نظریه عمومی فراموشی
#نظریه_عمومی_فراموشی، #ژوزه_ادوآردو_آگوآلوسا، ترجمه #صابر_مقدمی، نشر #انتشارات_ناهید
داستان کتاب الهامگرفته از ماجرایی واقعی و تکاندهندهست. ولی به نظرم میتونست گیراتر و جذابتر نوشته بشه. سرراست و خطی روایت نکردن داستان به نظرم بعضی جاها به جذابیت داستان صدمه زده بود هرچند در بعضی قسمتها هم به جذابیت داستان کمک کرده بود (بهتر بود که کمی سادهتر روایت بشه ولی نه کاملا خطی). امتیاز: ۴ از ۱۰.
(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))
شرح احوال زنی پرتغالی که در آستانهی استقلال آنگولا در ۱۹۷۵ خود را در چاردیوار آپارتمانش حبس میکند. بعدا مشخص میشود که بخش زیادی از میل زن برای حبس خود ناشی از این است که در نوجوانی مردی به او تجاوز میکند و متواری میشود، پدرش او را سرزنش میکند و از آن به بعد بیشتر اوقات در خانه حبس میشود و پدرش تا زمان مرگ یککلمه هم با او حرف نمیزند به هر کجا هم که میرود همه پچپچ میکنند. راوی سوم شخص ضمن ایجاز به زندهگی روزمرهی لوودو ویکا میپردازد که در بالکن منزلش کبوتران را صید میکند، بر بالکن سبزیجات میکارد و در آشپزخانه آتش بهراه میاندازد. رهایی آنگولا از استعمار پرتغال و ترسهای قهرمان زن کتاب از فضاهای باز در فضای بدبینانهی شخصی و نيز ناشی از اختناق سیاسی به موازات هم پیش میروند.