۲ اردی‌بهشت جشن گیاه آوری

اين جشن بهانه اي بوده براي تقديس گياهان و درختان و احترام و گراميداشت اين زيستمندان . در اين روز مردم به دامان طبيعت مي رفتندو لحظاتي را با گلهاو گياهان سپري مي كردند . همچنين روز گردآوري گياهان دارويي از صحرا نيز همين روز بوده است . بديهي است كه چنين جشني بايد در ابتداي ارديبهشت برگزار مي شده كه به طور معمول در اغلب نقاط ايران طبيعت يك سره سبز و پربار مي شده است . گردآوري گياهان از صحرا با مراقبت و دقت بسيار انجام مي شده و لطمه به گياهان باگردآوري بيشتراز حد لازم را گناهي بس بزرگ مي داشته اند . "جشن گياه آوري” نيز ازجمله آئين هاي طبيعت گراي بي نظير نياكان ما به شمار مي رود و سابقه اي از آئين مشابه درسرزمين ها و فرهنگ هاي ديگر وجود ندارد.

۱۹ فروردین فروردین روز،جشن فروردینگان

جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه یا همسپتمدم نام جشنی بوده که به مدت ده روز، در روزهای پایان سال برگزار می‌شده‌است.[۱] این جشن در دوران باستان، جشنفروهرها یا روان درگذشته بود.[۲]

ادامه نوشته

۱۷ فروردین سروش روز،جشن سروشگان

سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است.سروش از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمان‌ها را می‌پاید و فرشتهٔ نگهبان خاص زرتشتیان است.

سروش و جشن سروشگان

در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی "شنیدن"Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او

ادامه نوشته

عید نوروز

عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن می‌گیرند.

امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

زمان عید نوروز

جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در

ادامه نوشته

راز فال ورق

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز

کتاب ۵۳ فصل دارد که هر فصل به نام یکی از ورق‌ها نام‌گذاری شده و یک فصل هم ژوکر است. کتاب رمانی فلسفی است. امتیاز: ۳ از ۱۰.

(خطر لو رفتن داستان (اسپویل))

داستان در مورد سفر پدری و پسرش به نام هانس توماس است که از شمال اروپا به یونان می‌روند تا به دنبال همسر (و مادر) خود بگردند، که چندین سال پیش برای تبدیل شدن به مدل، زادگاه خود را به شکلی عجیب ترک کرده‌ است. پدر هانس توماس فرزند نامشروع یک افسر آلمانی است که به صورت تصادفی با مادربزرگ هانس توماس (لاین) آشنا می‌شود و به دلیل شرایط جنگ، مجبور به ترک او می‌شود.
هزینه‌ی این سفر را پدر در بخت‌آزمایی برنده شده‌ است و بخشی از مسافرت با خودروی فیات شخصی قرمز و بخشی از آن با کشتی کروز صورت می‌گیرد. در طول سفر هانس توماس با ماجراهای عجیبی رو‌به‌رو می‌شود و پی به رازهای عمیقی می‌برد که نه تنها به وی بل‌که به سرنوشت همه‌ی انسان‌ها مربوط می‌شود.
ابتدا مردی کوتوله و بسیار عجیب به او یک ذره‌بین می‌دهد و می‌گوید که به آن نیاز خواهد داشت. سپس در روستا در کوه‌پایه‌های آلپ، پیرمردی نانوا به او کلوچه‌ای می‌دهد که در آن کتابی بسیار کوچک وجود دارد و کتاب یک داستان موازی دیگر در داستان اصلی ایجاد می‌کند. کتاب دوم که کتاب کلوچه‌ای نام دارد خاطراتِ شخصی سه نانواست.
اول بیکر هانس که کشتی‌اش در راه نیویورک در دریا شکسته و بعد به ساحل یک جزیره‌ی بسیار عجیب با موجوداتی متناظر با کارت‌های ورق‌بازی و یک نفر انسان به نام فرود می‌رسد.
دوم آلبرت که در کودکی مادرش را از دست می‌دهد و پس از مرگ مادر، پدرش به شراب اعتیاد پبدا می‌کند و سپس خواهر و برادران آلبرت، خانه را ترک می‌کنند. آلبرت هم‌واره مورد آزار و اذیت هم‌سن‌وسالانش قرار می‌گیرد. او در دوازده ساله‌گی با بیکر هانس آشنا می‌شود.
سوم لودویگ که افسر آلمانی در جنگ جهانی دوم بود و پس از پایان جنگ با البرت آشنا می‌شود.
هانس توماس اندک اندک متوجه می‌شود، در این دنیا چیزهایی شگفت وجود دارد و برایش سؤال‌هایی فلسفی دربارهٔ ماهیتِ وجودیِ انسان، هدفِ ما روی این کره‌ی خاک و «از کجا آمده‌ام، آمدنم بهر چه بود» مطرح می‌شود. او سعی می‌کند با ذهنِ کودکانه‌ی خود پاسخ این معماها را پیدا کند و هم‌زمان از پدرش هم کمک بگیرد. آن‌ها مراحل مختلفی را در جاده و کشتی پشت سر می‌گذارند، تا در نهایت مادر هانس توماس را که به مدلی برای عکاسی حرفه‌ای تبدیل شده‌ است می‌یابند و با هم به محل زندگیشان بر می‌گردند. البته در کنار داستان اصلی، داستان موازی دوم نیز جریان خود را دارد و پسر آن را از روی همان کتاب کلوچه‌ای مطالعه می‌کند. و در پایان این دو داستان موازی به وحدت می‌رسند.

راز فال ورق

به گفته سقراط، تنها چیزی که می‌دانم این است که چیزی نمی‌دانم.

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۳۸۶

راز فال ورق

"میدانی چرا اغلب مردم در اطراف و اکناف جهان پرسه می‌زنند، بدون آنکه از بابت چیزهایی که می‌بینند شگفت‌زده شوند؟"
سرم را به علامت نفی تکان دادم.
گفت، "چون جهان به یک عادت تبدیل شده است. هیچ کس جهان را باور نمی‌کرد، اگر سال‌ها به آن عادت نکرده بود. این را می‌توان در کودکان دید. آنها چنان تحت‌تأثیر همه چیزهایی که در اطراف خود می‌بینند قرار می‌گیرند که نمی‌توانند چشمان خود را باور کنند. به این دلیل است که به اینجا و آنجا اشاره می‌کنند، و درباره هر چیزی که می‌بینند سؤال می‌کنند. این قضیه در مورد ما بزرگ‌ها فرق می‌کند. ما همه چیز را آن قدر دیده‌ایم که واقعیت را بدیهی می‌دانیم."

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، صص ۳۰۶ و ۳۰۷

راز فال ورق

کسی که متوجه شود چیزی را نمی‌فهمد، روی‌هم‌رفته در مسیر درست فهمیدن همه چیزها قرار گرفته است.

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۲۱۴

راز فال ورق

روزی یک فضانورد و یک جراح مغز روسی درباره مسیحیت بحث می‌کردند. جراح مغز مسیحی بود، امّا فضانورد نبود. فضانورد گفت، "من بارها از جو زمین خارج شده‌ام، امّا هیچ‌گاه فرشته‌ای ندیده‌ام." جراح مغز با تعجب به او خیره شد، و پس از لحظه‌ای گفت، "من هم مغزهای هوشمند زیادی را عمل کرده‌ام، امّا هیچ‌گاه فکری در آن ندیده‌ام.

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۱۹۹

راز فال ورق

اگر مغز ما آن قدر ساده بود که می‌توانستیم آن را درک کنیم، آن قدر احمق می‌بودیم که به هیچ وجه نمی‌توانستیم آن را درک کنیم.

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۱۷۱

راز فال ورق

"برایت یک مثال می‌زنم: درست پیش از آنکه دوستی تلفن بزند یا وارد خانه من شود، درباره او فکر می‌کنم. بسیاری از مردم، این هم‌آیندی را پدیده‌ای ماوراءطبیعی می‌دانند. امّا اگر این دوست تلفن هم نزند، من به او فکر می‌کنم. بعلاوه، او بیشتر اوقات به من تلفن می‌زند، بدون آنکه من به او فکر کنم. متوجه شدی؟" تایید کردم.
"مسئله این است که مردم آن مواردی را به خاطر می‌سپارند که دو حادثه، همزمان اتفاق می‌افتند. اگر درست زمانی که به پول احتیاج مبرم دارند پولی پیدا کنند، عقیده دارند که علت آن چیزی ماوراء‌طبیعی بوده است. آنها حتی هنگامی که برای به دست آوردن مقداری پول خود را به آب و آتش می‌زنند نیز این کار را می‌کنند. به این ترتیب، یک سلسله شایعات درباره تجارب گوناگون "ماوراءطبیعی" به راه می‌افتد؛ تجاربی که عمه‌ها و عموها در سراسر جهان آن را دیده‌اند. مردم آن قدر به این جور چیزها علاقه دارند که به سرعت یک مجموعه داستان ساخته می‌شود. امّا در اینجا نیز فقط بلیط‌های برنده قابل دیدن‌اند. وقتی من ژوکر جمع می‌کنم خیلی عجیب نیست که یک کشو پر از ژوکر داشته باشم!

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۱۴۳

راز فال ورق

«می‌دانی مادربزرگ یک روز به من چه گفت؟ گفت در انجیل خوانده است که خداوند در عرش اعلی نشسته و می‌خندد، چون مردم به او اعتقاد ندارند.»
پرسیدم، «چرا؟» سؤال کردن همیشه آسانتر از پاسخ دادن است.
گفت، «بسیار خوب، اگر خدایی ما را آفریده باشد، پس باید ما را چیزی مصنوعی بداند. ما حرف می‌زنیم، بحث می‌کنیم، می‌جنگیم، یکدیگر را ترک می‌کنیم و می‌میریم. می‌بینی؟ ما چنان هوشمندیم که بمب‌های اتمی می‌سازیم و موشک به ماه می‌فرستیم. امّا هیچ یک نمی‌پرسیم از کجا می‌آییم. ما فقط در اینجا هستیم، و هر یک در مکانی جاگیری کرده‌ایم.»
«و به همین دلیل است که خداوند به ما می‌خندد؟»
«دقیقاً! اگر ما یک آدم مصنوعی درست کنیم، و این آدم مصنوعی شروع به صحبت کردن درباره بازار بورس یا مسابقه اسب‌دوانی کند، بدون آنکه ساده‌ترین و مهمترین سؤال را مطرح کند، یعنی اینکه چگونه همه چیز به وجود آمده است، در این صورت حسابی خواهیم خندید، این طور نیست؟»

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، صص ۲۱ و ۲۲

راز فال ورق

هر چه زن زیباتر باشد، در پیدا کردن خودش با مشکلات بیشتری روبرو خواهد شد.

#راز_فال_ورق، #یوستین_گوردر، ترجمه #عباس_مخبر، نشر #نشر_مرکز، ص ۹

۲ اردی‌بهشت جشن گیاه آوری

اين جشن بهانه اي بوده براي تقديس گياهان و درختان و احترام و گراميداشت اين زيستمندان . در اين روز مردم به دامان طبيعت مي رفتندو لحظاتي را با گلهاو گياهان سپري مي كردند . همچنين روز گردآوري گياهان دارويي از صحرا نيز همين روز بوده است . بديهي است كه چنين جشني بايد در ابتداي ارديبهشت برگزار مي شده كه به طور معمول در اغلب نقاط ايران طبيعت يك سره سبز و پربار مي شده است . گردآوري گياهان از صحرا با مراقبت و دقت بسيار انجام مي شده و لطمه به گياهان باگردآوري بيشتراز حد لازم را گناهي بس بزرگ مي داشته اند . "جشن گياه آوري” نيز ازجمله آئين هاي طبيعت گراي بي نظير نياكان ما به شمار مي رود و سابقه اي از آئين مشابه درسرزمين ها و فرهنگ هاي ديگر وجود ندارد.

۱۹ فروردین فروردین روز،جشن فروردینگان

جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه یا همسپتمدم نام جشنی بوده که به مدت ده روز، در روزهای پایان سال برگزار می‌شده‌است.[۱] این جشن در دوران باستان، جشنفروهرها یا روان درگذشته بود.[۲]

ادامه نوشته

۱۷ فروردین سروش روز،جشن سروشگان

سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است.سروش از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمان‌ها را می‌پاید و فرشتهٔ نگهبان خاص زرتشتیان است.

سروش و جشن سروشگان

در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی "شنیدن"Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می­خواند. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد.
بنا بر روزهای ایرانیان باستان،هفدهمین روز از هر ماه به نام ایزد سروش نامیده شده است و جشنی به نام جشن سروشگان در این روز برگزار میشود.روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می­ شده است.ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد می­رفتند.
ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن است و ستاره‌نشان (یسنه ۵۷، بند ۱۰).گردونهٔ او را در آسمان،چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند.هیچ موجودی از ایشان پیشی نمی‌گیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در

ادامه نوشته

عید نوروز

عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن می‌گیرند.

امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

زمان عید نوروز

جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.

ادامه نوشته

۲ اردی‌بهشت جشن گیاه آوری

اين جشن بهانه اي بوده براي تقديس گياهان و درختان و احترام و گراميداشت اين زيستمندان . در اين روز مردم به دامان طبيعت مي رفتندو لحظاتي را با گلهاو گياهان سپري مي كردند . همچنين روز گردآوري گياهان دارويي از صحرا نيز همين روز بوده است . بديهي است كه چنين جشني بايد در ابتداي ارديبهشت برگزار مي شده كه به طور معمول در اغلب نقاط ايران طبيعت يك سره سبز و پربار مي شده است . گردآوري گياهان از صحرا با مراقبت و دقت بسيار انجام مي شده و لطمه به گياهان باگردآوري بيشتراز حد لازم را گناهي بس بزرگ مي داشته اند . "جشن گياه آوري” نيز ازجمله آئين هاي طبيعت گراي بي نظير نياكان ما به شمار مي رود و سابقه اي از آئين مشابه درسرزمين ها و فرهنگ هاي ديگر وجود ندارد.

۱۹ فروردین فروردین روز،جشن فروردینگان

جشن فروردگان یا جشن همسپثمیدیه یا همسپتمدم نام جشنی بوده که به مدت ده روز، در روزهای پایان سال برگزار می‌شده‌است.[۱] این جشن در دوران باستان، جشنفروهرها یا روان درگذشته بود.[۲]

محتویات

  • ۱تقسیم سال در ایران باستان
  • ۲همسپثمیدیه نام آخرین گاهنبار
  • ۳زمان جشن
  • ۴بازگشت درگذشتگان
  • ۵رسوم جشن فروردگان
  • ۶جشن ماهانهٔ فروردینگان
  • ۷پانویس
  • ۸منابع
ادامه نوشته

۱۷ فروردین سروش روز،جشن سروشگان

سُروش یکی از ایزدان باستانی ایرانیان است.سروش از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد، پیمان‌ها را می‌پاید و فرشتهٔ نگهبان خاص زرتشتیان است.

سروش و جشن سروشگان

در اوستا به صورت sraoša- یا seraoša-و در فارسی میانه مانوی به صورت به معنی "شنیدن"Ösrõšahrãy یا srõšãw آمده است.این واژه از ریشه ی sru اشتقاق یافته است و در اوستا هم به معنی "فرمانبرداری" به کار رفته است و هم نام یکی از ایزدان است.سروش ایزدی است که زمزمه کردن (نیایش) را به مردم آموخت.او ایزدی است که قبل از طلوع آفتاب بانگ زده و مردم را برای نیایش پروردگار فرا می­خواند. او از ایزدان بزرگی است که بر نظم جهان مراقبت دارد.
بنا بر روزهای ایرانیان باستان،هفدهمین روز از هر ماه به نام ایزد سروش نامیده شده است و جشنی به نام جشن سروشگان در این روز برگزار میشود.روز سروش در ماه فروردین از اهمیت ویژه­ای برخوردار بوده و جشن سروشگان گرفته می­ شده است.ایرانیان در این روز به عبادت و نیایش پروردگار پرداخته و به معابد می­رفتند.
ایزد سروش بر فراز کوه البرز کاخی دارد، با یک‌هزار ستون که به خودی خود روشن است و ستاره‌نشان (یسنه ۵۷، بند ۱۰).گردونهٔ او را در آسمان،چهار اسب نر درخشان و تیزرو با سم‌های زرین می‌رانند.هیچ موجودی از ایشان پیشی نمی‌گیرد و بدین‌گونه است که او دشمنان خود را در

ادامه نوشته

عید نوروز

عید نوروز برابر با اول فروردین ماه (تقویم شمسی)، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌های به جا مانده از دوران باستان است.خاستگاه عید نوروز در ایران باستان می باشد و هنوز مردم مناطق مختلف فلات ایران عید نوروز را جشن می‌گیرند.

امروزه زمان برگزاری عید نوروز، در آغاز فصل بهار است. عید نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می‌شود و در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است.

زمان عید نوروز

جشن نوروز از لحظهٔ اعتدال بهاری آغاز می‌شود. در دانش ستاره‌شناسی، اعتدال بهاری یا اعتدال ربیعی در نیم‌کره شمالی زمین به لحظه‌ای گفته می‌شود که خورشید از صفحه استوای زمین می گذرد و به سوی شمال آسمان می‌رود. این لحظه، لحظه اول برج حمل نامیده می‌شود، و در تقویم هجری خورشیدی با نخستین روز (هرمز روز یا اورمزد روز) از ماه فروردین برابر است.
در کشورهایی مانند ایران و افغانستان که تقویم هجری شمسی به کار برده می‌شود، نوروز، روز آغاز سال نو است. اما در کشورهای آسیای میانه و قفقاز، تقویم میلادی متداول است و نوروز به عنوان آغاز فصل بهار جشن گرفته می‌شود و روز آغاز سال محسوب نمی‌شود.

ادامه نوشته

حرف‌هایی با دخترم درباره‌ی اقتصاد؛ تاریخ مختصر سرمایه‌داری

کتاب "حرف‌هایی با دخترم درباره‌ی اقتصاد؛ تاریخ مختصر سرمایه‌داری" کتاب بسیار مفیدیست. کتاب خیلی عالی شروع شد، اواسط کتاب کمی افت کرد و اواخر کتاب دوباره به‌تر شد. اطلاعات خوب و خاصی در مورد علم اقتصاد داشت و نویسنده که خودش اقتصاددان است با تاکید بیان می‌کنه که هیچ‌وقت اقتصاد را به اقتصاددان‌ها نسپارید. امتیاز: ۶ از ۱۰.

#حرف‌هایی_با_دخترم_درباره‌ی_اقتصاد؛_تاریخ_مختصر_سرمایه‌داری، #یانیس_واروفاکیس، ترجمه‌ی #فرهاد_اکبرزاده، #نشر_بان

حرف‌هایی با دخترم درباره‌ی اقتصاد؛ تاریخ مختصر سرمایه‌داری

نباید دست از اکتشاف برداریم
و سرانجامِ تمام اکتشاف‌هامان
رسیدن به همان جایی است که از آن آغازیده‌ایم
و شناخت آن برای اولین بار.

#حرف‌هایی_با_دخترم_درباره‌ی_اقتصاد؛_تاریخ_مختصر_سرمایه‌داری، #یانیس_واروفاکیس، ترجمه‌ی #فرهاد_اکبرزاده، #نشر_بان، ص ۱۷۲

حرف‌هایی با دخترم درباره‌ی اقتصاد؛ تاریخ مختصر سرمایه‌داری

فکر که کنی می‌بینی هیچ چیز به سادگیِ این باورِ داراها بازتولید نمی‌شود که آن‌ها مستحق هر چیزی‌اند که به دست آورده‌اند. از کودکی تو در تناقض منطقی شدیدی گیر می‌کنی که چندان به آن توجه نمی‌کنی. از سویی، تو را با این فکر می‌رنجانند که بعضی بچه‌ها از فرط گرسنگی با گریه به خواب می‌روند. از سوی دیگر، (مثل تمام بچه‌ها) کاملاً متقاعد می‌شوی که اسباب‌بازی‌ها، لباس‌ها و خانه‌ات به‌حق از آن توست. ذهن ما به صورت خودکار «من فلان چیز را دارم» را با «من مستحق فلان چیز هستم» یکی می‌گیرد. وقتی چشم ما به آن‌هایی می‌افتد که فاقد ضروریات اولیه‌اند فوراً هم‌دردی نشان می‌دهیم و عصبانی می‌شویم که چرا آن‌ها به اندازه‌ی کافی ندارند، اما برای لحظه‌ای به خود اجازه نمی‌دهیم فکر کنیم محرومیت آن‌ها محصول همان روندی است که منجر به ناز و نعمت ما شده است. این همان سازوکار روانی‌ای است که داراها و آن‌ها که در قدرت‌اند (که این دو معمولاً یکی‌اند) را متقاعد می‌کند که به‌حق، شایسته و ضروری است که آن‌ها بیش‌تر داشته باشند در حالی که دیگران خیلی کم‌تر دارند.

#حرف‌هایی_با_دخترم_درباره‌ی_اقتصاد؛_تاریخ_مختصر_سرمایه‌داری، #یانیس_واروفاکیس، ترجمه‌ی #فرهاد_اکبرزاده، #نشر_بان، ص ۳۱

چه چیزی واقعی است؟ جستجویی بی‌پایان در معنای فیزیک کوانتوم

چه چیزی واقعی است؟ جست‌وجویی بی‌پایان در معنای فیزیک کوانتوم، کتابی درباره‌ی تاریخ تلخ و پرماجرای شکل‌گیری نظریه کوانتوم است. نویسنده این کتاب، آدام بکر است که در این کتاب ادعاهای شبه‌علمی متکی بر تفسیر کپنهاگی از نظریه کوانتوم را نیز به چالش می‌کشد. نشر سایلاو این کتاب را به عنوان یک مطالعه‌ی میان رشته‌ای بین حوزه‌های فیزیک کوانتوم، فلسفه و تاریخ با ترجمه عهدیه عبادی منتشر کرده است. در کل کتاب در توضیح دادن نظریه‌ی کوانتوم اصلا موفق نبوده و بیش‌تر به تاریخ این نظریه پرداخته است. متن کتاب برای خواننده‌ی عام و کسانی که علاقه و مطالعه‌ی قبلی در حوزه‌ی فیزیک ندارند مفید و جالب نیست. امتیاز: 1 از 10.

۱۵ تیر جشن خام خواری

طرفداران رژیم خام خواری اعتقاد دارند که این رژیم متعلق به دوران ماقبل تاریخ است

۱۵ تیر مصادف با جشن خام خواری

انسانها برای حفظ و یا بازگرداندن سلامت بدن خود از رژیمهای مختلف غذایی استفاده میکنند. رژیم گیاهخواری و خام خواری دو نوع از این رژیم ها هستند.

جشن خام خواری
در گاه شمار ایرانی 15 تیر برابر است با  �جشن خام خواری� یا به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، �عمس� یا �غفس� یا �خواره�، جشنی از جشن�های سُغد باستان بوده و از مراسم این جشن، دوری گزیدن از خوراک حیوانی و پختنی �ها را می� توان نام برد. به همین دلیل در این مطلب درباره رژیم خام خواری و گیاه خواری توضیحاتی خواهیم داد.

رژیم غذایی خام خواری

تعریف دقیقی از رژیم خام خواری وجود ندارد و در جاهای مختلف از مواد غذایی متفاوتی استفاده می شود. آنچه بین تمام انواع رژیم های خام خواری

ادامه نوشته

کتاب چه چیزی واقعی است؟

کتاب چه چیزی واقعی است؟;کتاب چه چیزی واقعی است؟

ادامه نوشته

چه چیزی واقعی است؟ جستجویی بی پایان در معنای فیزیک کوانتوم

کتاب چه چیزی واقعی است نشر سایلاو

ادامه نوشته

۶ خرداد خرداد روز،جشن خردادگان

ششمین روز از خرداد ماه ، مصادف است با جشن خردادگان

نياكان ما در اين روز به سرچشمه ها يا كنار رودها و ساحل درياها مي رفتند پس از ستايش اهورامزدا روز را با شادي و سرور با خانواده و دوستان مي گذرانده و به يكديگر گل نيلوفر يا ياس پيشكش مي نمودند.

6 خرداد ؛ مصادف با جشن خردادگان

در دوران باستان در سرزمين ما در روز ششم از ماه خرداد، به مناسبت برخورد نام ماه و روز مطابق معمول جشني برگزار مي شده به نام خردادگان.خرداد پنجمين امشاسپند از شش امشاسپند در آيين ايرانيان باستان است.

مفهوم امشاسپند خرداد:

خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گات‌ها یکی از فروزه‌های اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است.

ادامه نوشته

۱۵ اردی‌بهشت جشن میانه بهار/جشن بهاربد

پانزدهم اردیبهشت یا روز «دی به مهر» در ماه اردیبهشت، یکی از جشن‌های ایرانی به نام جشن میانه‌ی بهار یا جشن بهاربد است که به معنای میانه‌ی فصل سبز یا میانه‌ی بهار می باشد.

زمانی که کهن‌ترین گاه‌شماری شناخته‌شده ایرانی روایی داشته و اکنون هم کم و بیش نشانه‌هایی از آن بر جای مانده است، ابتدای بهار و میانه‌ی هر یک از فصل‌های سال با شادمانی و سرور جشن گرفته می‌شد.

البته بدلیل اینکه ماه های فصل بهار ۳۱ روزه است، میانه‌ی بهار برابر با شانزدهم اردیبهشت می باشد. اما در قدیم و حتی امروزه، عملا پانزدهمین روز ماه دوم هر فصل به عنوان میانه‌ی آن فصل شناخته می‌شود.

جشن میانه بهار

ادامه نوشته