ما همگی از محدودیتهای منطقی - عینی دیدگاه علمی در خصوص مسائل مربوط به عاطفه و وجدان و پاسخگویی به پرسشهای مربوط به کیفیت کلی زندگی آگاهیم. در حالی که ممکن است نتوانیم به شاگردان خود عقل و فضیلت بیاموزیم، حداقل میتوانیم با آمیختن آشکار عناصر ذهنی مناسبی چون شگفتی، زیبایی و اشتیاق شدید به درس مربوط، آنها را از جنبه "علاقه" دانش آگاه سازیم. شاید بتوان از طریق آموزش درک غنا و تنوع رشتههای تحصیلی به شاگردان، آنها را به حفظ و نگهداری این برکت و تنوع تشویق کرد. اگر یک شاگرد کلاس بیولوژی شگفتی و پیچیدگی استخر آب شیرینی را دریابد، احتمالاً میکوشد تا از آلودگی آن جلوگیری کند. اگر ما به شاگردان خود توجه و علاقه به مسائل را بیاموزیم یا حداقل به آنها نشان دهیم که خودمان به مسائل توجه داریم، آموزش تفکر انتقادی ما ممکن است باعث پدید آمدن تکنولوژیای در آینده شود که سروکارش به جای تخریب، بیشتر با بهبود و سالمسازی باشد. شاگردان ممکن است بیاموزند که شگفتیهای زندگی در سیاره ضعیف و شکننده ما نه فقط معماهاییاند که قوای حل مسأله ما را به کار میگیرند، بلکه رازهایی هستند که صرفاً به دلیل زیبایی و لذت، شایان پاسداریاند.
#آموزش_تفکر_انتقادی، #چت_مایرز، ترجمه #دکتر_خدایار_ابیلی، #سازمان_مطالعه_و_تدوین_کتب_علوم_انسانی_دانشگاهها_(سمت)، صص ۱۳۲ و ۱۳۳
 
 
 
 
   
          
       + نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم مهر ۱۴۰۳ ساعت 21:52 توسط دپرام
        |