لبخند

صبحی که

صبحی کـــه
بجـــای عـــشق
بجای نوازشهاش
لوس بازی هاش
اون چای جوشیده ..
...
با تنهایی
با اس ام اس های بی جواب...
با گوشی شارژ باتری تموم شد
با یه نخ سیـــگار شروع بـــشه . . .

یــــک شــــــروع دوبـــاره نیــــست
امـــــتداد پایان اســــت
بــــــرای کــــسی که دیــگه امــــیدی بـــه ادامه نـــداره !!

!

ماجرای مرد بومی و صدف های کنار دریا !

مردی در کنار ساحل دورافتاده ای قدم می زد. مردی را در فاصله دور می بيند که مدام خم می شود و چيزی را از روی زمين بر می دارد و توی اقيانوس پرت می کند. نزديک تر می شود، می بيند مردی بومی صدفهايی را که به ساحل ميافتد در آب مي‌اندازد. صبح بخير رفيق، خيلی دلم ميخواهد بدانم چه ميکنی؟ - اين صدفها را در داخل اقيانوس می اندازم. الآن موقع مد درياست و اين صدف ها را به ساحل دريا آورده و اگر آنها را توی آب نيندازم از کمبود اکسيژن خواهند مرد. دوست من! حرف تو را می فهمم ولی در اين ساحل هزاران صدف اين شکلی وجود دارد. تو که نمی توانی آنها را به آب برگردانی خيلی زياد هستند و تازه همين يک ساحل نيست. نمی بينی کار تو هيچ فرقی در اوضاع ايجاد نميکند؟ مرد بومی لبخندی زد و خم شد و دوباره صدفی برداشت و به داخل دريا انداخت و گفت:

"برای اين يکی اوضاع فرق کرد ! "

حسرت

 یک پرستار استرالیایی بزرگترین حسرتهای آدمهای در حال مرگ را جمع کرده و 5 حسرت را که بین بیشتر آدمها مشترک بوده منتشر کرده است :

نخستین حسرت = کاش جسارت اش را داشتم اون جوری زندگی می کردم که می خواستم ، نه اونجوری که دیگران ازم توقع داشتند

حسرت دوم = کاش این قدر سخت کار نمی کردم . ...

حسرت سوم = کاش شجاعتش را داشتم که احساساتم را با صدای بلند بگم .

حسرت چهارم = کاش رابطه هایم با دوستانم را حفظ می کردم .

حسرت پنجم = کاش شادتر می بودم .

عمر ما کوتاه تر از اونی است که فکرشو می کنیم . زمان مثل برق می گذره کاشکی برای چند لحظه هم که شده رو جمله های بالا مکث کنیم و ببینیم یک وقت شامل حال ما نشود ! 

جواب دندان شکن بیل گیتس

بعد از خوردن غذا بیل گیتس 5 دلار به عنوان انعام به پیش خدمت داد پیشخدمت ناراحت شد
بیل گیتس متوجه ناراحتی پیشخدمت شد و سوال کرد : چه اتفاقی افتاده؟
پیشخدمت : من متعجب شدم بخاطر اینکه در میز کناری دختر شما 50 دلار به من انعام داد در درحالی که شما که پدر او هستید و پولدار ترین انسان روی زمین هستید فقط 5دلار انعام می دهید !

گیتس خندید و جواب معنا داری گفت :

او دختر پولدار ترین مرد روی زمینه و من پسر یک نجار ساده ام


(هیچ وقت گذشته ات را فراموش نکن . او بهترین معلم توست)

تقلیدی بسیار زیبا

عبدالکریم سروش،بسط تجریه نبوی

دولت ها می توانند مردم را مجبور به پرداخت ماليات کنند اما هرگز نخواهند توانست ايمان به خدا و پيامبر را در قلب ها بدمند. ايمان از جنس عشق است و عشق را به زور نمی توان ايجاد کرد.
مشابهت عشق و ایمان هم به دلیل انفعالی بودنشان نیست. بلکه به لحاظ پی آمدهای ایمان است که پی آمدهای عاشقی یکسانند.انکار نمیکنم که در مواردی ایمان به نحو اعطایی حاصل می شود. چنین موهبتی اگر دست دهد فوق العاده عالیست. اما در خور همه کس نیست و مختص نوادر است.بیشتر مردم باید "ایمان بیاورند" و این یعنی توکل کردن بر معشوق و دل بستن به او و علی الخصوص دوست داشتن او،شایسته ی دوستی و عاشقی شمردن او و خیر و زیبایی دیدن در او و آماده فداکاری بودن برای او،این پی آمدهاست که ایمان و عاشقی را به هم نزدیک و از یک جنس میکند.عاشق هر لحظه که روی معشوق می بیند عید اوست. چرا که هر بار معشوق برای او جلوه ی دیگری دارد و به او حیات تازه ای می دهد.برای شخص مومن هر روز که با معبود خود تجدید عهد می کند ایمان تازه و لذا عید تازه ای از ر...اه فرا میرسد. چنان عید خجسته ای را برای همگان آرزو دارم

والسلام.
.....
منابع:
سخنرانی حکومت اسلامی مطلوب.لندن
عبدالکریم سروش،بسط تجریه نبوی،ص ۱۵۵
روشنفکری دینی

لعنتی

هی لعنتی
آهستــــــه بيــا ...
چيـــــزي هــــم ننـــويـــس ...
جوابــــم را هم نده....
همــــین كــــه بخـــــواني بَـس اســـت ...
مـــــن بـــه بـــي‌ محلــي هـای تو عــــادت دارم!!!

فقط در تایلند