نگاهی به پرسش‌های کودکان

#نگاهی_به_پرسش‌های_کودکان، #مؤسسه‌ی_پژوهشی_کودکان_دنیا، #نشرقطره

این کتاب برای افرادی که با کودکان سروکار دارند کتاب مختصر و مفیدی است. به نظرم مسئولین آموزش‌وپرورش هم خوبه که این کتاب را بخونند. برای مخاطبین دیگه کتاب مفیدی نیست. کتاب به سوال‌هایی که در ذهن کودکان می‌گذره می‌پردازه و نمونه‌های مختلفی از سوال‌ها به صورت موضوعی برای نمونه در کتاب آمده. در مورد این که نظام آموزشی باید سوال‌محور باشه هم در کتاب توضیحات مختصر و مفیدی داده شده. برای مخاطب عام، امتیاز: ۲ از ۱۰.

نگاهی به پرسش‌های کودکان

● پرسش‌های دیگر

-شامپو همان صابون است؟
-چرا شامپو موها را نرم می‌کند؟
-زیردریایی چطوری زیر آب می‌رود؟
-توی زیردریایی آب نمی‌رود؟
-کاغذ چطوری درست می‌شود؟
-گذشت یعنی چه؟
-چرا شهر تهران پر از دود است؟
-ترافیک یعنی شلوغی؟
-چرا در تهران آدم زیاد است؟
-چرا باید حرف آدم‌بزرگ‌ها را گوش کنیم؟
-روزهای هفته یعنی چه؟
-چرخ خیاطی چطوری کار می‌کند؟
-زیپ شلوار را چه کسی درست کرد؟
-چرا بعضی وقت‌ها شیر آب چک‌چک می‌کند؟
-چرا باید آرزو کرد؟
-چرا هر چیزی اسمی دارد؟
-چرا بعضی‌ها روی میز غذا می‌خورند؟
-چرا سینه‌زنی می‌کنیم؟
-ماهواره چیست؟
-مستأجر یعنی چه؟
-طلاق یعنی چه؟
-یتیم یعنی چه؟
-چرا نماز می‌خوانیم؟
-چطوری باید نماز خواند؟
-باد از کجا می‌آید؟
-چرا میز چهار پایه دارد؟
-بالن چیست؟
-بالن چطوری به آسمان می‌رود؟
-چرا وقتی عطسه می‌کنیم باید بگویم ببخشید؟
-شاعر کیست؟
-گناه چیست؟
-چه چیزهایی گناه دارد؟
-وقتی گناه می‌کنیم چه می‌شود؟
-ماشین حساب چطوری کار می‌کند؟


#نگاهی_به_پرسش‌های_کودکان، #مؤسسه‌ی_پژوهشی_کودکان_دنیا، #نشرقطره، صص ۱۵۹ و ۱۶۰

نگاهی به پرسش‌های کودکان

سال‌ها است که در بسیاری از کشورها، جریان آموزش براساس پرسش‌های کودکان طراحی و برنامه‌ریزی می‌شود. به‌عبارت دیگر این امکان به کودکان داده شده است که نیازهای خود را براساس پرسش‌ها مطرح کنند تا در جریان آموزش معلم‌ها بتوانند نیازها را شناسایی کنند و سپس نوع محتوای آموزشی را براساس پرسش‌های کودکان تهیه کنند.
در این مسیر به شیوه‌های گوناگون سعی می‌شود تا کودکان پرسش‌های خود را با برنامه‌ریزان و معلم‌ها در میان بگذارند. به‌عبارت دیگر پرسش‌های کودکان سرآغاز جریان‌های آموزشی می‌شود. بدین‌ترتیب برنامه‌ریزان آموزشی در می‌یابند که کودکان به چه فکر می‌کنند؟ چه چیزهایی برای آن‌ها مهم است؟ چه بخش‌هایی از زندگی برایشان در ابهام است؟ و دوست دارند درباره‌ی چه چیزهایی بدانند و تا کجا بیشتر بدانند؟ و درنهایت برنامه‌ها و محتوای درسی خود را براساس این پرسش‌ها سازماندهی می‌کنند.

#نگاهی_به_پرسش‌های_کودکان، #مؤسسه‌ی_پژوهشی_کودکان_دنیا، #نشرقطره، ص ۹

نقاط کور بین ما چگونگی غلبه بر سوگیری شناختی ناخودآگاه و ایجاد روابط بهتر

#نقاط_کور_بین_ما #چگونگی_غلبه_بر_سوگیری_شناختی_ناخودآگاه_و_ایجاد_روابط_بهتر، #گلب_سپرسکی، مترجم: #صدیقه_فرهادی، #انتشارات_سایلاو

اکثر کتاب‌های این سبک حرف خاصی برای گفتن ندارند، یک‌سری حرف‌ها و نکات که بر خلاف ادعایی که نویسنده می‌کند که بکر و تازه و کاربردی هستند اتفاقا اکثرا تکراری و غیرکاربردی هستند. امتیاز: ۲ از ۱۰.

نقاط کور بین ما چگونگی غلبه بر سوگیری شناختی ناخودآگاه و ایجاد روابط بهتر

فرض کنید که شما گرفتار یک وضعیت اضطراری شده‌اید، یا می‌خواهید به قربانی کمک کنید و عده‌ای تماشاگر اطراف شما را احاطه کرده‌اند. آنچه شما باید انجام دهید این است که بر پخش مسئولیت و علامت‌دهی اجتماعی غلبه کنید. فقط فریاد نزنید، "به من کمک کنید!" این عبارت مسئولیت را پخش می‌کند. در عوض، به یک فرد خاص اشاره کرده و دستورالعمل‌های مشخصی به او بدهید؛ مثلاً بگویید، "تو، خانمی که پولیور آبی پوشیدی، با پلیس تماس بگیر" و "مردی که دوچرخه داری، به داروخانه والگرین که پایین خیابان است برو و مقداری پد گاز پانسمان و هیدروژن پراکسید بگیر."
اگر به دردسر افتاده‌اید و به کمک دوستانتان احتیاج دارید، صرفاً به مطرح کردن مشکل خود در فیس‌بوک یا لینکدین بسنده نکنید. در عوض، تصمیم بگیرید که به چه نوع کمک مشخصی نیاز دارید و به طور خاص چه کسی می‌تواند این کمک را در اختیار شما قرار دهد. سپس، برای آن‌ها پیام خصوصی ارسال کنید و از آن‌ها بخواهید تا به شما کمک کنند. بسته به شرایط، می‌توانید از یک دوست صمیمی بخواهید که برای شما کمک بگیرد.

#نقاط_کور_بین_ما #چگونگی_غلبه_بر_سوگیری_شناختی_ناخودآگاه_و_ایجاد_روابط_بهتر، #گلب_سپرسکی، مترجم: #صدیقه_فرهادی، #انتشارات_سایلاو، ص ۱۴۹

نقاط کور بین ما چگونگی غلبه بر سوگیری شناختی ناخودآگاه و ایجاد روابط بهتر

آخرین باری که دیدید دو نفر از دوستان یا اعضای خانواده بر سر چیزی احمقانه با هم مشاجره می‌کنند، چه زمانی بوده است؟ از چشم‌انداز شما که بیرون از مشاجره هستید، بحث بر سر چنین موضوعی بی‌فایده و حتی مضر است. چرا آن‌ها خودشان متوجه این مسئله نیستند؟ چون دیدگاه درونی -در داخل یک موقعیت- ما را نسبت به زمینه گسترده‌ای که اتفاق در آن رخ می‌دهد، غافل می‌کند و منجر به تصمیم‌گیری‌های نادرستی می‌شود که به روابط ما آسیب می‌رساند. برای این‌که این مشکل را برطرف کنید، از شخصی که به او اعتماد دارید کمک بگیرید و یک چشم‌انداز بیرونی کسب کنید.

#نقاط_کور_بین_ما #چگونگی_غلبه_بر_سوگیری_شناختی_ناخودآگاه_و_ایجاد_روابط_بهتر، #گلب_سپرسکی، مترجم: #صدیقه_فرهادی، #انتشارات_سایلاو، ص ۴۸

نقاط کور بین ما چگونگی غلبه بر سوگیری شناختی ناخودآگاه و ایجاد روابط بهتر

این افسانه را باور نکنید که می‌توانید دروغ و حقیقت را از یکدیگر تشخیص دهید: مطالعات نشان می‌دهد که ما در تشخیص اظهارات درست از نادرست بسیار ناکارآمد هستیم؛ بله، این بدان معنی است که شما هم همین‌گونه هستید، مگر این‌که یک بازجوی آموزش‌دیده سازمان سیا باشید. در حقیقت، تحقیقات چارلز باند جونیور و بلا دوپائولو ۱ نشان می‌دهد که به‌طور متوسط ما فقط به ۵۴ درصد از دروغ‌ها پی می‌بریم، این آمار تکان‌دهنده است چون اگر صرفاً شانس را در نظر بگیریم، پنجاه‌درصد را متوجه خواهیم شد.
به طورکلی، اصلاً فکر خوبی نیست که فقط تابع غریزه خود باشید. حتی در مواردی که فکر می‌کنید می‌توانید به حس ششم خود اعتماد کنید، بهتر است از غریزه خود فقط به عنوان علامت هشداردهنده خطربالقوه استفاده کنید و موقعیت را به‌طور تحلیلی ارزیابی کنید.

۱. Charles Bond Jr. and Bella DePaulo

#نقاط_کور_بین_ما #چگونگی_غلبه_بر_سوگیری_شناختی_ناخودآگاه_و_ایجاد_روابط_بهتر، #گلب_سپرسکی، مترجم: #صدیقه_فرهادی، #انتشارات_سایلاو، ص ۳۳

مغزی که خود را تغییر می دهد: داستان های واقعی از پیشگامان علوم اعصاب در رابطه با موفقیت های مغز بشر

ادامه نوشته

مغزی که خود را تغییر می دهد: داستان های واقعی از پیشگامان علوم اعصاب در رابطه با موفقیت های مغز بشر

منبع: https://nahang.ir

چه کسی پنیر مرا برداشته است

کتاب بر مبنای یک داستان کوتاه چند درس ایجاد تحول را می دهد. مطالب کتاب خیلی جدید نبودند ولی جالب بودند و شاید یادآوریشان برای همه خالی از لطف نباشد. از داستان این کتاب می آموزیم که گاهی باید تغییر کرد و شرایط جدید را پذیرفت. باید حتی زمانی که در شرایط خوب و ثابتی هستیم هم آماده ی تغییر باشیم.

(خطر لو رفتن داستان)

دو موش به نام های "اسنیف" و "اسکاری" و دو آدم کوچولو به نام های "هیم" و "هاو" در یک هزار تو به دنبال پنیر می گردند وقتی انبار بزرگی از پنیر پیدا می کنند مشغول خوردن می شوند تا جایی که پنیرها تمام می شوند. موش ها ر اساس غریزه شان به سرعت به دنبال انبار پنیر دیگری راه می افتند. ولی آدم کوچولو ها که ذهن پیچیده تری دارند همانجا می مانند و به مسائل مختلف فکر می کنند. بعد از مدتی "هاو" هم خودش را با شرایط جدید وفق می دهد ولی "هیم" تا آخر داستان در همان انبار پنیرهای خالی می ماند.

معرفی و دانلود کتاب «چه کسی پنیر مرا برداشت؟»

معرفی و دانلود کتاب «چه کسی پنیر مرا برداشت؟»

ادامه نوشته

کتاب «چه کسی پنیر مرا برداشته است؟» نوشته اسپنسر جانسون

چه کسی پنیر مرا جابجا کرده است

ادامه نوشته