هرمنوتيك و تفسير ديني از جهان در گفتوگو با استاد مجتهد شبستري
■ دو سال بيشتر از پيروزي انقلاب نگذشته بود كه فهميدم چهارچوب تفكر فقهي سنتي براي كساني كه با حسن نيت اداره كشور را در دست گرفتهاند اسباب زحمت شده و مانع حركت به سوي يك زندگي متناسب با عصر حاضر و دنياي امروز ميگردد. ميديدم مثلاً اينها ميخواهند از ايدههايي كه در دمكراسي هست و از افكاري كه در كلام و فقه شيعه هست تلفيقي به وجود بياورند، اما در اين كار موفق نميشوند و هميشه تفكر فقهي سنگيني ميكند و مشكل به وجود ميآورد. مثلاً جاي اين پرسش بود كه چرا اين تلفيق در قانون اساسي آنچنان مبهم و عاري از تعبيرات شفاف كه لازمه نوشتن يك قانون اساسي است، انجام شد؟ چرا همان مقدار هم كه در قانون اساسي نوشته بودند و ميتوانست يك تفسير نسبتاً دمكراتيك داشته باشد، در مقام عمل تفسيري كاملاً فقهي پيدا كرد. و







