سفر به گرای 270 درجه

نسبت به بقیه‌ی کتاب‌هایی که از جنگ ایران و عراق خوانده بودم قوی‌تر بود که البته طبیعی بود چون آن‌ها خاطره بودند و این رمان. البته با توجه به تعریف‌هایی که شنیده بودم انتظار بیش‌تری از این کتاب داشتم. در کل رمانی متوسط بود.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

ناصر که قبلا در جبهه بوده حالا به شهر برگشته و مشغول امتحانات مدرسه‌اش است. علی او را به جبهه می‌برد و در عملیات کربلای پنج شرکت می‌کنند. ناصر که راوی داستان است صحنه‌های درگیری را روایت می‌کند که تلخ و تکان‌دهنده هستند. در این درگیری‌ها چند نفر از دوستان ناصر شهید می‌شوند و خود او هم ترکشی به دهانش اصابت می‌کند و به بیمارستان می‌رود. در انتهای رمان ناصر به شهر برمی‌گردد.

کتاب سفر به گرای 270 درجه

ادامه نوشته

سفر به گرای ۲۷۰ درجه

 
نویسندهاحمد دهقان
ناشرنشر صریر
محل نشرایران
تاریخ نشر۱۳۷۵
تعداد صفحات۲۷۲
موضوعجنگ ایران و عراق (عملیات کربلای ۵)
سبکرمان
زبانفارسی

سفر به گرای ۲۷۰ درجه رمانی است از احمد دهقان با موضوع جنگ ایران و عراقرضا امیرخانی، رمان‌نویس ایرانی، درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «شاید بهترین رمان جنگ»[۱]

ادامه نوشته

زندگی شیرین

این رمان خانم "تکین حمزه لو" نسبت به رمان "حوض فیروزه" که از ایشان خوانده ام ضعبف تر بود و در کل می شه گفت کمی پایین تر از متوسط بود. گاهی در بعضی قسمت ها کلیشه ای می شد.

(خطر لو رفتن داستان)

شیرین که نویسنده ی داستان است زندگی آرامی دارد تا این که شوهرش تصمیم می گیرد خانه شان را بفروشد و با سرمایه ی آن در نوشهر ساخت و ساز کند. فروش خانه هم زمان می شود با پیدا شدن غده ای سرطانی در سینه ی شیرین؛ شیزین درگیر شیمی درمانیست، پسرش برای کنکور درس می خواند، دخترش درگیر روابط عشقی عاطفی نافرجام است و شیرین متوجه می شود که شوهرش در نوشهر با زنی رابطه دارد. در انتهای داستان شیرین از همسرش طلاق می گیرد، خانه ای مناسب اجاره می کند، دختر و پسرش تقریبا به آرامش می رسند و شیرین هم تقریبا سلانتی اش را به دست می آورد.

حوض فیروزه

داستان کتاب در کل چیزی بین متوسط و خوب بود. نمی دانم نظرم را تحت تاثیر کتاب افتضاح قبلی (مثل پر) می دهم یا این که واقعا اگه این کتاب را در هر شرایطی می خواندم نظرم همین بود.

(خطر لو رفتن داستان)

فیروزه شخصیت اصلی داستان دختریست که در دانشگاه تهران پرستاری خوانده و در بیمارستانی مشغول کار است. فیروزه چند سال پیش با پسری که ابتدا خودش را دانشجوی داروسازی معرفی می کند ازدواج کرده ولی بعدا متوجه شده که پژمان از دانشگاه به خاطر اعتیاد اخراج شده و بعد از مدتی هم به تولید شیشه در انباری خانه اش می پردازد که فیروزه از خانه ی او فرار می کند و به تنهایی و با سختی خانه ای اجاره می کند. مزاحمت های پژمان در محل کار فیروزه باعث اخراج او می شود. فیروزه که دنبال کار می گردد به پرستاری زن جوانی پول دار و فلج مشغول می شود. در گذر زمان فیروزه و عماد (شوهر زن فلج) عاشق هم می شوند و عماد از زنش و فیروزه با کمک عماد (که دیپلماتی پول دار و بانفوذ است) از پژمان جدا می شود و با هم

ادامه نوشته

حوض فیروزه

ادامه نوشته

کتاب حوض فیروزه

ادامه نوشته