مثل آب برای شکلات
این رمان هم متوسط بود (مدت هاست که هر رمانی می خوانم در بهترین حالت متوسط است. ایراد از من هست یا کتاب ها یا انتخاب هام؟)
(خطر لو رفتن داستان)
داستان کتاب روایت زندگی دختریست که چون دختر آخر خانواده است طبق سنت های بومی نباید ازدواج کند و وظیفه ی نگهداری از مادرش را به عهده دارد. مادر، پیش نهاد خواستگاری پدرو از تیتا را رد می کند و به او ازدواج با دختر دیگر خانواده را پیش نهاد می دهد او هم قبول می کند که با خواهر تیتا ازدواج کند تا بتواند نزدیک تیتا باشد. پدرو با تیتا روابطی پنهانی دارد و هم زمان پزشک خانواده هم از تیتا خواستگاری می کند. پس از سال ها با فوت مادر خانواده و خواهر تیتا (همسر پدرو)، پدرو و تیتا به هم می رسند.
+ نوشته شده در شنبه دوم فروردین ۱۳۹۹ ساعت 20:42 توسط دپرام
|