردان دارند، بپذیرند، در می‌یابند که در پذیرندگی است که استعدادها آشکار می‌شود" (١٩٦٦).


#آموزش_تفکر_انتقادی، #چت_مایرز، ترجمه #دکتر_خدایار_ابیلی، #سازمان_مطالعه_و_تدوین_کتب_علوم_انسانی_دانشگاهها_(سمت)، ص ۸۰