وحشت بیماری و کهن‌سالی نه‌فقط وحشت از فقدان‌های اجباری حاصل از آن بلکه وحشت از انزوا و گوشه‌نشینی است. وقتی آدم‌ها ملتفت می‌شوند که به پایان زندگی‌شان نزدیک شده‌اند، دیگر چیز زیادی تقاضا نمی‌کنند. آن‌ها ثروت بیشتر طلب نمی‌کنند و دنبال قدرت بیشتر نمی‌روند. در عوض، فقط تقاضا دارند تا جایی که ممکن‌است به آن‌ها اجازه داده شود که خودشان قصه زندگی‌شان در این جهان را سروشکل بدهند. خودشان تصمیم بگیرند و طبق اولویت‌های خودشان با دیگران ارتباط برقرار کنند. در جامعه مدرن، کارمان به جایی رسیده که علی‌القاعده گمان می‌کنیم ناتوانی و وابستگی نافی این استقلال و خودمختاری است.

#مرگ_با_تشریفات_پزشکی #آنچه_پزشکی_درباره_مردن_نمی‌داند، #آتول_گاواندی، مترجم: #حامد_قدیری، #ترجمان_علوم_انسانی، ص ۱۷۰