همسایهها
داستان خیلی خوب و گیرا شروع شد ولی کمکم متوسط و حتی گاهی میشه گفت ضعیف شد. داستان کتاب در حدود سال 31 و با زمینهی اجتماعی ملی شدن صنعت نفت اتفاق میافتد. کتاب بعد از سال 59 اجازهی نشر پیدا نکرده است.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
خالد نوجوانی است در خانوادهای که به سختی روزگار میگذرانند، پدر خالد بعد از مدتی که مغازهی آهنگریاش درآمدی ندارد برای کار به کویت میرود و خالد هم با وجود سن کم در قهوهخانهی یکی از همسایههایشان مشغول به کار میشود، خالد کمکم با گروهی که طرفدار نهضت ملی شدن صنعت نفت هستند و اعلامیه و روزنامه پخش میکنند آشنا میشود و از اعضای این گروه میشود. خالد را با چمدانی از روزنامه، کتاب و اعلامیه بازداشت میکنند او منکر میشود و فرار میکند ولی دوباره بازداشت میشود. خالد بعد از مقاومت زیاد در برابر شکنجهها به یک سال زندان محکوم میشود، در زندان کیفیت آب و غذای زندانیها خیلی پایین است. خالد به همراه پندار (که از همفکرانش در بیرون زندان بوده و او هم دستگیر شده) اعتصابی را رهبری میکنند و در آخر خالد که حدود 100 روز از محکومیتش مانده مابقی محکومیتش را در انفرادی با شرایطی سخت سر میکند و در آخر داستان از زندان آزاد میشود.