به نام خدا

  • صفحه اصلی
  • پروفایل
  • ایمیل
  • آرشیو
  • عناوین مطالب

سپید دندان

توسط دپرام |

رمان نوجوان

,

جک لندن

,

محسن سلیمانی

,

افق

| شنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۴ | 8:26

#سپید_دندان، #جک_لندن، ترجمه #محسن_سلیمانی، نشر #نشر_افق

داستان عالی و خیلی خاصی نبود ولی ضعیف هم نبود، نگاه نویسنده که دنیا و آدم‌ها را از دید یک گرگ-سگ به خوبی روایت کرده بود جالب بود. اوایل داستان کمی کند پیش می‌رفت ولی اواخر به‌تر شد. البته این چاپی که من خواندم خلاصه‌ی متن اصلی است. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان از قبل از تولد سگی از نژاد گرگ، با دو مرد به نام‌های بیل و هنری و گله‌ی سگ‌های سورتمه‌ی آن‌ها آغاز می‌شود؛ آن‌ها در سفری برای تحویل تابوت لرد آلفرد به یک شهر دور افتاده به نام فرت مک گری هستند. زمانِ قحطی است و غذا کم و هم‌چنین مهمات کمی دارند؛ از طرفی چند روزی است که یک گله گرگ گرسنه، دو مرد را تعقیب می‌کند. با شروع رمان، آن‌ها شش سگ سورتمه دارند، اما یک شب متوجه می‌شوند که هفت سگ منتظر غذا است. صبح روز بعد، با دیدن فقط پنج سگ مشکوک شده و در نهایت متوجه ماده‌گرگی می‌شوند که شبانه به کمپ می‌آید و سگ‌ها را فراری می‌دهد. وقتی در نهایت فقط دو سگ می‌ماند، بیل تصمیم می‌گیرد به گرگ شلیک کند، اما گله‌ی گرگ گرسنه او را می‌کشد. هنری تنها می‌ماند، تنها با دو سگ و بدون مهمات و پس از چند روز راه‌پیمایی کوتاه مجبور می‌شود آتشی بسازد تا خود را در برابر گرگ‌ها محافظت کند، ذخیره‌ی چوبش تمام می‌شود و نمی‌تواند بیرون برود تا دنبال چوب بیشتری بگردد. در نهایت توسط گروهی از مردم نجات می‌یابد.
فصل دوم رمان دیدگاه روایی را به دیدگاه گرگ تغییر می‌دهد. پس از پایان قحطی، گله‌ی گرگ‌ها از هم جدا می‌شود و ماده‌گرگ با سه گرگ نر سفر می‌کنند تا این‌که یکی از گرگ‌ها به نام «یک‌چشم» دو گرگ دیگر را می‌درد. پس از آن، گرگ ماده و یک چشم با هم به راه می‌افتند تا زمانی که او برای به دنیا آوردن توله‌هایش ساکن شود. زمانی که توله‌ها هنوز کوچک هستند، قحطی دیگری پیش می‌آید و همه‌ی توله‌ها به غیر از یک توله‌گرگ خاکستری می‌میرند. این توله‌ی قوی و ماجراجو درس بیابان را می‌آموزد: «نخوری می‌خورندت».
در فصل سوم، توله و مادر سرگردان به یک قبیله‌ی سرخ‌پوست می‌رسند و مردی به‌نام گری‌بیور برای توله اسم سپیددندان می‌گذارد. سپیددندان یادمی‌گیرد چه‌طور در حضور انسان عمل کند. وقتی مادرش را از او می‌گیرند، سعی می‌کند او را تعقیب کند، اما به شدت توسط گری‌بیور مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گیرد؛ او به سرعت درس دیگری می‌آموزد، اطاعت از «خداوندگار (انسان)». مردی با نام بی‌یوتی اسمیت، سپیددندان را از گری‌بیور می‌خرد؛ مردی ظالم که با او به طرز وحشت‌ناکی رفتار می‌کند. او را دائماً مجبور به دعواهای خونین با سگ‌های دیگر می‌کند تا اسمیت بتواند شرط‌بندی‌ها را برنده شود. اما در طول مبارزه‌ای با یک بول‌داگ، سپیددندان در حالت مرگ است که مردی به نام ویدن‌اسکات، فردی متمایز و مقتدر، دخالت می‌کند و مبارزه را متوقف می‌کند. علاوه بر این، اسکات به اسمیت پول می‌پردازد و او را تهدید به زندان می‌کند. سپس اسکات سپیددندان را با خود می‌برد.
سپیددندان تحت حمایت و شفقت ویدن‌اسکات به تدریج به او علاقه پیدا می‌کند. اسکات در بازگشت به خانه، در ابتدا قصد دارد سپیددندان را پشت سر بگذارد، اما فرار می‌کند و مخفیانه وارد کشتی می‌شود، سرآخر به همراه اسکات می‌رود. در سوء قصد یک محکوم فراری به نام جیم هال، به پدر اسکات سپیددندان جان او را نجات می‌دهد. پدر اسکات معتقد است که کاری که او کرده را هیچ سگی نمی‌تواند بکند. رمان با سپیددندان در حال استراحت زیر آفتاب با توله‌سگ‌هایی که از جفتش (سگی به نام کالی) متولد شده‌اند به پایان می‌رسد.

کلبه‌ی عمو تام متن کوتاه شده کلکسیون کلاسیک/ ۱۱

توسط دپرام |

کلکسیون کلاسیک

,

رمان های جاویدان جهان

,

داستان های آمریکایی

,

هریت بیار استو

| یکشنبه یازدهم دی ۱۴۰۱ | 23:37

#کلبه‌ی_عمو_تام_متن_کوتاه_شده_کلکسیون_کلاسیک/_۱۱، #هریت_بیچراستو، مترجم: #محسن_سلیمانی، #نشر_افق

داستان کلبه‌ی عمو تام داستانی پر از تلخی است، داستانی از دوران وحشی‌گری و برده‌داری در آمریکا. شخصیت ایوا (اونجلین) خیلی عزیز و دوست‌داشتنی بود. سبک نوشتاری و روایت رمان ضعف‌های زیادی داشت به عنوان نمونه شخصیت‌ها اصلا واقعی و باورپذیر نبودند. امتیاز: ۶ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

کلبه عمو تام داستان بردۀ پیری به نام عمو تام است. این پیرمرد فردی دین‌دار، باوقار و نجیب است و در اعتقاداتش ثابت‌قدم است. در حالی‌که با قایق او را به نئواورلئانز می‌برند تا در حراجی بفروشند، تام جان یک دختر کوچک به نام ایوا را نجات می‌دهد که بعد از نجات دخترک، پدرش، آگوستین سینت کلئر به عنوان تشکر تام را می‌خرد. ایوا و تام خیلی زود با هم دوست می‌شوند. وضعیت سلامت دخترک چندان مناسب نیست و روز به روز هم حالش بدتر می‌شود او موقع مرگ از پدرش می‌خواهد تا افرادی که به برده‌گی گرفته به‌خصوص تام را آزاد کند.
پدرش هم قصد همین کار را دارد اما بعد کشته می‌شود و سایمون لگری مالک جدید تام می‌شود که بسیار وحشی است و بعد از این‌که تام حاضر نمی‌شود محل اختفای برخی برده‌های فراری را لو بدهد با شلاق تا سر حد مرگ تام را کتک می‌زند. تام تا لحظۀ مرگ دین و نگرش مسیحی‌اش را حفظ می‌کند و نویسنده مرگ تام را مسیح‌وار به نمایش می‌گذارد. سایمون لگری که نقش منفی داستان است نمایندۀ حرص و طمع و بی‌رحمی است. مردی که گناه را به اصلاح ترجیح می‌دهد. لگری برده‌هایش را مجبور می‌کند تا کارهای مختلفی برایش انجام دهند. حتی زنی را مجبور می‌کند که با او زندگی کند. وقتی لگری تام را می‌خرد، هم‌زمان با تام دختری 15 ساله به نام املین را نیز می‌خرد که قصد دارد او را جای‌گزین همان زن بکند. لگری با تهدید و تطمیع، کویمبو و سامبو که سیاه‌پوست هستند را نیز شریک و هم‌دست خودش می‌کند. این دو مرد به دستور لگری بقیۀ برده‌ها را کتک می‌زنند. در واقع این کویمبو و سامبو هستند که تام را تا سر حد مرگ شلاق می‌زنند. در انتها پسر ارباب اولیه‌ی تام که مردی خوب بوده تام را پیدا می‌کند و قصد خرید و آزادی او را دارد ولی تام در حال مرگ است و بعد از آمدن جوان می‌میرد.

کلبه‌ی عموتام متن کوتاه‌شده کلکسیون کلاسیک/ 11

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های آمریکایی

,

هریت بیچر استو

,

محسن سلیمانی

| شنبه چهاردهم فروردین ۱۴۰۰ | 14:17

داستان کتاب خیلی تلخ بود و واقعا این حد از تبعیض نژادی برای من قابل تصور نبود، در این داستان این کتاب (و طبعا در آن دوران) سیاهان را در مقایسه با این روزگار شاید بشود گفت حتی پایین‌تر از حیوانات می‌دیدند. پردازش و روایت‌گری کتاب در اوایل کتاب متوسط است و هر چه به پایان کتاب نزدیک‌تر می‌شویم ضعیف‌تر می‌شود.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

آقای شلبی به خاطر بدهیش مجبور می‌شود که چند برده‌اش را بفروشد. یکی از این برده‌ها پسری است که وقتی مادرش می‌فهمد که فروخته شده به همراه پسرش فرار می‌کند. برده‌ی دیگر تام است که سیاهی مومن و مذهبی است. تام که زن و بچه‌اش هم برده‌ی آقای شلبی هستند فرار نمی‌کند و فروخته می‌شود. تام در ابتدا به خانواده‌ای خوب فروخته می‌شود، دختر این خانواده در اثر بیماری می‌میرد و طبق وصیتش پدر خانواده تصمیم می‌گیرد تام را آزاد کند ولی پدر به طور ناگهانی می‌میرد و زن او نمی‌پذیرد که تام را آزاد کند. تام برده‌ی مردی بدجنس می‌شود و در آخر توسط او کشته مبی‌شود. ولی تا لحظه‌ی آخر مومن و معتقد باقی می‌ماند.

کلکسیون کلاسیک11 : کلبه ی عموتام

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های آمریکایی

,

هریت بیچر استو

,

محسن سلیمانی

| پنجشنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۰ | 11:45

 

کلکسیون کلاسیک11 : کلبه ی عموتام

ادامه مطلب

کلبه ی عمو تام (کلکسیون کلاسیک 11)

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های آمریکایی

,

هریت بیچر استو

,

محسن سلیمانی

| پنجشنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۰ | 1:46

منبع: https://roshdbook.com

دکتر جکیل و آقای هاید

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های انگلیسی

,

رابرت لویی استیونسن

,

محسن سلیمانی

| پنجشنبه دوازدهم فروردین ۱۴۰۰ | 1:33

به نظرم ایده‌ی اصلی نوشتن کتاب می‌تواند برای تولید آثار زیادی به کار برود همان‌طور که تا به حال هم اقتباس‌های زیادی از این کتاب شده. ولی در کل این رمان من را خیلی تحت تاثیر قرار نداد و از نظر من جای‌گاهی بین ضعیف و متوسط دارد.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

دکتر جکیل فردی با شخصیت است که با یک سری آزمایش علمی مخفیانه توانسته معجونی درست کند که با آن شخصیت منفی وجودش در جسمش تجلی پیدا کند شخصیتی به نام آقای هاید که بسیار هم زشت و کریه است. آقای هاید شخص معتبر و مشهوری را می‌کشد و کم کم قضیه‌ی اقای هاید لو می‌رود.

کتاب دکتر جکیل و آقای هاید

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های انگلیسی

,

رابرت لویی استیونسن

,

محسن سلیمانی

| چهارشنبه یازدهم فروردین ۱۴۰۰ | 11:15

کتاب دکتر جکیل و آقای هاید

ادامه مطلب

مورد غیرعادی دکتر جکیل و آقای هاید

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های انگلیسی

,

رابرت لویی استیونسن

,

محسن سلیمانی

| سه شنبه دهم فروردین ۱۴۰۰ | 21:45

 

Jekyll and Hyde Title.jpg

جلد اولین نسخهٔ کتاب در لندن (۱۸۸۶)

 

ادامه مطلب

مروارید متن کوتاه شده کلکسیون کلاسیک/ 9

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های آمریکایی

,

جان استاین بک

,

محسن سلیمانی

| سه شنبه دهم فروردین ۱۴۰۰ | 21:24

قبل از این کتاب دو اثر دیگر از جان استاین‌بک (خوشه‌های خشم و موش‌ها و آدم‌ها) را خوانده بودم، داستان‌های استاین‌بک معمولا حول یک ایده‌ی کلی شاخ و برگ پیدا می‌کنند. داستان مروارید یک داستان استعاری است و از نظر من در سطحی کمی پایین‌تر از متوسط قرار دارد.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

زن و شوهری سرخ‌پوست به هم‌راه کودک خردسالشان در کومه‌ای زندگی می‌کنند. عقرب کودک را نیش می‌زند، دکتر به دلیل این که آن‌ها خانواده‌ی فقیری هستند و پولی ندارند  کودک را مداوا نمی‌کند. مرد در دریا مرواریدی بزرگ و منحصر به فرد پیدا می‌کند، این مروارید می‌تواند تمام آرزوهای آن‌ها را برآورده کند. دکتر که خبردار می‌شود که آن‌ها مروارید پیدا کرده‌اند برای معاینه‌ی کودک به کومه‌ی آن‌ها می‌رود. مروارید را برای فروش به شهر می‌برند ولی خریداران مروارید شهر که همه با هم هم‌دست هستند قیمت پایینی برای مروارید اعلام می‌کنند. مرد از این کار آن‌ها عصبانی می‌شود و تصمیم می‌گیرد که مروارید را برای فروش به پای‌تخت ببرد. چندین بار افراد مختلف برای دزدی مروارید اقدام می‌کنند و مرد تا پای جان و با وجود زخمی شدن چندباره از مروارید محافظت می‌کند. کودک مرد با تیر یکی از سه نفری که به دنبال مروارید مرد و خانواده‌اش را تعقیب می‌کنند کشته می‌شود و مرد هم هر سه نفر آن‌ها  را می‌کشد. در آخر زن به حرف زنش که از ابتدا عقیده داشت این مروارید بدشگون است گوش می‌کند و مروارید را به دریا می‌اندازد. مروارید برای این خانواده‌ی فقیر خوش‌بختی که نمی‌آورد هیج آن‌ها را بدبخت‌تر هم می‌کند.

مروارید (کلکسیون کلاسیک 9)

توسط دپرام |

رمان

,

داستان های آمریکایی

,

جان استاین بک

,

محسن سلیمانی

| دوشنبه نهم فروردین ۱۴۰۰ | 19:3

منبع: https://roshdbook.com

موضوعات وب
  • عمومی
  • کتاب
  • مناسبت‌ها
پیوندها
  • حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ حسین وحید خراسانی
  • حضرت آیت الله العظمی حاج شیخ میرزا جواد تبریزی
  • حضرت آیت الله سید علی حسینی سیستانی
  • رضا امیرخانی
  • صیبحوا
  • دکتر محسن رضایی
  • دریچه ای رو به هنر و فرهنگ
  • عطش انتظار
  • داستان مهدخت ایران روشنک
  • 💞موسیقی💞
آرشیو وب
  • شهریور ۱۴۰۴
  • مرداد ۱۴۰۴
  • تیر ۱۴۰۴
  • خرداد ۱۴۰۴
  • اردیبهشت ۱۴۰۴
  • فروردین ۱۴۰۴
  • اسفند ۱۴۰۳
  • بهمن ۱۴۰۳
  • دی ۱۴۰۳
  • آذر ۱۴۰۳
  • آبان ۱۴۰۳
  • مهر ۱۴۰۳
  • شهریور ۱۴۰۳
  • مرداد ۱۴۰۳
  • تیر ۱۴۰۳
  • خرداد ۱۴۰۳
  • اردیبهشت ۱۴۰۳
  • فروردین ۱۴۰۳
  • اسفند ۱۴۰۲
  • بهمن ۱۴۰۲
  • دی ۱۴۰۲
  • آذر ۱۴۰۲
  • آبان ۱۴۰۲
  • مهر ۱۴۰۲
  • شهریور ۱۴۰۲
  • مرداد ۱۴۰۲
  • تیر ۱۴۰۲
  • خرداد ۱۴۰۲
  • اردیبهشت ۱۴۰۲
  • فروردین ۱۴۰۲
  • اسفند ۱۴۰۱
  • بهمن ۱۴۰۱
  • دی ۱۴۰۱
  • آذر ۱۴۰۱
  • آبان ۱۴۰۱
  • مهر ۱۴۰۱
  • آرشيو
برچسب ها
  • شیخ عباس قمی ره (1163)
  • کلیات مفاتیح الجنان (1163)
  • اقبال الاعمال (727)
  • ماه رمضان (594)
  • ماه رجب (444)
  • فروردین (427)
  • ماه شعبان (383)
  • اردیبهشت (326)
  • رمان (311)
  • اسفند (289)
  • خرداد (222)
  • بهمن (196)
  • ماه ذو الحجه (176)
  • ادبیات (171)
  • داستان های انگلیسی (136)
  • تیر (127)
  • داستان های فارسی (115)
  • داستان های آمریکایی (111)
  • شهریور (101)
  • رمان خارجی (97)

B L O G F A . C O M

تمامی حقوق برای به نام خدا محفوظ است .