گلشاد و گلنوش (کلیله و دمنه خندان)
#گلشاد_و_گلنوش_(کلیله_و_دمنه_خندان)، #گیتی_صفرزاده، #مدرسه
به نظرم تناقض عجیبی در این نقیضهنویسی کلیله و دمنه وجود داشت، پاورقیهای کتاب مفهوم برخی کلمات متن را توضیح داده بود ولی به نظرم یا کلا باید قید پاورقی را میزدند یا همهی کلماتی که احتمالا برای بعضی خوانندهگان نامفهوم بود را شرح میدادند، کلماتی بدون شرح در متن وجود دارد که از کلمات شرح داده شده ثقیلترند؛ نمیدانم این مشکل از نویسنده است یا دبیر مجموعه یا .... در کل طنز کتاب یکدست و روان بود ولی حداقل در مورد شخص من طنزهای نوشتاری خیلی کمتر از طنزهای دیگر موجب خنده یا حتی لبخند میشود و به نظرم واقعا طنزنویسی کار بسیار سختیست که البته گاهی عکس این موضوع را تجربه کردهام، مثلا با بعضی از طنزهای مجلهی گلآقا (که اتفاقا نویسنده هم از همان مکتب گلآقاست)، بعضی از طنزهای چلچراغ و یا بعضی از طنزهای عبید زاکانی. در این کتاب به جای کلیله و دمنه که دو شغال بودند گلشاد و گلنوش گفتوگو میکنند که مادربزرگ و نوه هستند و تضاد این دو نسل فضای گفتوگوها را طنزآمیز میکند. کتاب در ۱۵ باب نوشته شده که ارتباط خاصی با هم ندارند. امتیاز: ۶ از ۱۰.